View in Telegram
تاریکی بی‌پایان هوا ابری شد، خانه تاریک شد. من ابری شدم، قلبم تاریک شد. ابرها باریدند. باران چکید، زمین خیس شد. ابرها رفتند، آسمان روشن شد. من می‌باریدم، اشک‌هایم جاری شد. صورتم خیس شد. ابرها رفتند؛ اما قلب من هنوز تاریک است؛ چون مادر دیگر نیست. پ.ن: خدا را هزاران بار شاکرم که سایه پدر و مادرم روی سرم است. #تمرین_نوشتن
Telegram Center
Telegram Center
Channel