🖊 روششناسی مطالعات قرآنی در غرب و جهان اسلام
📚 قرآنپژوهش در گذر زمان
📥 مهرداد عباسی
🖇 نقد تاریخی دغدغۀ مهم زمان ماست. افرادی که با متون مقدس سر و کار دارند یکی از رهیافتهای آشنا برایشان رویکرد تاریخیـانتقادی است. این مسئله همان رهیافتی است که در مسیحیت حتی منجر به تردید در وجود تاریخی عیسی شد. یعنی این رویکرد نتایجی در مسیحیت داشته اما بیتردید مخالفانی هم در میان آنان داشته است. تمام نگاهها دربارۀ یک مسئله باید بررسی شوند. آیا طرح این دیدگاه در غرب منجر انکار مسیح شده است؟ قطعاً چنین نیست. این هم نگاهی است در میان نگاههای دیگر. این تلاقیها و تعارضها سؤالها و بحثهای بنیادین جدیدی را در حوزه دینپژوهی ایجاد کرده که حل آنها نیاز به آگاهی از دانشهای جدیدی چون معرفتشناسی، فلسفه دین، هرمنوتیک و نظایر اینها دارد، ازجمله این پرسش مهم که آیا یک مورخ حرفهای دین می تواند مؤمن واقعی به آن دین هم باشد یا خیر؟
🖇 از اواسط قرن بیستم در غرب نگاه جدیدی به ادیان ایجاد شد. آنان دریافتند که هر دین را نه فقط از معبر متون بلکه از منظر عقاید و اعمال واقعی پیروان آن دین نیز میتوان شناخت. مفهوم اپوخه را تعریف کردند، یعنی در تعلیق گذاشتن اعتقادات خود محقق برای فهم و درک بهتر اعتقادات دیگری. عواملی چون بروز جنگ جهانی اول در پیدایی این مکتب که پدیدارشناسی نام گرفت مؤثر بوده است.
🖇 در دائرةالمعارف قرآن دو مدخل جالب و جذاب وجود دارد که برای آشنایی با سیر قرآنشناسی در غرب بسیار کارآ و مفیدند. این دو مدخل بر روی هم سیر تاریخی نحوه مواجهه غربیان با قرآن را نشان میدهند: یکی «دغدغهها و دلمشغولیهای قرآنپژوهی پیش از سال 1800 میلادی» و دیگری «مطالعات آکادمیک قرآنی پس از دورۀ روشنگری». از همین تفکیک میتوان دریافت که حدود سال 1800 نقطة عطفی در مطالعات قرآنی و آغاز مطالعة آکادمیک قرآن است. در این میان، نباید از تأثیرگذاری محققان آلمانی یهودیتبار چشم پوشید، کسانی چون: آبراهام گایگر، گوستاو وایل، هینریش اشپایر، و یوزف هورویتس. باید چندین جلسه را به همین یک موضوع اختصاص داد و از خدمات اینان به مطالعات اسلامی سخن گفت و اسباب و زمینههای آن را کاوید. قرابتهای زبانی، قومی، فرهنگی و اشتراکاتی در متون مقدس، تاریخ و اسطوره همگی از دلایل این اقبالاند تا جاییکه گروهی از ایشان را یهودیان اسلامدوست -خواندهاند.
🖇فضل تقدم در این سلسله تحقیقات متعلق به آبراهام گایگر است که کتابی مهم در مقایسه اسلام و یهودیت و بهطور خاص قرآن و تورات نوشت. او درحالیکه حدوداً فقط 24 سال داشت اثری به لاتین نوشت و بعد نسخهای آلمانی از آن را در 1833 منتشر کرد. این اثر در 1933 در هند به انگلیسی ترجمه شد و هم اکنون از این طریق در دسترس ماست.
🖇ایگناتس گلدتسیهر هم از دیگر محققانی است که در مطالعات اسلامی تلاش بسیاری کرده-است. یکی از آثارش که حاصل درسگفتارهای او دردانشگاه اوپسالا در سوئد است، مبنای تفسیر پژوهی در مطالعات قرآنی در عرصة بینالمللی می شود. در واقع، او کار روششناسی و تاریخ تفسیر قرآن را در دنیا پایه گذاری کرد. در جهان اسلام محمدحسین ذهبی چهل سال بعد در این موضوع کتابی می نویسد که در مصر چاپ می شود و محمدهادی معرفت سی سال بعد از ذهبی و بر اساس کتاب او تألیفی با همان سبک و سیاق عرضه میکند. آثاری که گایگر و گلدتسیهر و شخصیتی چون تئودور نولدکه برجای گذاشته اند به مبنا و مرجع در مطالعات اسلامی بدل شدهاند، به طوری که پس از سال 1860 هر محققی که قصد تحقیق در مطالعات قرآنی و تاریخ نزول و قرائات داشته باشد، باید از آثار نولدکه بهره ببرد، هر فردی که پژوهشهای مقایسه ای بین قرآن وعهدین انجام می دهد از کتاب گایگر بینیاز نیست و همۀ آنان که در پژوهشهای تفسیری دستی بر قلم دارند مدیون گلدتسیهرند.
🖇کار آکادمیک تاریخ و سنتی تعریفشده و معین دارد. اگر محققی قصد نظریه پردازی دربارۀ موضوعی دارد باید اطلاعات مناسبی در حوزة تاریخ و نظریات رقیب داشته باشد؛ لازم است معرفتشناسی، و تاریخ ادیان بداند. در غیر این صورت، چندان نمیتوان ادعای او را جدی گرفت. کتاب الاتقان دستاورد مسلمانان در علوم قرآن در طی 700 سال است. سیوطی (د. 911) نویسنده و معلم خوبی است و انصافاً کتاب خوبی نوشته است. او چکیدهای از حدود هفتصد سال قرآنپژوهی در میان مسلمانان را گزارش کرده. آیا گزارش خوبی از سال 900 به بعد در دست ما هست؟ آیا ما کتابشناسی و منبعشناسی و روششناسی جامع و دقیقی از یکصدسال اخیرمان در همین ایران خودمان داریم؟
🔹متن کامل این مقاله را میتوانید در شماره شانزدهم سیاستنامه مطالعه کنید.
🦉@goftemaann