تو در شقیقه من سرب داغ خاطره ای
تو تیر آخر سرباز در محاصره ای
برای کوهنوردِ در آستانِ سقوط
تو پایداریِ سرسختِ آخرین گره ای
نمانده راه گریزی به غیر مرگ اگر،
تو مشت من وسط میز هر مذاکره ای
گلادیاتور زخمی به خانه برمی گشت
به زخم سمّیِ تیرِ گذشته از زره ای
جعفر رضاپور
@dardhaykhakestary