امروز جه كارهايى را به سرانجام رساندم؟
امروز به جای این که بنویسم چه کارهایی را میخواهم انجام دهم، آستینها را بالا زدم و وارد گود شدم.
عملگرایی یعنی مرد با زن عمل بودن، انجام دادن. نه این که فقط به زبان بیاوریم که قرار است فلان کار و بهمان کار را بکنیم.
مدتی بود از وضعیت اتاق کتابخانه راضی نبودم. شلوغ و پلوغیاش کلافه ام میکرد. پردهی حریر سفید با توپهای زرد و نارنجی روی آن دودهای شده بود و دیگر رنگ پاییزیاش نمایان نبود.کتابها و دفترهای روی میزم نیاز به یک قفسهی کوچک داشتند تا دم دست و مرتب چیده شوند.
خلاصه در یک عملیات فورس ماژور اقدام کردم. البته از نیروی کمکی (همسرجان) بهره برده و گوشهی دنج خانه را تکاندیم. روح زندگی دمید و پاییز رنگارنگ زیباتر جلوه کرد.
بدین ترتیب ذهنم آرام شد. افکارم سر و سامان یافت و با خیالی راحت توانستم بنشینم پشت میزم، بخوانم، بنویسم و قلم بزنم.
وقتی به میز کارم مینگرم انگیزهام برای کار کردن و نوشتن بیشتر شده ضمن اینکه از پشت پنجرهی اتاق میتوانم برگهای پاییزی تنک روی درخت چنار را ببینم و روحام تازه شود.
#روزنوشت
https://t.center/faribanabizadeh