View in Telegram
خوابیدن، رویادیدن، مغز، فرهنگ، قانون و آزادی!!! بخش ۲/۲ بنابراین تقلید و گرته‌برداری از همان نهادها و قوانین برای جوامع دیگر، بدون توجه به این تفاوت‌های مغزی (چه از نظر آناتومیک و فیزیولوژیک و چه از نظر روانی)، عاقلانه نیست. برای آنکه نهادهای برآمده از فرهنگ غربی در جوامع غیرغربی کارایی داشته باشند باید ابتدا سنت‌ها و ارزش‌های جوامع غربی به طور کامل پذیرفته و جاافتاده بشود. این امر در کوتاه‌مدت ممکن نیست و باید حین قانون‌گذاری و سیاست‌گذاری به فرهنگ جامعهٔ پذیرنده نیز توجه بشود تا نهادها و قوانین توسط مردم پس زده نشوند. در دنیای امروز به دلیل گسترش تکنولوژی و ارتباطات سریع، تمام جوامع، کم‌وبیش، در حال همگرایی به سمت فرهنگ غربی (امروز بیشتر آمریکایی) هستند. به بیانی حتی اگر یک فرد ژاپنی آمریکا را ندیده باشد، با ارزش‌های فرهنگ غربی آشناست و چه بسا فرهنگ غربی بر روی بینش و ساختار مغزی/روانی‌اش تاثیر هم گذاشته باشد.‌ اگر این فرد به جوامع غربی برود نسبت به مثلاً یک فرد بی‌سواد که در یک کشور دیکتاتوری بسته بوده کمتر احساس غریبی می‌کند و با توجه به توانایی ذهنی‌اش برای تطبیق خودش تلاش می‌کند‌. اما فردی که تحت حکومت یک گروه تروریستی ویژگی‌های مغزی و روانی‌اش شکل گرفته و بی‌سواد است و قدرت تطبیق چندانی ندارد؛ وقتی مثلاً وارد بریتانیا شود، تلاش می‌کند سنت‌ها و ارزش‌های خودش را به مردمان آن‌جا غالب کند و حتی دیگران را بابت پیروی‌نکردن از به اصطلاح فرهنگ خودش تنبیه کند. (مثلا با حملهٔ انتحاری). مطلب بالا از دو جهت حائز اهمیت است: یکی در سطح فردی؛ اینکه بدانیم چقدر توانایی تغییر داریم و می‌توانیم با تمرین، مطالعه، ورزش، ساختن عادت‌های مطلوب و... مغزم و روان‌مان را تغییر بدهیم و در سطح فردی رشد کنیم و اینکه چطور باید توانایی‌ها و مهارت‌های‌مان را حفظ و تقویت کنیم‌. و دوم در سطح بزرگ‌تر و اجتماعی اهمیت دارد. اینکه از اهمیت تأثیر تمایزات فرهنگی در زمینه‌های حقوق، قانونگذاری و... آگاه باشیم و بدانیم که با تقلید و گرته‌برداری صِرف، کاری پیش نمی‌رود. قوانین و نهادها باید با فرهنگ عمومی مردم که به نوعی فاکتوری تاثیرگذار بر شکل‌گیری مغز و روان‌شان است سازگار باشد تا توسط مردم پس زده نشود و همچنین باید به قدری منعطف باشد که بتواند تغییر کند و به مرور و بدون تنش زیاد اصلاح شود و بهترین کارکرد را نسبت به مردمانی که کاربرانش هستند داشته باشد. و همینطور کمک می‌کند تا فهم بهتری از تفاوت‌های عمیق بین نسلی قرن جدید نیز داشته باشیم. پایان منابع این نوشته: -انسان کژگونه- ژوزف هنریچ -چرا می‌خوابیم؟ - متیو واکر - The brain- David Eagleman -The tell-tale brain- Rama Chandran -Live wired - David Eagleman -The brain that changes itself - Norman Doidge اگر به این زمینه بیشتر علاقه‌مند بودید: https://t.center/globalutopia/1322 آرمانشهر @globalutopia
Telegram Center
Telegram Center
Channel