*نکاتی دیگر دربارۀ تصحیح دیوان اثیر اخسیکتی
1) نمیدانم چرا برخی مصححان، وقتی مبادرت به تصحیح دیوانی پُرشمارشعر میکنند، از تهیۀ فهرست اشعار شاعر اِبا دارند. لابد مخاطب اشعار شاعری که دیوانش فهرست اشعار نداشته باشد، از خیر تحقیق و نقد و بررسی آن تصحیح خواهد گذشت و خاطر مصحح ازین نظر آسوده خواهد شد! دیوان اثیر اخسیکتی به تصحیح دکتر براتی خوانساری ازین نوع است. حتی در برخی مواضع، فهرست الفبایی نیز رعایت نشده و برخی اشعار در جای خود قرار نگرفته و مخاطب باید برای یافتن یک شعر، تمام اشعاری را که در رویِ شعر مورد نظر سروده شده، جستجو کند. مثلاً برای یافتن غزلی که قافیۀ (یاد، داد و راد) دارد، نباید به اشعاری که قافیۀ الف و دال دارند اکتفا کرد و بررسی تمام اشعاری که در قافیۀ دال سروده شدهاند ضروری است.
لذا، تحقیق در اشعار اثیر در این تصحیح بسیار دشوار است.
2) قطعهای با مطلع:
خرد خریطهکش خاطر و بیان منست
سخن جنیبهبر خامه و بنان منست
از سوی مصحح محترم به اثیر منسوب شده است (ص 430).
پیشتر در یادداشت دیگر خود دربارۀ این تصحیح، گفته بودم که ایشان با وجود بهرهمندی از دستنویس شمارۀ 132 موزۀ بریتانیا مورخ 713-714ق، به مقدمۀ آن عنایتی نداشتهاند. شعر مذکور در این منبع قدیم آمده و از اشعار معروف خاقانی است:
«خاقانی در قطعهای میگوید:
هنوز در عدمست آنکه همقران منست؛ اثیر در آخر قصیده میگوید: نه من قرین وجودم سفه بود گفتن/ هنوز در عدمست آنکه همقران منست».
اما این قطعه، در این تصحیح از دیوان اثیر، به اشتباه به نام اثیر ثبت شده است. پاسخ اثیر به خاقانی، یعنی: گرهگشای سخن خامۀ نوان من است ... با «وله» به شعر خاقانی متصل شده است. یعنی مصحح محترم، هر دو شعر را از اثیر دانستهاند. بیت آخر شعر اثیر چنین است:
نه من قرین وجودم سفه بود گفتن
هنوز در عدم است آنکه همقران منست
مصراع آخر بیت بالا، در شعر خاقانی آمده و اثیر شعر خود را در مجابات وی سروده و طبعاً خود را سفیه نخوانده است.
این مجابات شعر خاقانی از سوی اثیر، در بسیاری از کتب از جمله تذکرۀ دولتشاه سمرقندی نیز آمده و مصحح محترم این بخش از کتاب مذکور را در مقدمۀ خویش نقل کرده است. نمیدانم با این اوصاف چگونه شعر خاقانی در میان اشعار اثیر به ثبت رسیده است.
3) در راحةالصدور راوندی (ص327) ترکیببندی با عنوان قصیده از اثیر به ثبت رسیده است. این شعر در سدۀ ششم قصیده شناخته میشده است. مصحح دیوان اثیر، باز هم در مقدمه، به این بخش از راحةالصدور ارجاع داده و اشاره کرده است، اما به این شعر که در راحةالصدور به ثبت رسیده و چه بسا جزو اقدم منابعی باشد که ترکیببندی هشت بندی را به نام اثیر حفظ کرده، توجهی نکرده است. وی با عنایت به نسخ خطی دیوان اثیر هر بندی را به عنوان قصیدۀ کوتاه در نظر آورده و در تصحیح خویش در بخش قصاید جای داده است (صص 381- 386). البته ایشان در پانویس گفتهاند که اثیر در سرودن این قصیده ابتکار به خرج داده و در وزنی یکسان شعری با قوافی مختلف چون ترکیببند سروده است. در صورتی که واقعا این شعر یک ترکیببند است و بندها باید متوالیاً با بندهای ترکیب به ثبت برسد.
جالب توجه اینکه مصحح محترم این هشت بند را در بخش قصاید به ثبت رسانیده و سه بند آن را یعنی، 29 بیت از این ترکیببند را در بخش غزلیات نیز مکرر کرده است (ص 693: ای کمینگاه فلک ابروی تو؛ ص 655: زلف برگیر از پس گوش ای پسر (در قصاید 10 بیت و در غزلیات با 9 بیت آمده است)؛ ص 702: روی در روی جفا آوردهای).
ایشان در مواضعی دیگر نیز شبیه به همین اشتباه را مرتکب شدهاند. در عنوان برخی اشعار که در بخش قصاید به ثبت رسانیدهاند، چنین مرقوم کردهاند: «نوعی ترجیعبند بدون بند ترجیع». سپس با استناد به یکی از نسخ، بند ترجیع را در پانویس آوردهاند (صص 386- 396).
یا در ثبت اشعار دیگر، همان عنوان «نوعی ترجیع ...» را ذکر کرده و بندها را در پانویس آوردهاند. در حالی که در یکی از این اشعار، بندها، در متن قدیمِ در دسترس ایشان یعنی نسخۀ مورخ 713-714ق ایندیا آفیس با رنگ قرمز از دیگر اشعار متمایز شدهاند.
مصحح محترم شعر اول را ابتکاری و نوعی ترکیببند خوانده، سپس تمام اشعار دیگر را نوعی ترجیع دانسته، و میانبندها را به تمامی در پانویس ذکر کرده است.
نکتۀ مهم اینکه اثیر اخسیکتی طبق تعاریف معمول، اصلاً ترجیعبند ندارد و تمامی این اشعار ترکیببند هستند. زیرا بند میانی اشعار، با یکدیگر متفاوتند و باید این اشعار در بخشی مجزا ذیل نام ترکیببند به ثبت برسند.
*
https://t.center/gahnameyeadabi