اشعار قاسم نعمتی

#وصایا_و_لحظات_احتضار
Channel
Logo of the Telegram channel اشعار قاسم نعمتی
@ghasemnemati_irPromote
6.84K
subscribers
475
photos
229
videos
193
links
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است ارتباط با ادمین👈 t.center/ghneamati 🔰ایتا: https://eitaa.com/ghasemnemati 🔰بله: https://ble.ir/ghasemnemati 🔰سروش پلاس: https://splus.ir/ghasemnemati
📋 لا تُحرِقی قَلبی بِدَمعِکَ حَسرَةً
ما دامَ مِنّی الرُّوحُ فی جُثمانِی
▪️تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.

📋 فإذا قُتِلتُ فأنتِ أولَیٰ بِالَّذی
تَأتینَهُ یا خَیرَةَ النِّسوانِ
▪️ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو سزاوارتری برای گریستن.

📚المناقب،ابن شهرآشوب، ج۴ ص۱۰۹
📚المنتخب ج۲ ص۴۵۰
📚الدمعة الساکبة ج۴ ص۳۳۷
📚نفس المهموم ص۳۴۶

@ghasemnemati_ir

#وصایا_و_لحظات_احتضار
#مصیبت_وداع

🩸وقتی‌که دیدی برادرت حسین علیه‌السلام تنها شده، به نیابت از من زیر گلویش را ببوس...

در نقلی آمده است:
لحظات آخر عمر صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها بود که حضرت زینب سلام‌الله‌علیها را به خود فراخواند و وصایایی را به او نمود که در ضمن آن وصایا فرمود:

📋 لمَّا صارَ أخيكَ الحُسين عليه السّلام في كربلاء وحيداً فريداً،قَبِّلِي حُلقُومَهُ نِيابةً عَنِي.
▪️وقتی که دیدی برادرت حسین علیه‌السلام در کربلا تنها مانده
و یار و یاوری ندارد؛ پس در آن موقع به نیابت از من زیر گلویش را ببوس...

🥀 ... روز عاشورا نیز به وقت وداع سیدالشهداء علیه‌السلام، زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها پیش آمد
و عرضه داشت:
ای برادر! به من اجازه بفرما سینه
و زیر گلویت را ببوسم؛ آن حضرت سینه و زیر گلویش را نمایان کرد و زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها پیش آمد و آنجا را بوسید؛ سپس رو به سمت مدینه کرد و صدا زد:

📋 یا أُمّاه، هذه الأمانةُ قد أدَّیتُها!
▪️ای مادرجان! این امانت‌‌ شما را من به جا آوردم.

🥀سیدالشهداء علیه السلام فرمود: آن أمانت چه بود؟ زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها عرضه داشت: ای برادرم! همانا وقتی که شهادت مادرمان فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها نزدیک شد به من فرمود: ای زینب! سینه
و حفره گلویت را برایم نمایان کن.
پس من نمایان نمودم سینه
و حفره گلویم را و مادرمان آنجا را بوسید. سپس به من فرمود:

📋 هذه
وَدیعَةٌ منّي إلي أخیكِ الحسینِ یا زینبُ، إذ رأیتِ أخاكِ الحسینَ في کربلا وحیداً فریداً
▪️این (بوسه) امانتی است از سوی من به جانب برادرت حسین علیه‌السلام؛ پس هنگامی که برادرت حسین را در کربلات تنها وبی کس دیدی؛

📋 یَستَغیثُ فلا یُغاثُ ویَستَجیرُ فلا یُجارُ علیه ویَطلُبُ الماءَ فلا یُسقیٰ منه فلیس له ناصرٌ ولا معینٌ ولا شفیقٌ حمیمٌ قَبِّلیه في صدرِه
و شَمّیهِ في نحره نیابةً عَنّي
▪️دیدی که طلب یاری می‌کند ولی کسی به او یاری نمی‌رساند؛ دیدی که پناه می‌خواهد ولی کسی‌ به او پناه نمی‌د‌هد؛ دیدی‌که آب طلب می‌کند ولی کسی به او آبی نمیرساند؛ دیدی که که هیچ یاور
و رفیقِ دل رحمی ندارد، پس به نیابت از من سینه و زیر گلوی او را ببوی و سپس ببوس...

