خیلی دور، خیلی نزدیک
دو سال پیش غم‌زده و ناامید لابه‌لای قفسه‌های کتاب‌فروشی دماوند دنبال کتاب تازه‌ای می‌گشتم. کمی آن‌طرف‌تر چند نفر دور هم، مشتاق و پرهیجان از کتاب‌های خوانده‌شان حرف می‌زدند. غصه خوردم که جایم کنارشان خالی‌ست. کاش چنین دوستانی داشتم و همان‌قدر باهم کیف می‌کردیم.
امروز به آرزویم رسیدم وقتی در نهمین جلسه‌ی حلقه‌ی ادبی میم، همان‌قدر هیجان‌زده و مشتاق از مهشید امیرشاهی و مارتین مک‌دونا و تارکوفسکی حرف زدیم.
آرزوها خیلی به ما نزدیکند، کاش جدی‌ترشان بگیریم.
#دوات
مرضیه خواجه‌محمود
@ensanenoghrei
