وعدۀ آمدنت
صدای دور نوازندۀ دورهگردیاست
در ظهر خستهکنندۀ جمعه
که تنهاییام را گوشزد میکند
منتظر ایستادهام و زمین
بیوقفه زیر پایم راه میرود
ایستادم و غروب از پشت کوه
تماشایم میکند
چه کنم
که دیوارها بر من تنگ نگیرند
فرصت تمام شد و
صدای اذان
از گوشۀ چشم خاکآلودم
میچکد
امروز هم گذشت
تنها دلخوشیام
گنجشک کوچکیاست
که از سنگ مزار کناری
گندم برمیداشت
#امین_دانشی
@bazjost_adabi