آشتینامهای برای مغز
مغز عزیزم سلام
امیدوارم کیفت کوک باشد. میدانم اینروزها بخاطر تغییر در رویه زندگیم تو تحت فشار قرار گرفتهای و از اینکه سعی در تغییر دادههای تو دارم و میخواهم با تغییر دادهها و انتظارات تو عملکردم را بهبود ببخشم، از دستم عصبانی هستی.
مغزجانم چه کنم که به این تغییرات نیاز دارم و تو هم چارهای نداری جز اینکه در این مسیر پر پیچ و خم من را یاری کنی.
مغز همهچیزدانم تو که ماشین پیشبینی هستی و میتوانی بر همهی عملکردهای فیزیولوژیکی من اثر بگذاری، تو که اینقدر باهوش هستی؛ پس بفهم که من برای زندگی کردن نیاز به تغییر دارم و به جای اینکه مدام به پر و پایم بپیچی مثل بچهی آدم با من همراه شو.
چیه ناراحت شدی خب بشو وقتی زبون آدم سرت نمیشه وقتی مدام افکار منفی و آزاردهنده می فرستی وقتی عاشق این هستی با افکار استرسآور دهن من رو سرویس کنی پس حقتهِ با تو تلخ برخورد کنم.
برای حفظ جان من اینکارها را میکنی؟ دمت گرم دستت درد نکند؛ ولی دیگه شورش را درآوردی. این استرسها و پانیکهای وقت و بی وقت این افکار منفی صد من یک غاز، کدام یک از جان من محافظت میکنند؟ باور کن هیچکدام. تنها کار مفیدشان این است که پدر قلب و اعصاب و روانم را دربیاورند.
مغز مهربانم بیا و با من بساز، دست از این لج و لجبازی بردار. ای من به فدایت گردم بیا با هم در صلح باشیم و یکدیگر را نیازاریم.
دمت گرم تو با من راه بیا، منم سعی میکنم هوایت را داشته باشم، و خوراک و غذای خوب برات فراهم کنم.
ممنون که فکر من هستی.
دوستدار تو وحیده
#نامه_نگاری
#اثر_انتظار