📒♦️شرح بوستان سعدی، باب اوّل، بیت ۱۶۷ تا ۱۷۷ (برابر با ابیات۳۸۴ تا ۳۹۴ در نسخه ی مرجع، به تصحیح غلامحسین یوسُفی)
چکیده:
در بخش پیش خواندیم که وزیر قبل، شبهه ای اخلاقی نسبت به وزیر جدید در ذهن شاه ایجاد کرد. پادشاه از روی حسن تدبیر، تصمیم گرفت این شبهه و تردید را با خود متّهم درمیان گذارد و علت رفتار شبهه ناکش را بپرسد.
در این بخش وزیر جدید پس از شنیدن سخنان پادشاه، می گوید حتی در ذهن من چنین چیزی خطور نکرده؛ کی چنین تهمتی زده است؟ پادشاه هم گوینده را معرفی می کند. آنگاه متهم(وزیر جدید)پاسخ می دهد که وقتی مرا به او ترجیح دادی و به جای او نشاندی، حسادت و دشمنی او و سعی در بد نشان دادن من عجیب نیست و در آخر می گوید به شرط ان که به من گوش بسپاری، در این باره تمثیلی(داستانی) می گویم.
📖شرح بیت به بیت:
۱-این بیت با دو بیت بعدی موقوف المعانی است و دوبیت بعد مفعول فعل "گفت" در این بیت هستند.
برآورد سر: سرش را بلند کرد/بسیار دان: (
#صفت_فاعلی_مرکب_مرخم)، بسیار داننده، دانا/ کاردان: (
#صفت_فاعلی_مرکب_مرخم) داننده ی کار، عاقل/خُبث: پلیدی، ناپاکی، زشتی و پلیدی نیت/ بداندیش: بدگمان، دشمن، متضادِّ نیک اندیش/ به خاطر دَرَم: در خاطرم(دو
#حرف_اضافه(به...در) به سبک قدیم در دو طرف اسم)/ ظنّ: گمان، پندار/ اینچه: (این+چه): این چیز، این امر/ بر من نرفت: از من سر نزده، من انجام نداده ام. ماضی ساده در معنی ماضی نقلی به کار رفته است./
#جناس_اختلافی میان پاک و باک.
*وزیر دانا که سر به زیر انداخته و به سخنان پادشاه گوش می داد، سرش را بلند کرد و به پادشاه خردمند گفت: وقتی جرم و گناهی مرتکب نشده ام، از زشتی نیت دشمن، ترسی ندارم. چنین چیزی حتّی از ذهن من عبور نکرده است؛ نمی دانم چه کسی چیزی را که من انجام نداده ام، گفته است.
۲-برت: نزد تو، برای تو/بگویند:
#فعل_مضارع_التزامی سوم شخص جمع، به معنای فعل مستقبل(اینده: خواهند گفت)/ به روی اندر: دو حرف اضافه (به+ روی+اندر) دو طرف اسم، به شیوه ی قدیم)، در روی، مقابل روی/ به روی اندرت: در مقابل رویت.
*آن چه من امروز نزد تو گفتم، دشمنان در مقابلت خواهند گفت.
۳-*این حرف را وزیر سابق به من گفت؛ تو هم هر چه می دانی بیان کن.
۴-انگشت بر لب گرفتن:
#کنایه از تعجب کردن/ آید: سر بزند، انجام گیرد/ نیاید شگفت: عجیب نیست./ انگشت و لب
#تناسب دارند و آید و نیاید
#متضادند.
* وزیر خندید و تعجّب کرد و گفت که هر کاری که از وزیر [سابق] سر بزند، عجیب نیست.
۵-بیند:
#مضارع_ساده در معنی
#مضارع_اخباری/ بیند به جای خودم: مرا در جای خود می بیند، مرا در جایگاه و مقام خود می بیند/ مصراع دوم یک پرسش تأکیدی(
#استفهام_تأکیدی،
#استفهام_انکاری) است؛ یعنی جز بد مرا نخواهد گفت، فقط از من بد خواهد گفت.
*آدم حسودی که مرا در جایگاه خود می بیند، فقط از من بد خواهد گفت.
۶-آن ساعت: آن زمان/ انگاشتن: پنداشتن، گمان بردن، تصور کردن/ انگاشتم دشمنش: او را دشمن تصور کردم/ فروتر نشاند از منش: او را از من پایین تر قرار داد./ضمیر پیوسته ی -َش در این بیت در نقش
#مفعول به کار رفته است.
*من او را از همان زمان که پادشاه، مقامش را فرو کاست و از من پایین تر قرار داد، دشمن پنداشتم.
۷-چو: وقتی/ فضیلت: رجحان، برتری/ فضیلت نهد بر وِیم: مرا بر او برتری بدهد/ در پی ام: به دنبالم/ مصراع دوم یک پرسش تأکیدی است؛ یعنی مسلّم و روشن است که او دشمن من خواهد بود.
*وقتی پادشاه مرا بر او ترجیح می دهد و برتر می نشاند، مسلّم است که او هم دشمن من خواهد بود.
۸-تا قیامت: هرگز (قید است)/ نگیرد به دوست: دوست به حساب نمی آورد، دوست نمی داند/ چو: چون، زیرا/بیند: می بیند،
#مضارع_ساده در معنای
#مضارع_اِخباری/ عز: عزّت، ارجمندی/ ذُل: ذلّت، خواری/
#تضاد میان عِزّ و ذُلّ.
*هرگز چنین کسی مرا دوست به حساب نمی آورد؛ زیرا عزّت مرا سبب ذلّت خود می بیند.
۹- بر اینت بگویم: در این باره برای تو بگویم، درباره ی این موضوع برای تو بگویم/ حدیث: قصّه، حکایت، داستان/ درست: صحیح، واقعی/بنده: صفت جانشین ضمیر که گوینده از روی تواضع به جای "من" به کار می برد.
* اگر به من گوش می دهی تا داستانی درست، در این موضوع برایت بگویم.
https://t.center/bustanesadi_reading