ای برگ زرد چاره تو دیگر بهار نیست
باور کنید چاره ما انتظار نیست
والا مقام محضرتان بس مقدس است
اما کسی بسان ما جان نثار نیست
این شهر زیر پرتوی خورشید، یخ زده
قندیل آسمان که کم از چوب دار نیست
دارا ، نداشت مال و منال و وجاهتی
سارا! ببین که عاشق تو مایه دار نیست
باور کنید قصه زیادی درام شد
بزم می است و حاجت سوگوار نیست
باور کنید مبعث این عصر بی مراد
محتاج وحی در دل تاریک غار نیست
ما مرده ایم و روی زمین راه می رویم
این معجزه ز جانب موسی و مار نیست
د ا ش ر ف