#آنچه_که_همه_زنان_مسلمان_باید_بدانند_!
#پست_سی_و_هفتم....
#آیا نمی خواهید داستان زیبای جلیبیب رضی الله عنه را بدانید ؟:
#انس رضی الله عنه می گوید : مردی از اصحاب
پیامبر ﷺ جليبيب نام داشت .
چهره ی او زشت بود ، پس
پیامبر ﷺ به او پیشنهاد ازدواج داد . جلیبیب گفت : مرا « کاسد » خواهی یافت ... ( یعنی کسی مرا به دامادی نخواهد پذیرفت ) .
پیامبر ﷺ فرمود : « اما تو نزد الله كاسد نیستی » .
#پیامبر ﷺ همچنان در جستجوی فرصتی برای به ازدواج در آوردن جلیبیب بود . تا آنکه روزی مردی از انصار نزد رسول الله ﷺ آمد و به او پیشنهاد داد تا با
#دختر بیوه ی او ازدواج کند .
پیامبر ﷺ به او گفت : باشد دخترت را به ازدواج من درآور ...
گفت : آری به روی چشم ... ای رسول الله ﷺ ...
سپس
پیامبر ﷺ فرمود : « من او را برای خودم نمی خواهم » گفت : پ#س برای چه کسی می خواهی ؟ فرمود : « برای جلیبیب » ...
گفت : جليبيب ؟! ای رسول الله ﷺ بگذار از مادرش اجازه بگیرم .
#آن مرد نزد همسرش آمد و
گفت :
پیامبر ﷺ از دخترت خواستگاری کرده است . گفت : باشد و به روی چشم ... او را به ازدواج
پیامبر ﷺ در آور .
مرد گفت : برای خودش نمی خواهد . زن گفت : پس برای چه کسی می خواهد ؟ گفت : برای جلیبیب !
زن گفت : دور شود جلیبیب ! به الله به او دختر نمی دهم در حالی که او را به فلانی و فلانی نداده ام .
پدر غمگین شد و برخاست تا به نزد رسول الله ﷺ برود ،
#ناگهان دختر از پشت پرده به پدر و مادرش گفت : چه کسی مرا از شما خواستگاری کرده ؟ گفتند : رسول الله ﷺ !
گفت : آیا امر رسول الله ﷺ را رد می کنید ؟
#مرا به
پیامبر ﷺ بسپارید که به الله سوگند او مرا ضایع نمی سازد .
با این سخنان دختر ، گویا پدر و مادرش نیز قانع شدند .
#پدر به نزد رسول الله ﷺ رفت و گفت : ای
پیامبر الله ! او را به تو سپردم و به ازدواج جلیبیب در آور .
پیامبر ﷺ نیز او را به همسری جلیبیب در آورد و برایشان چنين دعا کرد : « الهی ! خير را بر آنان فرو ریز و زندگی شان را سخت و ناخوش نگردان » ...
#چند روز از ازدواج آنان نگذشته بود که
پیامبر ﷺ برای غزوه ای بیرون رفت و جلیبیب نیز با او
#همراه شد . پس از پایان نبرد مردم در پی مفقودان خود بودند .
پیامبر ﷺ از آنان پرسید : آیا کسی را گم کرده اید ؟ می گفتند : آرى فلانی و فلانی را نمی یابیم .
سپس فرمود : آیا در جستجوی کسی هستید ؟ گفتند : آری ! فلانی
#و فلانی را نمی یابیم .
سپس باز فرمود : آیا در جستجوی کسی هستید ؟ گفتند : آری ! فلانی و فلانی . سپس فرمود : اما گم گشته ی من جليبيب است .
#به جستجوی او برآمدند و در میان کشته شدگان جستجو کردند اما او را در میدان نبرد نیافتند . سپس او را در نزدیکی نبردگاه یافتند در حالی که هفت مشرک را کشته بود و خود نیز کشته شده بود .
#پیامبر ﷺ مدتی ایستاد و پیکر او را نگریست .
سپس فرمود : « هفت تن را کشت سپس او را کشته اند ... هفت تن را کشت سپس او را کشته اند ... این از من است و من از اویم » .
سپس
پیامبر ﷺ او را بر دستانش حمل کرد و دستور داد برایش قبری کندند ...
#انس رضی الله عنه می گوید : در حال کندن قبر بودیم در حالی که جلیبیب تختی نداشت جز ساعدهای
پیامبر ﷺ تا آنکه قبرش آماده شد و او را در لحدش گذاشتند .
#انس می گوید : به الله سوگند در میان انصار بیوه ای نبود که مانند او ( یعنی همسر جلیبیب ) انفاق نماید ، و مردان پس از
#جلیبیب برای خواستگاری او با هم مسابقه میدادند [ تحفة العروس ] .
#إن شاءالله ادامه دارد....