]". صاحبان سنن آن را روایتکردهاند و ترمذی آن را “حسن صحیح“ دانسته است. اهل علم انفیه کشیدن و قطره بینی را برای روزهدارمکروه میدانند. ولی بعضی برآنندکه این عمل موجب باطل شدن روزه است و احادیثی نیزوجود داردکه سخنان آنان را تایید و تقویت میکند.
ابن قدامهگفته است: اگرکسی درطهارت وضو یا غسل مضمضه واستنشاقکرد و بدون اینکه قصدی داشته باشد یا مبالغهایکرده باشد، آب ازگلوی او پائین برود، اشکالی ندارد.
اوزاعی و اسحاق و شافعی بنا بیکی ازآرایش، نیز چنینگفتهاند. و از ابن عباس نیزچنین روایت شده است. ولی مالک وابوحنیفه میگویند دراین حالت روزه وی باطل میشود زیرا او با اینکه میدانسته استکه روزه میباشد،کاریکرده استکه آب داخل معده و روده وی شود. پس روزهاش باطل میشود، همانگونهکه به عمد آب بنوشد نیز باطل میشود. ابن قدامه در ترجیح رای اول گفته است: اگر بدون مبالغه و قصد ازوی، آب بهگلوی وی برسد مانند مگسی استکه بهگلوی وی میپرد و روزه را باطل نمیکند و باکار عمدی فرق دارد.
٧-برای روزهدار چیزهائیکه پرهیز از آن ممکن نیست مباح است، مانند آب دهان وگرد و غبار راه و امثال آن وگرد آرد بهنگام الککردن و آب دماغ و بینی و سینه (نخامه [2]، بلغم) فرو بردن و امثال آنها.
ابن عباسگفته است: در صورت نیاز، چشیدن غذا وچیزیکه انسان میخواهد آن را بخرد اشکالی ندارد. حسن (بصری) مغزگردو را برای نوهاش میجوید و حال آنکه او روزه بود و ابراهیم (نخعی) نیزآن را رخصت دانسته است. و اما جویدن سقز وآدامس مکروه است، مگر اینکه اجزاء آن دردهن خرد شود و از همگسسته گردد (در اینصورت جایز نیست). شعبی و نخعی و حنفیها و شافعیها و حنبلیها نیز بهکراهت جویدن سقز رای دادهاند، حضرت عایشه و عطاءگفتهاند، جویدن آن جایزاست، زیرا چیزی به اندرون شخص نمیرود، مثل آنستکه سنگ ریزهای در دهانگذاشته باشد. البته اینکراهت وقتی استکه اجزاء سقز در دهان خرد نشود، چون در این صورت اگر اجزای آن به داخل معده و اندرون شکم رود، روزه باطل میگردد .
ابن تیمیهگفته است: بوئیدن بویهای خوش برای روزهداراشکالی ندارد و اوگفته است: سرمهکشیدن و حقنه وامالهکردن و چکاندن قطره در مجرای ادرار و مداوای سرشکسته ورگهای پاره، بین اهل علم محل خلاف استکه بعضیگویند: هیچیک از آنها موجب افطار نمیشود، بعضیگویند جز سرمهکشیدن همه آنها موجب باطل شدن روزه است و بعضی دیگرگفته جزقطره چکاندن همه آنها موجب افطار میگردند و برخی نیزگفتهاند: جز قطره چکاندن و سرمه کشیدن، همه آنها موجب افطار هستند. سپس ابن تیمیه رای اول را ترجیح میدهد و میگوید: چنان پیدا استکه هیچکدام ازآنها روزه را باطل نمیکند. زیرا روزه ازجمله ارکان دین اسلام استکه خاص و عام نیازمند شناخت آن میباشند. اگر این چیزها را خداوند و پیامبر صلی الله علیه و سلم در حال روزه حرامکرده بودند، و روزه بدانها باطل میشد، واجب بودکه پیامبر صلی الله علیه و سلم آن را بیانکند و اگرپیامبر صلی الله علیه و سلم حرمت آنها را بیانکرده بود، یاران پیامبر صلی الله علیه و سلم آن رامیدانستند و به مردم ابلاغ میکردند، همانگونهکه همه مقررات شریعت را ابلاغکردهاند. حالاکه برایمان روشن شده استکه اهل علم در باره حرمت این چیزها هیچگونه حدیث صحیحی یا ضعیفی یا مسندی یا مرسلی را نقل نکردهاند،
معلوم میشودکه این اعمال مورد انکارواقع نشدهاند. سپس اوگفته است: احکامی که مردم، بسیار بدانها مبتلی میباشند، لازم استکه پیامبر صلی الله علیه و سلم بطور آشکارا و همگانی آن را بیانکند و لازم استکه امت نیزآن را نقلکند.
بدیهی استکه سرمهکشیدن همانند روغن برسر زدن و غسل و بخور و مواد خوشبو، در میان مردم متداول و مورد ابتلاء بوده است. اگر چنانچه موجب ابطال روزه میبود، پیامبر صلی الله علیه و سلم آن را بیان میفرمود، همانگونهکه دیگرمبطلات روزه را بیان کرده است. پس حالاکه ازآن سخنی نگفته است، آن نیزحکم مواد خوشبوو بخور و روغن زدن را دارد. و معلوم استکه بخور،گاهی بداخل بینی نفوذکرده و بدماغ میرسد و بصورت اج