📖🔶 "با اینکه
#هیچکاک از تکنیکی استفاده میکند که کارکردش یکی شدن تماشاگر با قربانی است، اما خود قربانی چنان واکنش نشان میدهد که انگار دهشتهای به تصویر کشیدهشده او را نگران نمیکنند. چنان که انگار او نیز مشاهدهگر بیتفاوت دهشتهاست.
.
.
مانی تا حد ممکن از قهرمان کافکایی، که توسط نظام بروکراتیک به شکلی ملموس بدل به مجرم میشود، فاصله دارد: گناهی که بر او تحمیل شده چنان با او بیگانه است که تا انتهای داستان هم جوهر وجود او راوتحت تاثیر قرار نمیدهد. صحنه اداره پلیس را به یاد آوریم: نمهای سوبژکتیو تکرارشوندهای از دستها و پاهای مانی که به نظر میرسد تشویش و شرم او را منعکس میکنند؛ سپس لکه جوهری را که پس از انگشتنگاری بر انگشت او باقیمانده میبینیم،که البته در نزد ما یادآور خون است.
بدین ترتیب تاثیر نامتعارف این صحنه همچنان این است که آنکسی که باید احساس گناه کند و شرمگین باشد مانی نیست. پس آن کس که میتوانست باشد؟ پاسخ در جریان فیلم نشان داده شده است، سوژهای که مشتاقانهبار گناه را بر دوش میگیرد و در نتیجه همین عملگرفتار بیماری ذهنی میشود ، رز-همسر مانی- است. "
🔹از مقاله "مرد درست و زن عوضی"
نوشته رناته سالکل
✒منتشر شده در کتاب "
لاکان-هیچکاک؛ آنچه میخواستید درباره
لاکان بدانید ولی جرات پرسیدنش از هیچکاک را نداشتید."
#دوزیستگاه#کتابزی#لاکان#مرد_عوضی