*یادآوری!
آقای دکتر مهدی طباطبایی در مقالۀ «ضرورت بازتصحیح دیوان مجیرالدین بیلقانی» خبر از بازتصحیح این دیوان دادهاند (متنشناسی ادب فارسی، زمستان 403). این مقاله بخشی دارد تحت عنوان: «انتساب شعر دیگر شاعران به مجیرالدین».
بخش عمدهای از آنچه ایشان در این قسمت دربارۀ اشتراکات فی مابین مجیر با اثیر و جمال گفته، پیشتر در دو یادداشت بنده آمده است. من چند سال قبل، در همین گاهنامه به نسبت مشترک اشعار مجیر با اثیر اخسیکتی و جمال اصفهانی پرداخته بودم (اینجا و اینجا). اشعار مشترک مجیر و اثیر اولین یادداشت گاهنامه است.
چنان که در یادداشت نگارنده آمده: «یکی از منابع مورد استفادۀ مصحح دیوان مجیر بیلقانی در تصحیح دیوان اشعار این شاعر، دستنویس مورخ سال 1262ق بوده که از کتب اهدایی مرحوم نخجوانی به کتابخانۀ ملی تبریز است. این دستنویس که با علامت اختصاری ن مشخص شده، تذکرۀ دولتشاه و بخشی از اشعار اثیر اخسیکتی را نیز شامل است. منبع بسیاری از اشعار ثبت شده در دیوان مجیر، همین نسخۀ متأخر بوده و مصحح با اعتماد بر همین دستنویس، اشعار بسیاری را به نام مجیر درج کرده است. اما نکتۀ حائز اهمیت این است که برخی از این اشعار در دیوان اثیر نیز به ثبت رسیده و محتمل است کاتب نسخۀ نخجوانی، اشعار این دو شاعر را خلط کرده باشد». در ادامۀ سخن خود به این نکته نیز اشاره کردهام که خانم عاطفه طیه به ضعف نسخۀ ن و اشتراک یکی از اشعار در کانال خود توجه دادهاند.
در آنجا به این اشعار مشترک اثیر و مجیر اشاره کردهام:
1- رسید کان مروت به قعر گوهر جود/ ز صائنالدین دریای مکرمت محمود
2- در گلشن ایام نسیمی ز وفا نیست/ در دیدۀ افلاک نشانی ز حیا نیست
3- شکست دور سپهرم به پایمال زحیر/ بریخت خون جوانیم غبن عالم پیر
4- دست مخالف ببست تیغ جهان پهلوان/ کار موافق گشاد دست قزل ارسلان
5- ای یازده امهات و نه آب/ نازاده خلفتر از تو فرزند
6- خسروا بر بساط خدمت توست/ قدم طبع آسمان سایم
و این دو شعر مشترک در دیوان مجیر و جمال را آورده:
1- کسی که قصد سر زلف آن نگار کند
چو زلف او دل خود زار و بیقرار کند
2- اگر شکایت گویم ز چرخ نیست صواب
وگر عتاب کنم با فلک چه سود عقاب
و گفتهام: «مصحح دیوان مجیر با استناد به نسخۀ ف، یعنی فقط دستنویس مورخ 1016ق، دو قصیده با مطالع بالا را به مجیر بیلقانی نسبت داده و در دیوان وی به ثبت رسانیده است». سپس اشعار را در دیوان چاپی جمال و دو دستنویس کتابخانۀ مجلس نشان دادهام.
آقای طباطبایی که یادداشت مرا ندیده -و این وجیزه با جستجوی کلیدواژگانِ مرتبط با موضوعاتِ مقالۀ ایشان، در اینترنت قابل رؤیت است- تقریباً همین مطالب دربارۀ نسخۀ نخجوانی و نسخۀ دیگر را تکرار کرده و اشعار مشترکی را که در یادداشت من بررسی شده، مجدداً به شکل ناقص بررسی نموده است. لذا اشعار مشترکِ مجیر با اثیر و جمال -که در یادداشت من معرفی شده- در نوشتۀ منتشر شدۀ ایشان در سال 403 تکرار شده است.
جناب طباطبایی، در بخش دیگری از مقاله، دربارۀ نسخۀ اساس و دیگر نسخ دیوان مجیر به تصحیح دکتر محمد آبادی گفتهاند: «نسخۀ اساس چاپ آبادی، جُنگ خطی شمارۀ 669 حکیم اوغلو علیپاشاست که در کتابخانۀ لالااسماعیل استانبول نگهداری میشود [کذا فیالاصل] مصحح احتمال داده است که تاریخ کتابت نسخه، پیش از سال 1097 باشد. بیشتر نسخههای این چاپ، تاریخ کتاب ندارند، اما به نظر میرسد که نسخههای پیشتر از قرن دهم در آن به کار نرفته باشد».
نسخۀ ش 669 حکیم اوغلو، از منابع شعری بسیار معروف است و امروزه معلوم شده در سدۀ هشتم و نهم کتابت شده است. طباطبایی که از قدمت این نسخه آگاهی دارد، بهتر بود بر سال 1097 تأکید نمیکرد و نسخههای مصحح فقید را مربوط به پس از قرن دهم معرفی نمینمود. چنان که مخاطب گمان کند حالا که نسخۀ اساس جناب آبادی، مربوط به سدۀ یازدهم است -که نیست- پس تکلیف اعتبار نسخ دیگر معلوم است.
آقای طباطبایی از بهرهمندی خویش از 30 نسخه در تصحیح تازه سخن گفته، اما هیچ کدام را معرفی ننمودهاند تا مخاطب دریابد منابع پیش از سدۀ دهم ایشان چیست و برتری آن در مقایسه با منابع مصحح پیشین تا چه حد است.
در مقالۀ ایشان، از برخی نسخ، با هدف مقایسه با ضبط اشعار در تصحیحِ آبادی سخن رفته و هیچ یک پیشتر از سدۀ دهم کتابت نشدهاند.
*
https://t.center/gahnameyeadabi