📚بحرالمصائب ج۵ ص۷۴
📚موسوعة الکبری، ج۱۵ ص۱۰۹ به نقل از: لوامع الأنوار (مرندی) نسخه خطی، ص٩٩

@ghasemnemati_ir
#وصایا_و_لحظات_احتضار
#مصیبت_وداع
#مقتل_مستند
#فاطمیه

🩸وقتی‌که دیدی برادرت حسین علیه‌السلام تنها شده، به نیابت از من زیر گلویش را ببوس...

در نقلی آمده است:
لحظات آخر عمر صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها بود که حضرت زینب سلام‌الله‌علیها را به خود فراخواند و وصایایی را به او نمود که در ضمن آن وصایا فرمود:

📋 لمَّا صارَ أخيكَ الحُسين عليه السّلام في كربلاء وحيداً فريداً،قَبِّلِي حُلقُومَهُ نِيابةً عَنِّي.
▪️وقتی که دیدی برادرت حسین علیه‌السلام در کربلا تنها مانده
و یار و یاوری ندارد؛ پس در آن موقع به نیابت از من زیر گلویش را ببوس...

🥀 ... روز عاشورا نیز به وقت وداع سیدالشهداء علیه‌السلام، زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها پیش آمد
و عرضه داشت:
ای برادر! به من اجازه بفرما سینه
و زیر گلویت را ببوسم؛ آن حضرت سینه و زیر گلویش را نمایان کرد و زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها پیش آمد و آنجا را بوسید؛ سپس رو به سمت مدینه کرد و صدا زد:

📋 یا أُمّاه، هذه الأمانةُ قد أدَّیتُها!
▪️ای مادرجان! این امانت‌‌ شما را من به جا آوردم.

🥀سیدالشهداء علیه السلام فرمود: آن أمانت چه بود؟ زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها عرضه داشت: ای برادرم! همانا وقتی که شهادت مادرمان فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها نزدیک شد به من فرمود: ای زینب! سینه
و حفره گلویت را برایم نمایان کن.
پس من نمایان نمودم سینه
و حفره گلویم را و مادرمان آنجا را بوسید. سپس به من فرمود:

📋 هذه
وَدیعَةٌ منّي إلي أخیكِ الحسینِ یا زینبُ، إذ رأیتِ أخاكِ الحسینَ في کربلا وحیداً فریداً
▪️این (بوسه) امانتی است از سوی من به جانب برادرت حسین علیه‌السلام؛ پس هنگامی که برادرت حسین را در کربلات تنها وبی کس دیدی؛

📋 یَستَغیثُ فلا یُغاثُ
و یَستَجیرُ فلا یُجارُ علیه و یَطلُبُ الماءَ فلا یُسقیٰ منه فلیس له ناصرٌ ولا معینٌ ولا شفیقٌ حمیمٌ قَبِّلیه في صدرِه و شَمّیهِ في نَحرِهِ نیابةً عَنّي
▪️دیدی که طلب یاری می‌کند ولی کسی به او یاری نمی‌رساند؛ دیدی که پناه می‌خواهد ولی کسی‌ به او پناه نمی‌د‌هد؛ دیدی‌که آب طلب می‌کند ولی کسی به او آبی نمی‌رساند؛ دیدی که که هیچ یاور
و رفیقِ دل‌رحمی ندارد، پس به نیابت از من سینه و زیر گلوی او را ببوی و سپس ببوس...


📚بحرالمصائب ج۵ ص۷۴
📚موسوعة الکبری، ج۱۵ ص۱۰۹ به نقل از: لوامع الأنوار (مرندی) نسخه خطی، ص٩٩

@ghasemnemati_ir