قدرت، کیش شخصیت و مالیخولیا در سینمای کاپولا
فرهاد پروین: شاید برای فیلمساز چپ گرایی که تلاش می کند قدرت را در صورت های دگرگون شده اش در قالب کاپیتالیسم آمریکایی، جنایتهای سازمان یافته و میلیتاریسم نقد کند، پرداختن به کیش شخصیت همچنان شکل دیگری از نقد قدرت باشد. هر چه نباشد، قدرت همواره وابسته به کیش شخصیت است و کیش شخصیت حاصلی جز قدرت تجمیع شده در یک فرد، با کمک پروپاگاندای پیچیده تبلیغاتی و رسانه ای ندارد.
سرهنگ والتر کورتز در فیلم #اینک_آخرالزمان، در میانه جنگ ویتنام و درحالیکه آمریکایی ها در مواجهه با ویتکنگ ها به بن بست خورده اند، برای خودش ارتشی تشکیل داده و گوشه ای از کامبوج، با آمریکایی و ویتکنگ و ویتنامی های غیرکمونیست می جنگد. او که نه سلاح ویژه ای دارد و نه تعداد نیروهایش قابل توجه اند، مثل هر نظامی دیگری مجهز به کیش شخصیت است و افرادی را، از ویتنامی و آمریکایی، به عنوان سرباز به خدمت گرفته و آنها تا سر حد مرگ به او وفادارند. گرچه سرهنگ کورتز تنها در پرده پایانی فیلم طولانی کاپولا حضور دارد و تا پیش از آن تنها به واسطه عکسها و گفته ها و شنیده ها با او آشنا شده ایم، اما حضورش بر تمام فیلم سنگینی می کند.
کیش شخصیت کورتز انگار نتیجه ظهور ابرانسانی نیچه ای در میانه نبرد بی حاصلی است که در آن آمریکایی ها، ویتنامی های شمالی و جنوبی و حتی فرانسوی ها در جنگل ها و آبراهه های ویتنام پی می گیرند و این تنها کورتز است که موفق شده سربازانی وفادار به خودش، نه به ایدئولوژی و نه به وظیفه، که به شخص خودش تربیت کند و حکومتی کوچک برپا سازد.
🔹 متن کامل را در صفحه 36 شماره 260 #مجله_فیلم_نگار در
www.filmnegar.ir بخوانید.