View in Telegram
باشگاه اندیشه
. 🔰مدرسه مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه برگزار می‌کند: آلن واتس؛ مکتب دائو، حکمت ذِن 👤با همراهیِ دکتر رسول رسولی‌پور استاد و پژوهشگر فلسفه دین 🗓۱ و ۸ شهریور 🕰پنجشنبه‌ها | ساعت ۷ تا ۱۱ صبح ◀️ ۲ جلسه | حضوری و آنلاین بدون پیش‌نیاز | همراه با گواهی باشگاه…
. 📝 دربارهٔ دورهٔ آلن واتس؛ مکتب دائو، حکمت ذِن 🖊 دکتر رسول رسولی‌پور در این دوره به سراغ آثار و آرا آلن واتس (Alan Watts) فیلسوف، نویسنده، و سخنران بریتانیایی خواهیم رفت که بیشتر به خاطر کارهایش در زمینه فلسفه شرقی؛ بویژه مکتب دائو، و معرفی آن به غرب شناخته می‌شود. پیش از این در نشست های لیالیِ لیلی ۱۴۰۳ در موضوع الهیات رخداد دربارۀ اندیشه‌های او گفت‌وگوهایی داشتیم. در دورۀ حاضر، پس از شرحِ کلی منظومۀ فکری وی، به سراغ آثار ترجمه شده از وی در ایران خواهیم رفت. در ادامه معرفی این دوره به قلمِ دکتر رسولی‌پور می‌‌خوانید: "آلن واتس گوینده و نویسنده‌ی بریتانیایی و مروج آئین دائویزم، بودیزم، و هندوئیزم در آمریکای دهه‌های پنجاه تا هفتاد قرن بیستم است. با او سالها پیش و در مصاحبه‌ای از استاد ملکیان در مجله‌ی کیان، و سپس خواندن کتاب پرآوازه‌اش، 'حکمت بی‌قراری: پیامی برای عصر اضطراب' ترجمه‌ی خانم مرسده لسانی آشنا شدم. واتس "ایمان" را گشودگی، سادگی و روشنی نامحدود ذهن نسبت به حقیقت می‌داند؛ با هر نتیجه‌ای که ببار آورد. به باور او، ایمان پیش فرضی ندارد، بلکه غوطه‌ور در "ندانستگی" است. "باور" می‌چسبد، اما ایمان رهایی می‌بخشد. Belief clings، but faith let's go! اکثر ما "باور می‌کنیم" تا به احساس امنیت دست یابیم و می‌خواهیم زندگی فردی ما با ارزش و با معنا جلوه کند. از این رو "باور" کوششی است برای آویختن به زندگی و حفظ منافع فردی و مادام که سعی ما بر این باشد، توان درک رموز و اسرار زندگی را نخواهیم داشت. اکثر مردم عملا از زندگی کردن باز می‌مانند زیرا همواره در حال "آمادگی" برای زندگی‌اند. آن ها به جای "کسب زندگی" بیش‌تر در پی "کسب بدست آوردن" هستند، و از این رو، وقتی زمان استراحت فرا می‌رسد، از آن عاجزند. در سفر مطالعاتی‌ام به آکسفورد در سال ۱۳۸۴ با مهمترین اثرش، 'کتاب' آشنا شدم (اینک با عنوان 'حقیقت من' در ایران ترجمه شده است). کتابی که یک انجیل خودشناسی است. اگر کسی هنوز در پی "معرفت نفس" است، این کتاب یکی از بهترین گزینه‌هاست. آلن واتس در 'کتاب'، ریشه‌ی تعارضات درونی انسان را سوء فهم ما از حقیقت وجودی‌مان می‌داند. به باور او، این فرض که ما موجودی جدا و سوای دیگر موجودات جهان هستیم، ریشه‌ی دشمنی‌هایمان با دیگر انسان‌ها و طبیعت است. ما به یکدیگر پیوند وثیق و عمیق داریم؛ ما یکدیگریم! "ما یکدیگریم"، همان درک سهراب سپهری، از "من" و "تو"ست: از من ... تا من ؛ تو گسترده‌ای با تو برخوردم به رازِ پرستش پیوستم... واتس هشدار می‌دهد که ما در ورطه‌ی "من" افتاده‌ایم. در این گرداب، به "خودِ" ساختگی، و به "منِ" انتزاعی، و مجزا و دور افتاده زُل زده‌ایم. به یک نقطه زل می‌زنیم و بعد به نقطه‌ای دیگر. سهل است که به این ترتیب، روابط "جهانِ به هم پیوسته" را درک نمی‌توان کرد. ذِن بودیسم، طریقتی است در هند و چین که به عنوان "راه رهایی" شناخته شده است. ذِن بینشی است که ذهن انسان را از انطباق فشرده‌اش با "من" انتزاعی رها می‌سازد. اصلِ تائو "خود به خود بودن" است و در این شعار خلاصه می‌شود: wu-wei بی-عملی ذهن را راحت بگذار و به آن اطمینان کن! ذهنِ وارسته، به هیچ چیز دو دستی نمی‌چسبد، دست رد بر سینه‌ی هیچ چیز نمی‌زند. لائو تِزه می‌گوید: "... زرنگی و زیرکی را به دور افکن، آنگاه اضطراب‌ها فرو می‌نشیند ... @dialogeschool @bashgahandishe
Telegram Center
Telegram Center
Channel