ملت ایران بار دیگر سوگوار است: سوگوار از دست دادن دهها تن از کارگران سختکوش معدن زغالسنگ در طبس.
در این فاجعه ملی، من نیز با خانوادههای کارگران جانباخته و همکاران آسیبدیدهشان همدردم، و سوگوار عزیزانی هستم که شرافتمندانه، اما با کمترین امکانات، در دل زمین کار و تلاش میکردند.
این فاجعه، نتیجه غفلت و بیکفایتی حکومتی است که اولویتش تسلیح و تجهیز و تامین مالی تروریستهای ضدایرانی است تا تضمین رفاه و امنیت کارگران ایرانی؛ اولویتش ساخت تونلهای مجهز برای تروریستها در غزه و لبنان است تا حصول اطمینان از تجهیز محیطهای کاری ایمن با تهویههای مناسب و سیستمهای حفاظتی ضد انفجار برای معدنکاران ایرانی در اعماق زمین.
آری! جان شما کارگران که ثروت واقعی این کشور هستید، برای این فاسدان و چپاولگران ارزشی ندارد.
اما با وجود این غم و درد، من به فردایی بهتر باور دارم. فردایی که در آن با اتحاد و همدلیِ کارگران، و همه مردم ایران، برای ساختن کشوری تلاش خواهیم کرد که در آن جان ایرانیان و رفاه آنها اولویت داشته باشد. آیندهای که در آن کارگران معدن با اطمینان خاطر و در محیطی امن و بهروز، به کار خود ادامه دهند. آیندهای که در آن اثری از جمهوری اسلامی در ایران نباشد.
ترجمه: نیروهای مسلح رکن عمدهی نظام سیاسی جدید محسوب می شدند. رضاخان کار بر روی ارتش را بلافاصله پس از کودتای ۱۲۹۹ آغاز کرد. وی نیروی قزاق را با بقایای ژاندارمری و تفنگداران جنوب ادغام کرد تا یک ارتش ملّی ۲۰ هزار نفری تشکیل دهد. وی همپالکیهای قزاق خود را جایگزین افسران روس، سوئدی و انگلیسی کرد و مسئولیت اخذ عوارض از راهها و مالیات بر تریاک را به عهده گرفت تا پول آن را هزینهی این ارتش نوین کند. ظرف دو سال، وی پنج لشکر به استعداد ۳۰ هزار تن سازمان داد که شامل لشکرهای جداگانهی تهران، تبریز، همدان، اصفهان و مشهد میشد. به گفتهی انگلیسیها، وی کل سالهای ۱۳۰۰-۱۳۰۲ را صرف شکل دادن به یک نیروی منضبط کرد که نخستین نیروی درخور از روزگار فتحعلی شاه در ۱۲۱۳ (۱۸۳۴) بود. این ارتش با موفقیت برخی شورشهای منطقهای به ویژه کوچک خان و جنگلی ها در گیلان، خیابانی در تبریز، سیمکو در کردستان و صولت الدوله در فارس نـيـز خیزش ژاندارم ها به رهبری سرگرد لاهوتی در تبریز و سرهنگ محمدتقی پسیان در مشهد را سرکوب کرد.
📚a history of modern Iran, by Ervand Abrahamian, page 68
آقای یرواند آبراهامیان، نویسنده چپ و مورخ کمونیست در کتاب خود مینویسد:
The armed forces constituted the main pillar of the new regime. Reza Khan began work on the military immediately after the 1921 coup. He merged the Cossacks with the remnants of the gendarmerie and the South Persian Rifles to form a national army of 20,000. He replaced the Russian, Swedish, and British officers with his Cossack cronies. He took charge of road tolls and opium taxes in order to pay for this new army. Within two years, he had five divisions totaling 30,000 men - separate divisions for Tehran, Tabriz, Hamadan, Isfahan, and Mashed. According to the British, he spent "the whole of 1921–23 building up a well-disciplined force... the first such force since the days of Fath Ali Shah in 1834." 15 This new proper army successfully crushed a number of provincial rebels - especially Kuchek Khan and the Jangalis in Gilan, Khiabani in Tabriz, Simku in Kurdestan, and Sowlat al-Dowleh in Fars. It also crushed gendarmerie mutinies led by Major Lahuti in Tabriz and Colonel Taqi Peysan in Mashed. 📚a history of modern Iran, by Ervand Abrahamian, page 68
ترجمه: نیروهای مسلح رکن عمدهی نظام سیاسی جدید محسوب می شدند. رضاخان کار بر روی ارتش را بلافاصله پس از کودتای ۱۲۹۹ آغاز کرد. وی نیروی قزاق را با بقایای ژاندارمری و تفنگداران جنوب ادغام کرد تا یک ارتش ملّی ۲۰ هزار نفری تشکیل دهد. وی همپالکیهای قزاق خود را جایگزین افسران روس، سوئدی و انگلیسی کرد و مسئولیت اخذ عوارض از راهها و مالیات بر تریاک را به عهده گرفت تا پول آن را هزینهی این ارتش نوین کند. ظرف دو سال، وی پنج لشکر به استعداد ۳۰ هزار تن سازمان داد که شامل لشکرهای جداگانهی تهران، تبریز، همدان، اصفهان و مشهد میشد. به گفتهی انگلیسیها، وی کل سالهای ۱۳۰۰-۱۳۰۲ را صرف شکل دادن به یک نیروی منضبط کرد که نخستین نیروی درخور از روزگار فتحعلی شاه در ۱۲۱۳ (۱۸۳۴) بود. این ارتش با موفقیت برخی شورشهای منطقهای به ویژه کوچک خان و جنگلی ها در گیلان، خیابانی در تبریز، سیمکو در کردستان و صولت الدوله در فارس نـيـز خیزش ژاندارم ها به رهبری سرگرد لاهوتی در تبریز و سرهنگ محمدتقی پسیان در مشهد را سرکوب کرد. @na_ta_ma
