ابیات نویافته در کتاب رسائلالعشاق (توضیحی دربارهٔ دو مقالهٔ مشابه)
اخیراً چندی از دوستان در پیامهایی به بنده تذکر دادند که پیش انتشار مقالهٔ بنده با عنوان
معرفی ابیات نویافته در دستنویس رسائلالعشاق (زمستان ۱۴۰۲) مقالهای دیگر با عنوان مشابه
ابیاتی نویافته از برخی شاعران کهن در رسائل العشاق (تابستان ۱۴۰۲) توسط علی کاملی در
آینهٔ پژوهش منتشر شده بود، و گلایه کردند که چرا با وجود آن، بنده نیز مقالهای با همین عنوان نوشتهام.
گفتنی است که بنده پس از انتشار مقالهٔ خود و آغاز تحقیقات بیشتر در
رسائلالعشاق، مقالهٔ منتشرشده در
آینهٔ پژوهش را دیدم و آن را بررسی کردم.
نتیجهٔ کوتاه این بررسی: در مقالهٔ منتشرشده در
آینهٔ پژوهش، برخی ابیات نویافتهٔ
رسائلالعشاق معرفی شده، در حالی که در مقالهٔ بنده، اساس تحقیق بر مأخذیابی تمامی اشعار و معرفی تمامی ابیات نویافته (حدود ۲۰۰ بیت) بوده است. همچنین علیرغم کوشش مؤلف، مقالهٔ مذکور دارای سهوهایی است که نشان میدهد با شتاب فراوان تحریر شده است. نگارنده در مقالهٔ جدید خود،
تصحیح و بازیابی چند بیت بر اساس دستنویس رسائلالعشاق، به این موارد اشاره کرده و لازم است آنها را در این یادداشت و صرفاً برای اطلاع دوستانی که موضوع یادشده را به بنده تذکار دادهاند، بیاورم:
۱. نخستین بیت این مقاله که در نسخۀ
رسائلالعشاق به حکیم بالیث منسوب است (کاملی، ۱۴۰۲: ۲۲۹) نویافته نیست و با تغییر «کرا» به «مرا» در
تصحیح انتقادی غزلیات انوری (پایاننامهٔ مسعود موحدی)، ص ۹۶؛ همچنین در
نامههای عینالقضات، ج ۱، صص ۲۲، ۳۹۱، و ۴۶۲ (بینام)؛ همان، ج ۲، ص ۳۲۱ (بینام) آمده. نیز مشابه این بیت، مطلع یکی از غزلیات مولوی است که در
کلیات شمش (۱۳۳۷: ۲۲۴)،
مقالات شمس (ص ۲۴۵)، و
سندبادنامه (ص ۹۶) نیز ثبت است و مؤلف به آنها اشاره نکرده. پس شایسته بود در صحت انتساب بیت مذکور به بالیث، انوری، یا مولوی تحقیق میشد.
۲. دو رباعی به نام ازرقی در
رسائلالعشاق آمده و با اشاره به تصحیحات
دیوان ازرقی، در این مقاله به عنوان نویافتههای او معرفی شدهاند: «دیوان او تا به حال سه بار تصحیح و چاپ شده است: اول به همت سعید نفیسی... بار دیگر به تصحیح علی عبدالرسولی... و آخرین بار به تصحیح مسعود راستیپور و محمدتقی خلوصی» (کاملی، ۱۴۰۲: ۲۳۲). علیرغم آگاهی مؤلف به تصحیحهای
دیوان ازرقی، چاپهای نفیسی و عبدالرسولی را ندیده؛ رباعی دوم در چاپ نفیسی، ص ۱۰۴ و در چاپ عبدالرسولی، ص ۱۲۷ مضبوط است و از نویافتههای او نیست! رباعی نخست نیز در
دیوان رباعیات اوحدالدین کرمانی، ص ۳۰۷ و
سفینۀ کهن رباعیات، ص ۲۵۳ (به نام یزدی) آمده و باید صحت انتسابش به ازرقی بررسی میشد.
۳. در صفحۀ ۲۳۳ این مقاله، دو قطعه شعر از
رسائلالعشاق به نام «فخری» نقل شده و از نویافتههای «فخرالدین اسعد گرگانی» دانسته شده: «از آنجا که نسخههای
دیوان فرخی همگی متأخر و فروتر از قرن دهم هجری هستند... ارجحیت با منبع نویافتۀ ماست و این اشعار را باید به حساب فخری الدین اسعد گرگانی گذاشت. البته احتمال بسیار ضعیفی هم وجود دارد که کاتب نام فرخی را به اشتباه فخری نوشته باشد» (کاملی، ۱۴۰۲: ۲۳۳). باید گفت احتمالی که در این جا ضعیف خوانده شد، نهتنها قوی، بل قولی صائب است و استناد تام به
رسائلالعشاق و واریز کردن دو قطعه شعر «فرخی» به حساب «فخری گرگانی» تنها به این دلیل که تاریخ نسخ
دیوان فرخی قدیمتر از قرن دهم نیستند، کار بهصلاحی نیست. نظر به این نکته رباعیای که در این مقاله به فخری گرگانی نسبت داده شده (همان: ۲۳۳-۲۳۴) نیز باید از فرخی باشد. نگارنده «خَلط فرخی با فخری» را در مقالۀ خود بررسی کرده و برای معرفی اشعار این دو گوینده، این مهم را در نظر گرفته است (نک. عشایری، ۱۴۰۲: ۱۵-۱۶).
۴. دربارۀ ابیاتی که در صفحات ۲۳۴ و ۲۳۵ این مقاله به عنوان نویافتۀ «علی بن الحسن باخرزی» آمده: رباعی دوم در
خلاصةالاشعار و زبدةالافکار، نسخهٔ ۷۷۹۰ دانشگاه تهران، گ ۳۸۹پ (به نام مجد همگر) ثبت است. رباعی چهارم در
رباعیات مهستی گنجوی، ص ۴۸؛
نزهةالمجالس، ص ۲۳۵ (به نام مهستی)؛
مجموعۀ رباعیات کهن دانشگاه استانبول، گ ۱۰۵ر (به نام عطایی) آمده. قطعۀ هفتم در
دیوان سنایی، ص ۷۹۷؛
غزلهای حکیم سنایی، ص ۱۶؛
دیوان عبدالواسع جبلی، ص ۴۹۱؛
جُنگ ۲۴۴۶ دانشگاه تهران، ص ۳۵۲ (به نام سنایی) ثبت است؛ بیت اولش نیز بهتنهایی در
جُنگ گنجبخش، گ ۲۳۱پ (به نام سنایی) نقل شده است. رباعی «گر دوش نیامدی خیالت بر من...» در
خلاصةالاشعار فی الرباعیات، ص ۸۱ (به نام سیفالدین باخرزی) آمده است. بنابراین باید صحت انتساب این اشعار به گویندگان مذکور بررسی شود و معرفی بلادرنگ آنها به عنوان نویافته بدون اشاره به حضورشان در دیگر متون دور از اصول تحقیق است.
پینوشترسائلالعشاق توسط نگارنده تصحیح شده است و به همراه مأخذیابی اشعار آن منتشر خواهد شد.