𝖢𝗅𝗈𝖼𝗄-𝗌𝗍𝗎𝖼𝗄𝖾𝗋(ریندو آناناسی)

بیایید اینجا tea party بگیریم

« قارچای خوشگلی که بلانچ کرده بودم منتظرم بودن نمیتونستم رو بحث تمرکز کنم میخواستم سریع برم بسته‌بندیشون کنم »

و آرماند خیلی شبیه اوتیسمی‌ها رفتار میکنه، به نظرم اینکه عذاب وجدان نمیگیره یا کارای عجیب دیگه‌ش میتونه autistic trait ـش باشه

به عنوان کسی که اولش از آرماند خوشش نمیومد درکش میکنم چون لویی که معمولا متوجه اشتباهش نمیشه، لستات متوجه میشه و بخاطرشون عذاب وجدان داره/سعی میکنه جبران کنه ولی آرماند متوجه میشه و بازم بدون عذاب وجدان به کاراش ادامه میده
از طرفیم آرماند مثل کلودیا یه تینیجره که تو سن کم خانواده‌شو از دست داده بعدشم گیر آدمی مثل ماریوس افتاده و تمام چیزی که از عشق و محبت یاد گرفته چیزاییِ که ماریوس بهش یاد داده

بحثمون جدی نشد چون لستات رو به اندازه‌ی آرماند دوست دارم و نمیتونم برای اینکه آرماند رو خوب نشون بدم نسبت بهش نفرت‌پراکنی کنم

من و مادرش ( مادر ندارد ) تمام سعی خود را کردیم.

بچه ها در کامنت ها کمکم کنید فکر میکنم پسرم را یک سریال مردان همجنسگرای خون اشام خون اشام کرده اند

شبتون بخیر

خیلی سخته بحث رو ادامه بدم درحالی که جفتشون رو یک اندازه دوست دارم😭