.
وفاق ملی و مسألۀ ایران📝احمد بستانی
عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی
مسألۀ وفاق، برای کشوری درحال گذار چون ایران، به عنوان کشوری که سطح بالایی از تنوع قومی، مذهبی، زبانی و فرهنگی برخوردار است نیازی است اساسی. در عصر دولت ملتها هر درکی از وفاق در یک سرزمین لاجرم به معنای وفاق ملی خواهد بود، یعنی وفاق میان شهروندان یک ملت که ازسوی یک حاکمیت یا دولت نمایندگی شود. بدین معنا، دستیابی به حداقلی از وفاق مستلزم درکی از امر ملی و خیر جمعی تمام ایرانیان است.به بیان دقیق تر، وفاق ملی زاییده نظام سیاسی نیست بلکه نظام سیاسی و مشروعیت اقدامات آن باید منطبق و منتج از چنین وفاقی باشد. اما الزامات دستیابی به وفاق کداماند؟ در پاسخ به این پرسش استدلال میکنم که تنها ایده ایران میتواند موضوع و محور وفاق باشد. برای توضیح این فرضیه من دو الگوی افقی و عمودی که مکمل یکدیگر باشند را پیشنهاد میدهم: در الگوی عمودی بر عناصر بنیادین مشترک (مانند زبان و ادب فارسی و حافظه تاریخی جمعی) که باید موضوع وفاق تمامی ایرانیان باشند تأکید خواهم کرد و در الگوی افقی بر مناسبات فرهنگی، قومی و مذهبی میان اقوام و اجزای مختلف ایران متمرکز خواهم شد. در این الگوی دومی با بهرهگیری از مفهوم شباهت خانوادگی میتوان درکی زنجیرهوار از وفاق تدوین کرد که ضرورتا در پی یافتن عناصر مشترک میان تمام ایرانیان نباشد.
🌐تلگرام | اینستاگرام | پخش زنده | سایت | مطالعات دیالوگ