@drshhs#معرفی_کتاب:
کتاب«
عرفان محمدي»، آموزههاي عرفاني پيامبر(ص) را در چهار فصل با عناوين شجره حيات انساني، نور الهي محمدي، جلوههاي رحمت الهي و محور وحدت هستي بررسي کرده است.
شيرينترين و مفيدترين شاخههاي معرفتي،
عرفان عملي است که در آن، سالک بدون ورود به شبههها و قيل و قالهاي مدرسهاي، چالاک و سرخوش، مسير سلوک را ميپيمايد و در مسير جاذبه حق، قرار ميگيرد.
در گزيدهاي از فصل دوم ذيل عنوان ظرفيت بيکران ميخوانيم:«... محمد(ص) برتر بود يا بايزيد؟ مولانا گفت: اين چه جاي سؤال است؟ که بايزيد از امت محمد(ص) بود و مقام سلطاني از تاج پيروي احمد داشت. درويش گفت: چون است که محمد با حق گفت:«ما عرفناک حق معرفتک» و بايزيد گفت: نيست اندر جبهام الا خدا / چند جويي در زمين و سما. مولانا فرو ماند و گفت: درويش، تو خود بگوي. گفت: اختلاف در ظرفيت است که محمد را گنجايش بيکران بود؛ هر چه از شراب معرفت در جام او ميريختند، هم چنان خمار بود و جامي ديگر طلب ميکرد؛ اما بايزيد به جامي مست شد و نعره برآورد: شگفتا که مرا چه مقام و منزلتي است!»
بخش ديگر اين کتاب، در فصل پاياني، با نام«مقام اول» آمده است:«البته چون اولويت و اوليت از آن او است؛ پس سيد انبيا نيز او است که:«خدا بود و هيچ چيز ديگر. سپس، فکر(ذکر) حادث شد و علم پديدار شد و مشيت در وجود آمد. نخستين چيزي که خدا انديشيد فکر محمد(ص) بود. سپس در علم خداوند علم محمد پيدا شد و آنگاه در اراده در اراده خدا، اراده محمد. پس از آن محمد(ص) در احکام تقدير فرد اول بود. در لوح اول بود، در ميثاق اول بود. و او نخستين کس خواهد بود که زمين او را پس خواهد داد. او اولين کس خواهد بود که خدا او را مخاطب قرار ميدهد.»
#عرفان_محمدی#سید_حسین_حسینی #بوستان_کتاب_قمhttps://t.me/joinchat/AAAAAEApA-u_0LOwiizh8g