🔷 پیام «کت و شلوار و کراوات» الجولانی/الشرع چیست؟
🔶 آدمی که بداند هر جا یا مکان و زمانی چه اقتضایی دارد و متناسب با «مقام» و «وظیفهٔ» خود عمل کند و سخن بگوید آدمی «عاقل» و «خردمند» و «باهوش» است.
آدمی را لباس بزم است و لباس رزم، لباس خواب است و لباس کار، لباس عروسی است و لباس عزا، لباس ورزش است و لباس گردش، لباس عبادت است و لباس ریاست و دولت. و همینطور گفتار و کردار و پنداری به اقنضای هر مکان و هر زمان و هر حال. «بیشعور» و «بیعقل» و «بیخرد» و بیبهره از تمدن و فرهنگ انسانی کسانیاند که در همه حال، در روز و شب، در بهار و تابستان و پاییز و زمستان و در هر جا و هر زمان و در همه حال در یک «لباس»اند و یک لباس میپوشند و یک «سخن» میگویند و یک سخن میشنوند و یک گفتار و یک کردار و یک پندار دارند، بدا به حال آنان که بیمایگان و بیبهرگانی از دل و دماغاند!
الجولانی/الشرع تا اینجای کار نشان داده است آدمی باهوش و عاقل و خردمند است یا کسانی در او نفوذ کلام دارند که چنیناند. او برای سربازگیری در جنگ نیاز داشت مجاهدانی بیباک و از جان گذشته داشته باشد و این نیاز را «دین» و «اسلام» و «سنّت» خوب برمیآورد. اگر یک کار باشد که دین در آن مهارت و امتیاز داشته باشد آن از میان بردن «ترس از مرگ» است. اما اگر بتوان با جنگاوری و بیهراسی از مرگ در جنگ بر دشمن «پیروز» شد، با «جنگاوری» نمیتوان «حکومت» کرد و زندگی مردمان و کشورها را راه برد و فرهنگ و تمدن ساخت. از همین روست که بیشتر «ادیان» و «ایدئولوژیها» و «انقلابها» شکست میخورند، اگر بر همان حال بمانند که آغاز کردند، چون نمیدانند آنگاه که بر تخت نشستند چه باید بکنند و «حکومت کردن» چه تفاوتی با «جنگیدن» دارد! و از همین روست که بدترین نوع حکومت در جهان حکومت سپاهیان و نطامیان و انقلابیهایی است که فقط در فکر کشتن و مردن یا به قول خودشان «شهادت»اند. چنین حکومتی حکومت «سگان و گرگان و درندگان» است. حکومت بر کشور حکومت بر جنگاوران نیست، حکومت برای مردن نیست، حکومت برای زندگی و ادارهٔ زندگی است و حکومت بر مردمان عادی است و مردمان عادی جنگجو نیستند و زندگی میخواهند و برای زندگی و زیستن میکوشند، نه برای مردن. جنگاوران و سپاهیان و نظامیان سگانیاند برای پاسداری از زندگی مردمان در صلح و آرامش و نه گرگانی افتاده به جان مردمان. انقلابیها و جنگجویان نباید پس از انقلاب زمام دولت را به دست گیرند. باید کار را به کاردانان بسپارند، حتی اگر در نظام پیشین هم مصدر کار بوده باشند، البته به شرط آنکه پاک بوده باشند و فقط کارمند بوده باشند.
بدترین کار «انقلابها» نابود کردن ساختارها و سلسله مراتب اجتماعی و آوردن افراد نادان و تازهکار و بیتجربه و گذاشتن آنان در رأس کارهاست. «انقلاب» باید اطاعت از «قانون» و «دانش» و «خرد» و «تخصص» و «اخلاق حرفهای» را به رسمیت بشناسد، نه اطاعت از زور و تفنگ رهبران را.
اما پیام «تغییر لباس و ظاهر» جولانی چیست؟ جولانی آنگاه که فهمید بهتر است «جبهة النصرة» (جبههٔ یاری) را به «هیئة تحریرالشام» (گروه آزادسازی شام) تغییر نام دهد فهمید که باید «ملی» و «میهنی» بیندیشد و نه «دینی» و «سنّتی». جولانی با تغییر قیافه و لباسش در هنگام پیروزی نیز فهمید که باز باید تغییر کند. و این کار را نه پس از چند سال که پس از دو هفته انجام داد. او با تغییر قیافه و لباسش به جهان و مردمان گوناگون کشور خود این پیام را داد که میخواهد با جهان و با مردم خود «تعامل» و «تحمل» داشته باشد و نه «تحکّم» و «تحمیل» و میداند که «حکومت» و «سیاست» باید «جهانی» و بر اساس آداب و رسوم جهانی باشد و نه «محلی» و «دولت کشور» اگرچه محلی است اما با جهانیانی سر و کار دارد که «امروز» رسم و آیین و زبانی بینالمللی دارند، چه در گفتار و کردار و چه در پوشاک. او نمیخواهد همچون «فیدل کاسترو» وانمود کند که هنوز در کوهستان است و به نام «انقلاب دائمی» برای کشور خود «جنگ ابدی» و «محاصرهٔ ابدی» به ارمغان بیاورد و آنان را بهزور به «فقر مطلق» دچار کند! او میداند که برای ادارهٔ کشور خویش باید با جهانیان داد و ستد کند و نرمش داشته باشد تا زندگی خوبی برای مردم فراهم کند. جنگ و ستیز هیچ کشوری را آباد و هیچ مردمی را زنده و بانشاط نگه نمیدارد. جولانی میکوشد با «تغییر لباس» و «گفتار» و «رفتار» خویش ترس مردمان و جهانیان را از «غول بیابان» بزداید و نشان دهد مردی شهری است که آداب معاشرت و همزیستی با دیگران را میداند و بدان احترام میگذارد. امید که او همچون «فقیهان شیعه» اهل خدعه و حفظ نظام و حکومت به هرقیمتی نباشد! بادا که مردم سوریه در زیر سایهٔ حکومت قانون و دولتی قانونمند و منتخب و ملی و مردمی و آزاد به آرامش و صلح و آزادی و رفاه و زندگی معمولی باز گردند!
دوشنبه، ۳ دی، ۱۴۰۳
@fallosafahmshk