🔻سخنرانی دربارهی علم اخلاق | لودویگ ویتگنشتاین | ترجمهی رزیتا کامرانی
خانمها و آقایان.
قبل از اینکه از خود موضوع بحثم حرفی بزنم اجازه بدهید که چند نکته مقدماتی را مطرح کنم. حس میکنم که دشواریهای زیادی در انتقال افکارم به شما داشته باشم و فکر میکنم که احتمالاً از برخی از این دشواریها کم شود اگر آنها را قبل از آغاز بحث به میان بکشم. اولین مشکل که تقریبا نیازی به اشارهام نیست این است که انگلیسی زبان مادریام نیست و به همین خاطر بیشتر اوقات بیانم در این زبان فاقد آن دقت و ظرافتیست که برای حرفزدن از موضوعی دشوار مطلوب دانسته میشود. مشکل دوم را ذکر کنم که میشود اینکه احتمالاً خیلی از شما با انتظاراتی به این سخنرانی آمدهاید که قدری نادرست است. و برای اینکه این نکته را برایتان روشن کنم چند کلمهای هم درباره دلیل انتخاب موضوع انتخابیام خواهم گفت: وقتی دبیر سابقتان این افتخار را به من داد و از من درخواست کرد که مقالهای را برای انجمنتان بخوانم، اولین ذهنیتم این بود که قطعا این کار را خواهم کرد و ذهنیت بعدیام اینکه اگر فرصت این را میداشتم که با شما حرف بزنم باید از چیزی حرف میزدم که علاقه دارم با شما در میان بگذارم و اینکه نباید از این فرصت سؤاستفاده کنم و فرضاً چیزهایی از منطق بگویم. میگویم یک سؤاستفاده، چون توضیح یک موضوع علمی برای شما به دورهای از سخنرانیها نیاز دارد و نه به مقالهای یکساعته. شق دیگر میتواند این باشد که بهاصطلاح یک سخنرانی علمی همهپسند ارائه کنم، یعنی سخنرانیئی که قصد دارد کاری کند باور کنید که چیزی را میفهمید که نمیفهمید و چیزی را ارضا کند که به باورم یکی از نازلترین امیال انسانهای مدرن است، یعنی کنجکاوی سطحی درباره آخرین کشفیات علم. این بدیلها را کنار گذاشتم و تصمیم گرفتم با شما از موضوعی حرف بزنم که در نظرم اهمیتی عمومی دارد، به این امید که به شما کمک کند تا اندیشههایتان درباره این موضوع را روشن کنید (حتی اگر کلاً با صحبتهایم مخالف باشید).
🔺دانلود مقاله
[ Website / Telegram ]
[ Instagram / YouTube ]