#داستانهای_شیوانا 40
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂🌿🍂 🌸❣🌹#کاری_که_خوب_بلدی_را_انجام_بدهروزی مردی نزد شیوانا آمد و گفت:” صاحب زمینی هستم
که بخش زیادی از آن سفت و سنگی است. این تنها چیزی است
که از مال دنیا دارم. به همین خاطر روی زمین حوضچه های مربعی ساخته ام و داخل حوضچه ها سنگ ریختم و روی سنگ ماسه و روی ماسه خاک و روی خاک هم سبزی کاشته ام. خالق هستی
را سپاس می گویم
که به این مزرعه دست ساز من برکت داده و سبزی هایی مرغوب و سالم
را هر روز به بازار می برم و از کنار آن خرج خود و خانواده ام
را تامین می کنم. اما متاسفانه چند روزی است
که همسایه ها و همینطور اهالی بازار مزرعه مرا مسخره می کنند و می گویند فقط کسی
که مزرعه واقعی با خاک حاصلخیز دارد باید خودش
را کشاورز بنامد و من
که روی زمین سنگی مزرعه های حوضچه ای درست کرده ام یک فرد ناقص عقل و کم هوشم
که آرزوهای بزرگ دارم. از روزی
که این حرف ها
را شنیده ام خیلی ناراحت و غمگین شده ام. لطفا به من بگویید چگونه از دست این اندوه خلاص شوم؟”
شیوانا بی توجه به درخواست مرد گفت:” چه تدبیر زیبایی به کار بردی! از داخل مدرسه یک نهر آب عبور می کند و زمین های اطراف نهر همگی سنگی و سفت هستند و بعضی جاها حتی یک ذره خاک ندارند. با این روش سبزی
کاری تو می توان روی همه آن زمین ها سبزی کاشت. مدرسه حاضر است به تو مزد خوبی دهد طوری
که بتوانی با آن زمینی با خاک مرغوب بخری، فقط به شرط آن
که روش کاشت عملی سبزی روی سنگ
را به شاگردان مدرسه یاددهی و همه سبزی هایی
که می توان با این روش پرورش داد
را به ما تعلیم دهی!”
مرد با ناراحتی گفت:” اما شما جواب سوال مرا ندادید؟! گفتم
که بابت حرف مردم ناراحتم!و از شما پاسخ خواستم!؟”
شیوانا دوباره گفت:” از چه موقع کار
را شروع می کنی؟ الآن هنوز صبح است. به نظرم می توانی تا غروب اصول
کاری که انجام می دهی
را برای شاگردان توضیح دهی. خود من هم به عنوان یک شاگرد کنار آنها می نشینم و از تو درس می گیرم.”
مرد
که دیگر ناراحتی اش یادش رفته بود با لبخند گفت:” بسیار
خوب شاگردان
را صدا بزنید تا درس
را شروع کنیم.”
آن روز تا غروب مرد کشاورز در مورد روش کاشت سبزی روی سنگ درس داد. غروب
که شد مرد خواست برود. شیوانا به مرد گفت:” می دانی مهم ترین دلیل مرغوبیت سبزی های زمین سنگی تو چیست؟ و چرا سبزی های همسایه ها معمولا آفت زده و بیمارند؟!”
مرد گفت:” معلوم است. باغچه های من حوضچه ای اند و خاک آن سرند شده و پاکیزه و بدون تخم کرم و حشره اند. چون زمین زیر خاک سنگ است ، موجودات مزاحم نمی توانند از داخل خاک های کناری به داخل حوضچه ها بیایند. در نتیجه سبزی ها بدون مزاحمت و در محیطی پاکیزه رشد می کنند.”
شیوانا گفت:” آیا تو با این کار تمام حشرات و آفات خاک های زمین های اطراف
را از بین برده ای؟”
مرد سرش
را به علامت نفی تکان داد:” من زورم به این کار نمی رسد. فقط مانع ورود آنها به محل کشت سبزی های خودم شده ام. این کار از من برمی آید و این امتیازی است
که زمین سنگی و سفت من دارد.”
شیوانا تبسمی کرد و گفت:” مزرعه داران اطراف و همینطور بازاری ها هر چه می خواهند می توانند در مورد تو بگویند. مادامی
که تو اجازه ورود حرف های زیان آور و ناراحت کننده آنها به سرزمین ذهن خود
را ندهی ، حتی اگر این حرف ها گزنده ترین و تلخ ترین سخنان باشند، باز هم نمی توانند در دیار درون تو نفوذ کنند. اگر می خواهی ناراحت نشوی، نمی توانی جلوی دهان افراد بددهن
را بگیری. این کار بسیار سخت است و تا آخر عمر هم تلاش کنی به جایی نمی رسد. اما در عوض می توانی مانع ورود سخنان آنها به درون ذهن خودت شوی. صحبت های آنها می تواند تا گوش تو بیایند اما نهایتا این تو هستی
که باید به آنها اجازه ورود دهی. این اجازه
را نده! همان طوری
که به کرم های مزاحم و آفات و حشرات علف خوار اجازه ورود به حوضچه های سبزی خودت
را نمی دهی. آنها هم وقتی ببینند برای حرف های آنها شنونده ای وجود ندارد و تو با شیوه های خلاقانه کشت سبزی روز به روز ثروتمندتر می شوی ، سرانجام خسته می شوند و به سراغ فرد دیگری هم می روند. اگر هم این کار
را نکنند باز هم نباید برای تو فرقی کند!”
مرد کشاورز لبخندی زد و گفت:” چه باشند و چه نباشند ، دیگر برای من بودن و نبودن شان تفاوتی ندارد. از این به بعد محال است کرم و حشره ای مزاحم جرات ورود به باغچه های سبزی مرا پیدا کند! این کار
را خوب بلدم!”
نویسنده : فرامرز کوثری
💚کانال عشق فقط خدا
💚🌹 🌺🌸🌿🍃 @eshgekhodayi🍃🌺🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