۷ راهِ نوشتن عنوانهای هیپنوتیزمی
اولین راه شخصیکردن نوشته است. لازم است که مشتری باور کند که او را مورد خطاب قرار دادهاید و حضورش را احساس میکنید. با ضمایر «من و تو» میتوانید نوشتهتان را هیپنوتیزمی کنید. بیشتر کپیرایترها از همین ترفند استفاده میکنند.
دومین راه استفاده از جملات معلوم است. یعنی مشتری برند شما باید بداند دربارهی چه کسی یا چه چیزی حرف میزنید. تا شما منظورتان را واضح و کامل به او نرسانید، از کجا بفهمد چه را تبلیغ میکنید؟
سومین راه احساسیکردن متن تبلیغیست. نوشتهی شما باید آنقدر احساسی و تاثیرگذار باشد که مشتری بتواند با آن ارتباط برقرار کند. وقتی شما مینویسید «از فلان اتفاق به هیجان آمدم یا اشکم سرازیر شد یا نزدیک بود از خنده رودهبر شوم» دقیقن مخاطب میفهمد چه میگویید و او هم با شما همحس میشود.
چهارمین راه استفاده از حواس پنجگانه است. اگر قرار است از چیزی بنویسید که بوی خوبی دارد یا خیلی لطیف یا چشمنواز است، چرا اینها را در قالب کلماتی حسدار به مخاطب منتقل نکنید؟ لابد برایتان پیش آمده که با توصیف بعضی خوراکیها یا بعضی بوها بزاق دهانتان ترشح شده یا لبخند کمرنگی به چهرهتان نشسته، اینها را بنویسید، چرا خِسّت به خرج میدهید؟
پنجمین راهِ نوشتن عنوانهایی هیپنوتیزمی تحریک حس کنجکاویست. قرار نیست داستان برندتان را به پایان برسانید، اجازه دهید مشتریها کمی در پایانبندی قصهتان به کشف و شهود برسند. اینطوری برندتان در خاطرشان ماندگار میشود.
ششمین راه نوشتن دستوریست. قرار است بعد خواندن متن شما، مشتری چه کاری انجام دهد، همان را در متنتان بگنجانید.
هفتمین راه نوشتن عنوانهای هیپنوتیزمی نهانکردن است. قرار نیست جوری بنویسید که مشتری موقع خواندن تبلیغ شما بفهمد که با یک متن هیپنوتیزمی سر و کار دارد، بلکه باید نوشتهی شما آنقدر روان و شخصی و کنجاویبرانگیز و سرشار از حس و احساس باشد که مشتری کاملن خودخواسته هیپنوتیزم شود و بخواهد برندنتان را دنبال کند یا مشتری پر و پاقرصتان شود.
پ.ن: راهکارها برگرفته از کتاب «رازهای فروش هیپنوتیزمی» نوشته
جو ویتال، ترجمه ویدا کرمی، نسل نواندیش است.
#کپی_رایتینگ
مرضیه خواجهمحمود
@ensanenoghrei