📝مجموعه "آبجکت لِسنز" از انتشارات بلومزبری تلاشی است در قالب کتاب های جیبی برای پرداختن به موضوعات عادی با هدف یافت زیست پنهان شان؛ کتاب هتل نوشته ی جوانا والش هم یکی از کتاب های این مجموعه است. در بخش چهارم کتاب با عنوان hometel که می توان ان را خانـــهِـــتِل ـ جایی بین خانه و هتل ـ دانست نویسنده به واژه dwell در فهم هایدگری اش می پردازد و با تحریصی صادقانه به ریشهْ شناسی و سفر این واژه از زبان آلمانی به انگلیسی می نشیند و به شیوه ای وسواس گونه نشان می دهد که این واژه در تفسیر و ترجمه بین دو زبان گم شده است. . .
🔍سینمای کنش موقعیتی حرکتی ـ جسمانی را ترسیم می کند: شخصیت هایی داریم که در موقعیتی مشخص دست به کنش می زنند. . .بر مبنای نحوه ای که موقعیت را درک می کنند. کنش به ادراکات متصل است و ادراکات به کنش ها راه می برند. اکنون، شخصیتی را تصور کنید که خود را در موقعیتی ورای هر کنش ممکنی می یابد، یا در موقعیتی که نمی تواند واکنشی نشان دهد؛ موقعیتی به غایت قدرتمند، یا به غایت دردناک و یا به غایت زیبا، این جاست که پیوند حرکتی ـ حسانی منهدم می شود. . .
⭕️ژیل دلوز در این تکه متن تلاش می کند رابطه ی نوپدیدی را تدقیق کند که وضعیت "پساـ کنش" و بحران عمیق در مولفه های شکل دهی به رابطه تصویر با ادارک و کنش را تبیین می کند، نوعی بحران در بازنمایی سینما و امکان های پِیْ آیند ان، وضعیتی که قالب جدیدی برای گونهْ شناسی تصاویر و نشانه ها می آفریند، قالبی که امکاناتش در مفاهیمی همچون "تاثر" و "بی کنشی" نهفته است و نوع تازه ای از ادراک فردی و محیطی و رفتاری را تبلیغ می کند که احتمالا از این منظر می تواند در تئوری های فهم معماری و همچنین تئوری های بازنمایی معماری و ره یافت های و تکنیک های بازنمایی معماری فصلی تازه تدوین کند. . .
📌متن " ژیل دلوز وسینمای پَساکنش ـ تصویر؛ بحران بازنمایی و انهدام پیوند حرکتی ـ حسانی " که برداشته ایست از مقاله ی "گرفتار در تاثر ـ تصویر؛ چرخه ی فیلم های پساتروماتیک در هالیوود" به قلم کریستین کیتلی و با برگردانی از نوید پورمحمدرضا را بر اتووود 🔺مطالعه فرمایید. نکته حائز اهمیت در این تکه متن ارائه قالبی برای سه جز تصویری برسازنده ی شمای حرکتی ـ حسانی به بیانی ساده است، جزء شناسی ای که می تواند کمکی هم باشد برای فهم منطق مونتاژ در مواجه با تصویر.