💢 ترور اخیر، عبرتها، بصیرتها
#ترور_۷_ آذر_۱۳۹۹
اردشیر منصوری
هر گونه «
ترور» ناپسند، تأسفآور و محکومکردنی است، اما درسآموختۀ مشاهدۀ زنجیرۀ ترورها چیست؟ اکنون تحلیل و موضعگیری عاقلانه چه میتواند باشد؟ کدام دستگاهها باید چه اصلاحی در نگاه و رفتار ایجاد کنند تا تصمیمی معقول برای قطع زنجیرۀ ترورها اخذ گردد؟
🔸یک؛ قبح ترور
ترور نشانۀ ضعف است؛ هم ضعف تروریست، هم آن که آماج
ترور است؛ هم جامعه محلی و هم جهانی که
ترور در آن رویهای جاری است. چه بد جهانی که در آن سرمایههای هنگفت مالی و هوشهای برتر در اموری مانند طراحی و تهیۀ تجهیزات
ترور، آموزش عوامل
ترور، و در مقابلْ کشف و خنثیسازی
ترور، و در مقابلِ آن خواندن دستِ کاشفان
ترور و نقشهریزی برای دور زدن آنها و ساخت سازمانهای متعدد و عریضوطویل برای اقدامات پیچیدۀ اطلاعاتی و ضداطلاعاتی برای موفقیت در
ترور یا جلوگیری از آن و یا کشف عاملان پس از وقوع
ترور و بهسزایخودرساندنِ آنها و سپس زنجیرۀ «انتقامهای سخت» و ترورهای تازه، صرف میشود.
جنگ بد است و تبلور بقای سبعیت در جانورِ هوشمندِ «تکاملیافتهای» مانند انسان! فرگشت یا تکامل واژهای در نظریۀ داروینی است برای توضیح سیر تحول زیست در طول تاریخ که انصافاً به دلیل قدرتتبیینش نادیده گرفتنی نیست. اما حیفا و حسرتا که رشد اخلاق و عبور از شیوههای گوناگون اِعمال خشونت علیه هر موجود زنده و از جمله همنوع، در این ایستگاه از «تکامل» بشر مشاهده نمیشود. توسل به همۀ شیوههای کشتن، به دلایل واهیِ عقیدتی، ایدئولوژیک، نژادی و زیادهخواهی مالی مذموم است و خلاف مقتضیات کمال. اما جنگ کلاسیک که در آن هزینه به شهر و زیستگاه مردم عادی و بیدفاع کشیده نشود، تحملکردنیتر از
ترور است که در دل منطقۀ مسکونی رخ میدهد و آرامش را از شهروند عادی و آسیبپذر میستاند.
اکنون چه درسهای باید گرفت که متأسفانه نمیگیریم؟
🔸 دو؛ عبرتها و درسها
۱) تا زمانی که بشر مجبور است در ساختار «دولت-ملت» مدرن زندگی کند (که امید است روزی این ساختاربندی تغییر یابد) و تا هنگامی که توطئه علیه دیگر ملل متأسفانه وجود دارد، گویا برای تأمین امنیت شهروندانِ یک دولت-ملت وجود دستگاههای اطلاعاتی اجتنابناپذیر است.
۲) تجربۀ جوامع موفق نشان از ضرورت تفکیک کار «نظامی» از کار «اطلاعاتی-امنیتی» دارد؛ رویکرد و مأموریت نظامیان شناسایی تهدید خارجی و مقابله با «دشمن» متجاوز به سرزمین است؛ و در مقابلْ کار سرویس اطلاعاتی رصدِ فسادهای محتمل رخنه کرده در نهادها و سازمانهای داحلی یک کشور و کشف مخاطرات داخلی علیه منافع ملی است.
۳) در این مختصر، نمیتوانیم به این رسیدگی کنیم که به نفع یک کشور و به نفع یک دستگاه نظامی مانند سپاه پاسداران آیا این است که سازمان اطلاعاتی داشته باشد یا نه، اما حال که چنین چیزی به هر دلیل بهوجود آمده است، کاش نوعی تقسیم کار صورت پذیرد. یعنی کاش کار رسیدگی به مسائل منتقدان و مخالفان داخلی به وزارت اطلاعات که اصلاً کوچک و ناقابل نیست سپرده شود، در عوض نگاه سازمان اطلاعاتی سپاه پاسداران به سوی توطئههای خارجی باشد. به نظر میرسد اگر اطلاعات سپاه توانِ مصروف شده برای کشف و بعضاً ارعاب مخالفان و منتقدان و متفکرانِ غیرخودیپنداشته و احزاب و اقلیتها و اعتصابکنندگان و کاندیداهای انتخاباتهای مختلف و حتی مدیران ارتقاء گیرنده در سلسله مراتب اداری کشور را صرف رصدِ تهدیدهای واقعیِ بیرونی و مثلاً اسرائیل میکرد، شاید کمتر شاهد ترکیدن هر از چندگاه «ترقهها»ی بزرگ و کوچک در کشور و به بارآمدن خسارتهای مالی و انسانی بودیم.
۴) کاش کارِ پیشگیرانۀ معقولسازیِ روابط با جهان، و مسئلۀ مذاکره به مثابۀ ارتقاء عزت و منزلت بینالمللی ایران، تحت تأثیرِ ضعفِ تحلیلِ
ترور اخیر به حاشیه رانده نشود. کاش رسانۀ رسمی وارد تکرار بازی با احساسات برای افروختن آتش جنگ، و تشدید زنجیرۀ خشونت به جای عقلانیت و عزتِ معطوف به صلح نشود. کاش از فقدانهای دلخراش سردارها و مشتشارها و مدیران و فناوران کشور عبرت بگیریم. کاش بدانیم رجزخواندن برای انتقام سخت، شیوۀ مرضیۀ حفظ روحیه و احیای عزت ملی نیست. کاش بدانیم در کنار تصمیمهای سنجیده برای بالا نگاه داشتن توان دفاعی که مستلزم برخورداری از حد معقولی از سلاح است، باید توان دیپلماسی را نیز بالا نگاه داشت و این کار را بهطور سنجیده باید به دستگاه دیپلماسی سپرد.
🔸 دولت روحانی حتی از نگاهِ حامیانش امروز از جهاتی درخور نقد و شاید ملامت باشد، اما تیم دیپلماسی این دولت در مقیاس 40 سال گذشته بالنسبه قویترین است. به جای دعواهای جناحی، بیاییم و با بهرهگیری از توانِ دستگاه دیپلماسی کشور و تقسیم کار درست بین دستگاههای نظامی، اطلاعاتی و دیپلماسی، زنجیرۀ ترورها را بگسلیم.
@ardeshirmansouri