*قطعات بههمپیوستۀ سلمان ساوجی و تدوین الفبایی آن
قطعهای در اکثر نسخ دیوان سلمان ساوجی وجود دارد که مضمون آن همچون بیشتر قطعات وی، مدح ممدوح و طلب مال و منال است؛ مطلع آن به شرح زیر است:
ای خداوندی که پر شد گنبد پیروزهرنگ
گوش تا گوش از صدای کوس فتح و نصرتت
(ص 429 تصحیح عباسعلی وفایی).
در اواخر این قطعه بیت زیر آمده است:
گفتهام در باب خود فصلی دو سه آن را بخوان
دارم این امّید از درگاه گردون حشمتت
از فحوای کلام سلمان، آرایش ابیات و عناوین قطعات بعد از این قطعه در دستنویسهای دیوان سلمان، مشخص است که منظور از «فصلی دو سه»، قطعههایی است با قوافی مختلف، که از لحاظ مضمون به هم پیوسته و مرتبط هستند.
طبق ضبطِ عموم نسخِ دستنویس دیوان سلمان، سه قطعۀ زیر، باید متوالی و بههم پیوسته و پس از قطعۀ بالا، در دیوان چاپی چنین به ثبت میرسید:
قطعۀ اول
اول آنست که چون نیّت عزلت دارد
بنده زین دایرۀ جمع جدا خواهد بود
گوشۀ خانهای امروز وطن خواهدساخت
کش خداوند جهان خانهخدا خواهد بود
مدّتی مالک ملک شعرا بود به حق
این زمان خادم جمع فقرا خواهد بود
پیش ازین در پی مخلوق به سر میگردید
بعد ازین بر در معبود به پا خواهد بود
بنده تا زنده بود وجه معاش بنده
هیچ شک نیست کز احسان شما خواهد بود
لیک دارم طمع آن که معیّن باشد
که مرا وجه معیشت ز کجا خواهد بود
قطعۀ ثانی
دیگر آنست که محبوب جهان مُقری شاه
آمد از بندگی شاه که میفرماید
رو بگو بندۀ دیرینۀ ما سلمان را
که بخواه از کرمم هرچه تو را میباید
بنده بر حسب اشارت طلبی کردم و شاه
داشت مبذول چنان کز کرم شاه آید
وعده دینست و ز دین من اگر زانچه کند
ذمّت همّت خود شاه بری میشاید
قطعۀ ثالث
دیگر از خرج پر و دخل کمش قرضی چند
هست و فرضست که قرض غرما باز دهد
بنده را غیر در شاه دری دیگر نیست
قرض باید که ز انعام شما باز دهد
وجه این قرض که از من غرما میخواهند
گر نخواهد ز تو سلمان ز کجا باز دهد
این قطعات، در عموم دواوین دستنویس به طُرق گوناگون _گاه با عنوانی که آنها را به هم مرتبط کرده و گاه با ایضاً_ پشت سر هم آمدهاند؛ حال مصحح محترم، آقای دکتر عباسعلی وفایی، هر قطعه را طبق فهرست الفبایی از هم جدا کرده و بین مضمونِ بههمپیوستۀ آنها فاصله انداخته و نه تنها به مضمون آنها توجهی نداشته بلکه به واژگان اول مطالع نیز بیتوجه بوده است؛ به صورتی که بین قطعۀ اول و قطعۀ دوم 70 قطعۀ دیگر آمده است. قطعۀ اول و سه قطعۀ پیوسته به آن، به ترتیب در صفحات 429، 454، 458 و 456 دیوان چاپی به ثبت رسیده است.
توجه به مطالع بالا و واژگان آغازین آن (آن، دگر، دیگر) روشن میکند که سلمان در این «فصلی دو سه» خواستههای خود را با ممدوح در میان گذاشته و ذکر هر قطعه به تنهایی در متن دیوان، طبق حروف الفبا، اشتباهی فاحش است؛ زیرا کاملاً واضح است که پیش از بیت: دگر آن است که محبوب ...، سخنی دیگر آمده که با آن مرتبط بوده است؛ سخنی پیش از آن گفته شده و شاعر سخنی و خواستهای «دیگر» را مطرح کرده است.
حتی در برخی نسخ، در پایان قطعۀ اول و دوم، در تایید سخن و درخواست سلمان، دو بیت در اوزانی دیگر که فرمان سلطان اویس است، به ثبت رسیده:
هرچه تا غایت به نام او مقرّر بوده است
همچنان باشد به نام او مقرّر همچنین
و:
ده ایرین که در حدود ریست
بدهندش که التماس ویست
و در برخی نسخ بعد از قطعۀ سوم آمده: ادای قرض او فرض است بر ما.
این نکات، در دستنویسهایی که مصحح برای تصحیح در اختیار داشته کاملاً واضح و مشهود ذکر شده است؛ اما تصمیم ایشان بر این بوده که حتی در پانویس، به پاسخِ موزونِ منسوب به سلطان اویس اشارتی نداشته باشند و قطعات را به ترتیب الفبایی، از هم جدا کنند.
آیا مبدع این نوع تفنن در قطعهسرایی یعنی سرودن قطعات متوالیِ هموزن و مختلفالقافیه، سلمان ساوجی است؟ طبعاً وی میتوانست سه درخواست خویش را در قالب یک قطعه بسراید.
آیا شاعران دیگری نیز چنین طبعآزمایی کردهاند؟
از رباعیات به هم پیوسته در
موسیقی شعر دکتر شفیعی کدکنی سخن رفته که سابقۀ آن به سال 731ق میرسد. همو با استناد به
تاریخ عصر حافظِ دکتر غنی گوید که شمس فخری در معیار جمالی نیز هشت رباعی بههمپیوسته سروده است که البته از منبع پیشگفته تازهتر است. جناب میرافضلی نیز که به سخن دکتر شفیعی کدکنی اشاره کردهاند،
سه رباعی بههمپیوسته را در متنی از سال 827ق نشان دادهاند.
اما در قالب قطعه، بررسی بنده در برخی منابع دستنویس و چاپی از جمله کتابِ
قطعه و قطعهسرایی در شعر فارسی راه به جایی نبرده و رسیدن به پاسخی دقیقتر نیازمند بررسی بیشتر است. نگارنده اکنون در موضوع موردبحث، سندی قدیمتر از دواوین سلمان در سدۀ هشتم نمیشناسد و چیزی بیشتر نمیداند.
*
https://t.center/gahnameyeadabi