🔻امر واقع و امر والا
تفاسیری جمعی از: کریستن آلوانسون، مانابراتا گوها، کِنا هرنلی، رابین مکی، چینا مییویل، تیموتی مورتون، رضا نگارستانی، متیو پول و یوجین تکر
ترجمهی آری سرازش، رامین اعلایی
پرسش فلسفهی رئالیسم نگرورز این است که اندیشه چطور میتواند به واقعیتی دست یابد که قبل، بعد و حتی بدون انسان هم دوام دارد؛ واقعیتی که «امر والا»، با نیروهایی که فراتر از ظرفیت تخیلاند، با آن روبهرو میشود.
نظریههای رمانتیک دربارهی امر والا، این رویارویی تروماتیک را تابعی میدانند از اقتصاد بشری – ما تنها بهاندازهای شاهد انقراضمان هستیم که قادر به ارائهی معیاری باشیم که تمامیت ذهنیمان را یکپارچه سازد. بااینحال، در بازسرهمبندیسازی مفهوم امر والا در برههای از بیثباتی الهیاتی، اکتشافات علمی و توسعهی اقتصادی، هنرمندان در برابر «خارجی» غریب و خارقالعاده ــکه در این یکپارچگی اخلال ایجاد میکندــ صفآرایی کردند: [چیزهایی مثلِ] امکانیت خاصِ مرگ، بیاعتناییِ طبیعت عرفیشده، و ابدیت پوچِ زمینتاریخ ــ که در آن بشر خود یک حادثهی ممکن به امکان خاص، بسیار ناچیز و کوچک است.
در پسِ ترسیمِ امر والا، تفاسیر جمعی تیمِ اوربانومیک همدستی با مواد ناشناخته را برملا میکنند. در این برملاسازی بهجای آنکه دوباره تجربهی سوبژکتیو امر والا را طرح کنند، آن را همچون نشانهای از نفوذ به فرهنگ انسانیِ یک «خارجِ» غریبْ درک میکنند. واقعیت بر آگاهی انسان فشار میآورد و اندیشه را وامیدارد تا به شیوههای دقیقتر و وحشتناکتر، امکانیتِ خاص خودش را ببیند. آنجا که ادراکِ رمانتیک بیان گرایشهای متناقض از ارگانیسم -اراده به طغیان و مقاومت در برابر ادغام- را از سر میگیرد، تلقی رئالیسم نگرورز آن است که این رانهها واقعیاتِ ممکنی هستند میان واقعیات دیگر.
🔺دانلود کتاب
[ Website / Telegram ]
[ Instagram / YouTube ]