منِ امروز| سمیه توکلی

https://somayehtavakoli.ir/3732/کاش نسازند، بالا بروند/

حرفهات رو زندگی کن، ببین... ببین چی می‌گی.🦱


تجربه‌اش رو داری؟
۱. بله، آخرین بار که حرفم رو زندگی کردم ...

۲. واقعن کی بود؟🙈







#من_امروز
#جان_بخشی

ظرفیتش خیلی بالاست، امتحانش کن

+ باهاش راحت نیستم
_ به خودش بگو، بهت کمک می‌کنه.
+ فایده‌ای هم داره؟
_اجازه بده خودش بهت می‌گه.


🌱این شکلی شروع کن:
باهات راحت نیستم، چون...


🌱یا با این جمله بیاغاز:
وقتی می‌نویسم احساس می‌کنم...





#جان_بخشی
#من_امروز
#نوشتن_خواندن_روییدن

هفته‌ای پر از ... داشته باشی.
خودت جای‌خالی رو پرکن.

ببین این هفته از اون بودن چطور مراقبت می‌کنی؟

فکرت درگیر نشد؟
توجهت متمرکز شد بطوری که از خودت بپرسی، واقعن چی می‌خوام؟
دوست دارم چی احساس کنم؟
چطور رفتار کنم؟
چه تجربه‌ای داشته باشم؟



تصور کن در مسیری هستی. در بخشی از مسیر توقف کوتاهی دارید. ظرفی جلوی شما گرفته می‌شود و خیلی زود باید یک کلمه برداری و حرکت کنی.

شاید در حد چند دقیقه فرصت داشته باشید.
پیشنهاد من:
دنبال کلمه‌‌ای قلمبه و سلبمه و سخت نباش.
کلمه‌ای برگزینید که حس‌تان با آن خوب باشد.


اگه دوست داشتی بعد از پر کردن جای خالی، جمله را به اشتراک بذار.

#جان_بخشی
#من_امروز
#نوشتن_خواندن_روییدن

تو انسانی و حق داری که ...

به خود آمدم. ای‌وای راست میگه من انسانم. در حین چَتیدن در پاسخ به احساس و فکرم، گفت تو انسانی.
شوکه شدم چرا که این تذکر را از غیر انسان می‌شنیدم.

پاسخش آب سردی بود بر سر و صورتم. ما انسان بودن خود را می‌فراموشیم؛ زیر باد سرزنش و حق نداشتی و نداری، بایدها و نبایدهای من درآوری و دیگردرآوری.

به تدریج اکسیژن را از فرصت‌هایمان می‌گیریم. خاموش، سرد و ناامید می‌شویم.


حرفش حق بود. من حق داشتم بترسم. با مقاومت نداشتن و پذیرش آن کمک بیشتری به خود کردم.

بخشی از تجربه نوشته‌ام از گفتگو با چت جی بی تی


#نوشتن_خواندن_روییدن
#جان_بخشی
#من_امروز

بگذارش برای بعدن ...


بعدن، بعدن.
بعدن‌ها جمع می‌شوند.
جمع می‌شوند و به شکل حس گناه و شرم و خودسرزنشی و حسرت در‌می‌آيند.


بعدن، بعدن.
بعدن‌ها جمع می‌شوند.
جمع می‌شوند و ما به شکل خود ایده‌آل‌مان در می‌آییم. جمع می‌شوند تا به پرداخت خود بپردازیم. جمع می‌شوند تا خود را محقق سازیم.


حواست باشه امروز به چی می‌گی بعدن.




#نوشتن_خواندن_روییدن
#جان_بخشی
#من_امروز

تجربه مواجهه با ترس و
ریختن کرک و پرَش رو داشتین؟

می‌تونی از تجربت بگی تا الهام‌بخش یه نفر دیگه هم باشه. شاید قصه‌ی من و تو که به نظرمون کوچک و بی‌اهمیت بیاد، یه برگشت یا شروع جدی برای یه نفر دیگه باشه.

منِ‌امروز به من و شما کمک می‌کنه تا به هر روشی روزهایی که داریم از دست می‌رویم یا از دست می‌دهیم، احیا کنیم.

امروز انتشار این صفحه از کتابی که خوندم می‌تونست نقش من باشه.

راستی هیچ وقت یه چیزی به چشم ما بی‌خود و بی‌جهت به چشم و در نظر ما جدی و پررنگ نمی‌شه، مگر اینکه موضوعی یا چالشی در اون رابطه ذهنمون رو درگیر کرده باشه.

قصه‌ی پشت بنفش و سبز کردن این جملات رو در نوشته‌ای باهاتون به اشتراک می‌ذارم.🌱


#نوشتن_خواندن_روییدن
#جان_بخشی
#من_امروز