رضاشاه دوم: فقط برای ایران و اسرائیل نمیجنگیم،برای نجات جهان میجنگیم. مردم ایران شریک شما هستند نه مهره شما! مردم من مهره شما نیستند.. #KingRezaPahlavi
●افزایش چشمگیر درآمدهای دولت در دوران رضاشاه نسبت به دوران قاجار
آقای یرواند آبراهامیان، نویسنده چپ و مورخ کمونیست در کتاب خود مینویسد:
ترجمه: با بهبود وضع تجارت پس از جنگ جهانی اول، وضع مالیات بر درآمد عمدتا بر حقوقها و مهمتر از همه، با اعمال انحصارات دولتی و بستن مالیات بر کالاهای گوناگون مصرفی به ویژه قند و شکر، چای، تنباکو، پنبه، پوست و تریاک، درآمدهای دولت افزایش یافت. درآمد گمرکی از ۵۱ میلیون در ۱۳۰۰ به ۹۳ میلیون در ۱۳۰۴ و ۶۷۵ میلیون ریال در ۱۳۱۹ جهش پیدا کرد. درآمد حاصل از مالیات بر مصرف از ۳۸ میلیون در ۱۳۰۴ به رقم بالای ۱۸۰ میلیون قِران در ۱۹۴۰ رسید. مالیات بر قند و شکر و چای که در ۱۳۰۵ وضع شد، ۱۲۲ میلیون قران در ۱۳۰۷، ۴۲۱ میلیون در ۱۳۱۷ و ۶۹۱ ملیون قران در ۱۳۱۹ به خزانه وارد کرد. به عبارت دیگر، درآمدهای مالیاتی از قند و شکر و چای به تنهایی ۶ برابر شد. کل درآمدهای دولت نیز از کمتر از ۲۴۶ میلیون در ۱۳۰۴-۱۳۰۵ به بیش از ۳۶۱۰ ملیون قران در ۱۳۱۹-۲۰ افزایش یافت.
📚a history of modern Iran, by Ervand Abrahamian, page 68 @na_ta_ma
●افزایش چشمگیر درآمدهای دولت در دوران رضاشاه نسبت به دوران قاجار
آقای یرواند آبراهامیان، نویسنده چپ و مورخ کمونیست در کتاب خود مینویسد:
Government revenues also increased as trade recovered after World War I; as income tax - mainly on salaries - was introduced; and, most important, as state monopolies and taxes were imposed on a variety of consumer goods, especially sugar, tea, tobacco, cotton, hides, and opium. Customs revenue jumped from 51 million qrans s in 1921 to 93 million in 1925, and further to 675 million in 1940. Revenues from consumer taxes rose from 38 million qrans (rials) in 1925 to as much as 180 million in 1940. The tax on sugar and tea - introduced in 1926 - brought in 122 million qrans in 1928, 421 million in 1938, and 691 million in 1940. In other words, the revenue from sugar and tea alone rose sixfold. Total government income rose from less than 246 million rials in 1925-26 to more than 3,610 million in 1940-41.
📚a history of modern Iran, by Ervand Abrahamian, page 68
ترجمه: با بهبود وضع تجارت پس از جنگ جهانی اول، وضع مالیات بر درآمد عمدتا بر حقوقها و مهمتر از همه، با اعمال انحصارات دولتی و بستن مالیات بر کالاهای گوناگون مصرفی به ویژه قند و شکر، چای، تنباکو، پنبه، پوست و تریاک، درآمدهای دولت افزایش یافت. درآمد گمرکی از ۵۱ میلیون در ۱۳۰۰ به ۹۳ میلیون در ۱۳۰۴ و ۶۷۵ میلیون ریال در ۱۳۱۹ جهش پیدا کرد. درآمد حاصل از مالیات بر مصرف از ۳۸ میلیون در ۱۳۰۴ به رقم بالای ۱۸۰ میلیون قِران در ۱۹۴۰ رسید. مالیات بر قند و شکر و چای که در ۱۳۰۵ وضع شد، ۱۲۲ میلیون قران در ۱۳۰۷، ۴۲۱ میلیون در ۱۳۱۷ و ۶۹۱ ملیون قران در ۱۳۱۹ به خزانه وارد کرد. به عبارت دیگر، درآمدهای مالیاتی از قند و شکر و چای به تنهایی ۶ برابر شد. کل درآمدهای دولت نیز از کمتر از ۲۴۶ میلیون در ۱۳۰۴-۱۳۰۵ به بیش از ۳۶۱۰ ملیون قران در ۱۳۱۹-۲۰ افزایش یافت. @na_ta_ma
فردا با پیام مردم ایران در اجلاس سالانه «شورای اسرائیلی آمریکایی» سخنرانی خواهم کرد.
جمعهشب ۳۰ شهریور به وقت ایران
Tomorrow I will address the IAC Summit with a message from the people of Iran.
As the Islamic Republic wages war on Iran, Israel, the U.S., and the Arab world, we face a historic struggle against evil. We are on the precipice of history and it’s time to act.