View in Telegram
🔷 مسئول و مقصر «انقلاب» کیست؟   🔶 پس از «انقلاب ۵۷» و پیامدهای ناگوار آن شاهد دو رویکرد منفی به «خود مفهوم و اندیشهٔ انقلاب» و لعنت بر آن بوده‌ایم: ۱) گروهی که خود اندیشه و مفهوم «انقلاب» و «انقلابی‌های ۵۷»، از روشنفکران دینی تا روشنفکران لیبرال و هوادار حقوق بشر و روشنفکران چپ و شوروی و انگلیس و امریکا و گردهمآیی گوادولوپ را «مسئول و مقصر اصلی» و علت و دلیل «انقلاب ۵۷» یا «تغییر رژیم» می‌شمرند و آنان را «نکوهش» می‌کنند و بنابراین خواستار بازگشت به «نظام پیشین»، با «انقلاب» یا «حملهٔ خارجی» یا «سرنگونی»، و تغییر «رژیم پسین» به «رژیم پیشین»اند! و «انقلاب» را فقط برای بازگشت به «نظام پیشین» دوست دارند و هرگز نمی‌گویند که «نظام پیشین» خود چه نقشی در شکل‌گیری «انقلاب» و «تغییر رژیم» داشت!؛ ۲) گروهی که با تکیه به پیامدهای «انقلاب ۵۷» و نیز مثال‌های دم دست «عراق» و «لیبی» از تهاجم خارجی و، به‌ویژه «سوریهٔ اسد» (ویرانی و کشتار عظیم آن به دست دو کشور به اصطلاح «انقلابی» پیشین و حامی «رژیم نظامی و کودتایی و بعثی و جنایتکار حافظ اسد و پسر»!) و «سرکوب انقلاب» به دست نظام جبار حاکم و شریکان جبارتر و بسیار جنایتکارتر از خودش، با خود «مفهوم انقلاب» به دشمنی برمی‌خیزند، و برهان قاطع خود بر رد «مفهوم انقلاب» را هم همان «انقلاب ۵۷» و دیگر انقلاب‌های ناکام قرن بیستم می‌دانند، و می‌گویند همان «انقلاب» برای هفت پشت‌مان بس بود و دیگر بس است، و مردم را از هرگونه «انقلاب» و «تغییر رژیم» و «حملهٔ خارجی» و «پیامدها»ی آن برحذر می‌دارند و خواستار «التماس برای اصلاحات» یا «انتظار فرج» و «تغییر» به دست خدا یا روزگار یا عزرائیل‌اند!    اما پرسش این است آیا هیچ نظام خودکامه یا جباری با «خواهش و التماس» دست به «اصلاحات» زده است یا آیا «انقلاب» یا «حملهٔ خارجی» یا «پشتیبانی خارجی» تنها برای «تغییر رژیم» و بازگشت به نظام پیشین «موجه» است؟   این دو گروه هیچ‌کدام پاسخ نمی‌دهند که «نظام پیشین» یا «نظام پسین» در راندن «مردم» یا «روشنفکران» به سوی «انقلاب» تا چه اندازه مسئولیت داشت/دارد یا آیا انقلاب صرفاً توهمی ایدئولوژیک و برخاسته از روح زمانه و چیزی واگیردار بود/است؟ آیا مسئول پیشگیری از «انقلاب» نظام‌های حاکم‌اند یا مردم؟ با «سرکوب و کشتار» از انقلاب پیشگیری می‌کنند یا با «تغییر و اصلاح»؟ چرا «انقلاب» می‌شود یا مردم «انقلاب» می‌کنند و نقش «ضرورت و اضطرار» در وقوع «انقلاب» چیست؟ آیا مردم برای «تفریح» یا از روی شکم‌سیری «انقلاب» می‌کنند؟ آیا جهان اساساً بدون «تغییر» ممکن است؟ آیا «جهان جدید» اساساً بدون «انقلاب» ممکن بود؟ چرا «انقلاب» در انگلستان و امریکا و فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی یک «میوه» و «نتیجه» داشت و در «روسیه» و «چین» و «ایران» یک «میوه» و «نتیجهٔ» دیگر؟ چرا برخی کشورهای اروپایی توانستند با تغییر نظام‌های پادشاهی «مطلقه» به «مشروطه» خاندان‌های پادشاهی را نگه دارند و «دولت جدید» را پدید آورند و برخی کشورهای عقب‌مانده همچون ایران و روسیه و چین نتوانستند به «مشروطه» دست یابند و حتی با «انقلاب» باز گرفتار «مطلقه» شدند؟   بدون شمشیر داموکلس «انقلاب» اصلاً چگونه می‌توان «نظام حاکم» را به «اصلاحات» واداشت؟ چرا نظام سیاسی یا طبقات حاکم برخی کشورها «اصلاح‌پذیرند» و برخی دیگر نه؟ یا آیا اصلاً «رژیم‌های ولایت‌خواه و خودکامه و جبار و تمام‌خواه» را می‌توان «اصلاح‌پذیر» دانست که از آنان خواست دست به «اصلاحات» بزنند؟ در نظر هردو گروه «علت و دلیل اصلی انقلاب» یا «مردم»‌اند یا «کشورهای خارجی» و بنابراین، در هردو سوی ماجرا، چه هواداران «پادشاهی پیشین» و چه مدعیان اصلاح‌ «نظام پسین» و حفظ «نظام پسین»، مردم‌اند که از هرگونه «واکنش انقلابی به نظام» برحذر داشته می‌شوند و به «سوختن و ساختن» یا «مهاجرت» یا «بیرون کشیدن گلیم خویش» یا «انتظار فرج» دعوت می‌‌شوند! آنان هیچ به خود نمی‌نگرند تا ببینند که علت و دلیل اصلی «انقلاب» خود «نظام‌های حاکم»‌اند، چون ولایت‌خواه یا خودکامه و جبار و کر و کور و بیرحم و ستمکار و نامسئول‌اند، حتی اگر دزد و غارتگر و ناکارآمد هم نباشند!   👇👇👇
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily