کانون هیئات مذهبی نور"بخش بلده نور "

#کوهستان
Channel
Logo of the Telegram channel کانون هیئات مذهبی نور"بخش بلده نور "
@baladeh_e_noorPromote
218
subscribers
10.8K
photos
1.73K
videos
1.08K
links
ارتباط با مدیر👇 @hosseini_smbh ارتباط باادمینها👇 @ghasem_bashin @SMYH_AZARY @Mohamad_bahramian اینستاگرام👇 https://instagram.com/_u/baladeh_e_noor ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/157483014C899ce925be سروش👇 https://sapp.ir/baladeh_e_noor روبیکا👇
به بهانه روز #کوهستان

"به نام نور"
تقدیم به اهالی سربلند درّه نور
درّه نور است نورِ دیده ام
دل ز مهر غیر او بُبریده ام
شوق دیدارش به دل جان میدهد
دل بدون روی او جان می دهد
قبله اش آزاد کوه سرفراز
دل وضو می سازد از آب هراز
شعر او #نیماست آوازش بنان
بلبلا جز او سرودی را مخوان
مردم آزاده این بوم و بَر
آینه خواهی به دل هاشان نگر
از پل زنگوله اش رو تا دو آب
یوش و یاسل چشمه ای از آفتاب
انگه رود و یالرودش سربلند
بلده و بُل بوستانی بی گزند
کرسی و ایوا، نُج و زرین کَمر
تاکر و دونا همه نور بَصَر
از کلا و ایل خوشتر گو کجاست
ناحیه نقاشی خوب خداست
چون کَلاوَنگای خوش نقش ونگار
چون نِسن نقشی نَزَد پروردگار
از چِل و سادات محله از رَزَن
تا دویلات و مزید خوش چمن
از تَرسّاق و کَمَربُن از کَلاک
تا بَطاهر تا خُجیر تابناک
از فیُول از روستای نیکنام
تا کُمُر رود و سَراس و مَرچ و کام
تا حَطَر،بُردون و وَرزَن،کُلّیَک
نامشان یک یک شده در سینه حَک
اُوز کلا و اوز و پیل و پیچده
پاک میناک و اِلیکا و نِتِه
جملگی اشعار دیوان مَنَند
هر یکی همچون وَلاشِد گُلشَنَند
درّه نور است نور پر فروغ
همچو افسانه است اما بی دروغ
چون کتاب خاطرات کودکیست
چشمم از یاد غزل هایش گریست
همچو شاهینی که پر را باز کرد
دل ز شوقش در هوا پرواز کرد
سرنوشتم این چنین در سر نوشت
پا نهادم در زمینی چون بهشت
سبزه زارت پر گل و شمشاد باد
قلّه هایت سر کش و آزاد باد
فکر ویران گشتنت بر باد باد
تا ابد بوم و برت آباد باد
استاد شعر وادب اقای #شاهین_جباری
۲۰ آذر روز کوهستان بر مردم کوهستان بخش بلده مبارک
#کانون_هیئات_مذهبی_نور_بخش_بلده_نور
@baladeh_e_noor
درد و دلی با شهدای بخش بلده خودمان


سلام علیکم
از پل زنگوله که به سمت بلده میرویم در یکی از اولین روستاهای کنار جاده با المانها و پرچم های افراشته در یک سطح بهشتی گونه مواجه می شویم ناخود آگاه سر بر می گردانیم نفسی عمیق واهی پر حسرت.....
تو مسیر بعضی از روستاها هم ،همین گونه است مردمی خوش ذوق عکس جوان‌های دسته گلشان را هر چند متر یک بار بر شاخه آهنی نصب کردند تا یادآور سرهای به نی رفته تاریخ باشند
عکس شهدا را همه جا می بینم اما اینجا انگار احساست غلیظ تر می شود درد از دست دادنشان عمیق تر زخم نبودنشان جانکاه تر وغرور جاودانه بودنشان وافتخار حضورشان به مراتب بیشتر
اینان جوانان دست پرورده مردمی محروم وسختی کشیده اند
اینان بزرگ شده دست #مادرانی هستند که از فرط کار وخستگی حتی بزرگ شدن فرزندانشان را ندیدند حتی باور ندارند پر پر شدنشان را چون نچشییدند لذت داشتنشان را 😔
گاهی هنوز چشم انتظارند😔
اینان غیور مردان بزرگ شده همین #کوهستان سخت وسردو محروم این گوشه دنیا #بلده هستند
یک روز در آرامش کوهستان شنیدند عزت وشرفشان، میهنشان، دین و وطن در خطر است بدون تعلل بدون چشم داشت به دفاع برآمدند وعزیزترین هدیه خدا را در طبق اخلاص گذاشتند و جان به جان آفرین تقدیم کردند
چه خوب گفت هر کس که گفت

#مردان_خدا

سلام مردان خدا
کاش دوباره تکرار می شدید
کاش برخیزیدواین بار در جبهه ای دیگر ،نبردی دیگر
اینجا حال ما بد است
اینجا جنگی دیگر است
اینجا آرام آرام داریم شکست می خوریم بدون توپ و تانک
لطفا نجاتمان دهید به غیور مردانی از جنس شما احتیاج است
یک بار دیگر یک یا علی با دست خالی

شما که رفتید همه چیز مرز بندی شد
همه یار کشی کردند
گروه گروه شدیم
اینجا عصر طلایی و نقره ای داریم
اینجا هر کس به فکر منفعت گروه خودش هست
خبری از انقلابی گری نیست نیروهای جهادی پیدایشان نیست کار جهادی نداریم
مشکلات کوچک اینجا اگر حل شودافتخارش از هشت سال دفاع مقدس برای آنهایی که در خانه هایشان پنهان بودند بیشتر است همان مدل آدمهایی که سالهای جنگ اروپا و آمریکا مشغول تحصیل بودند واکنون به دنبال سهم شأن از سفره انقلاب
اینجا هم همانطور است.مشکلات حل نشده وجود ندارد

و مشکلات حل شده باعث افتخار کسانی است که حلش نکردند مثل جنگی که حضور نداشتند

غیور مردان یک بار دیگر به پا خیزید و یاد آوری کنید
که مشکلات هست
بودجه نیست ولی کار انجام می شود
یک بار دیگر محمره را خرمشهر کنید گرچه خونین ،کاش به پا خیزید ویادمان دهید که می توانیم با همین امکانات همه مشکلات را از پیش پا بر داریم
کاش یاد آوری کنید اسلحه نداشتید
لباس نداشتید سیم خار دار نداشتید
قوطی کنسرو ظرف غذایتان بود وایسادید بدون غرولند
شاید فهم ش برای ما سخت باشد

مگر می شود این مشکل در این دوران سیاه با این هزینه حل شود؟
کاش بیایید ویاد آوری کنید
عصر طلایی عصر نقره ای
عصر سیاه و سفید
همه و همه ساخته ذهن دنیا طلب ماست
یادمان بدهید یک بار دیگر انقلابی باشیم بدون هیچ حزب وجناح بندی
ومشکلاتمان را خودمان حل کنیم با
رمز
🔺 یا زهرا

اینجا بلده است نه B A LA D E H

راهتان ماندگار
دعایمان کنید

با احترام ثقفی کمرود

‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌
@baladeh_e_noor
درد و دلی با شهدای بخش بلده خودمان


سلام علیکم
از پل زنگوله که به سمت بلده میرویم در یکی از اولین روستاهای کنار جاده با المانها و پرچم های افراشته در یک سطح بهشتی گونه مواجه می شویم ناخود آگاه سر بر می گردانیم نفسی عمیق واهی پر حسرت.....
تو مسیر بعضی از روستاها هم ،همین گونه است مردمی خوش ذوق عکس جوان‌های دسته گلشان را هر چند متر یک بار بر شاخه آهنی نصب کردند تا یادآور سرهای به نی رفته تاریخ باشند
عکس شهدا را همه جا می بینم اما اینجا انگار احساست غلیظ تر می شود درد از دست دادنشان عمیق تر زخم نبودنشان جانکاه تر وغرور جاودانه بودنشان وافتخار حضورشان به مراتب بیشتر
اینان جوانان دست پرورده مردمی محروم وسختی کشیده اند
اینان بزرگ شده دست #مادرانی هستند که از فرط کار وخستگی حتی بزرگ شدن فرزندانشان را ندیدند حتی باور ندارند پر پر شدنشان را چون نچشییدند لذت داشتنشان را 😔
گاهی هنوز چشم انتظارند😔
اینان غیور مردان بزرگ شده همین #کوهستان سخت وسردو محروم این گوشه دنیا #بلده هستند
یک روز در آرامش کوهستان شنیدند عزت وشرفشان، میهنشان، دین و وطن در خطر است بدون تعلل بدون چشم داشت به دفاع برآمدند وعزیزترین هدیه خدا را در طبق اخلاص گذاشتند و جان به جان آفرین تقدیم کردند
چه خوب گفت هر کس که گفت

#مردان_خدا

سلام مردان خدا
کاش دوباره تکرار می شدید
کاش برخیزیدواین بار در جبهه ای دیگر ،نبردی دیگر
اینجا حال ما بد است
اینجا جنگی دیگر است
اینجا آرام آرام داریم شکست می خوریم بدون توپ و تانک
لطفا نجاتمان دهید به غیور مردانی از جنس شما احتیاج است
یک بار دیگر یک یا علی با دست خالی

شما که رفتید همه چیز مرز بندی شد
همه یار کشی کردند
گروه گروه شدیم
اینجا عصر طلایی و نقره ای داریم
اینجا هر کس به فکر منفعت گروه خودش هست
خبری از انقلابی گری نیست نیروهای جهادی پیدایشان نیست کار جهادی نداریم
مشکلات کوچک اینجا اگر حل شودافتخارش از هشت سال دفاع مقدس برای آنهایی که در خانه هایشان پنهان بودند بیشتر است همان مدل آدمهایی که سالهای جنگ اروپا و آمریکا مشغول تحصیل بودند واکنون به دنبال سهم شأن از سفره انقلاب
اینجا هم همانطور است.مشکلات حل نشده وجود ندارد

و مشکلات حل شده باعث افتخار کسانی است که حلش نکردند مثل جنگی که حضور نداشتند

غیور مردان یک بار دیگر به پا خیزید و یاد آوری کنید
که مشکلات هست
بودجه نیست ولی کار انجام می شود
یک بار دیگر محمره را خرمشهر کنید گرچه خونین ،کاش به پا خیزید ویادمان دهید که می توانیم با همین امکانات همه مشکلات را از پیش پا بر داریم
کاش یاد آوری کنید اسلحه نداشتید
لباس نداشتید سیم خار دار نداشتید
قوطی کنسرو ظرف غذایتان بود وایسادید بدون غرولند
شاید فهم ش برای ما سخت باشد

مگر می شود این مشکل در این دوران سیاه با این هزینه حل شود؟
کاش بیایید ویاد آوری کنید
عصر طلایی عصر نقره ای
عصر سیاه و سفید
همه و همه ساخته ذهن دنیا طلب ماست
یادمان بدهید یک بار دیگر انقلابی باشیم بدون هیچ حزب وجناح بندی
ومشکلاتمان را خودمان حل کنیم با
رمز
🔺 یا زهرا

اینجا بلده است نه B A LA D E H

راهتان ماندگار
دعایمان کنید

با احترام ثقفی کمرود

‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌
@baladeh_e_noor
💕
🌷🌷
🌷🌷
🌷
🌷
#دلنوشته_ای_زیبا

#کوهستان آرام بود باد زمستانی میوزید
رمه در دامن #کوهستان در حرکت بود
پیر مرد چوب دستی اش را به زمین میزد و از دامن کوه رمه را بسوی خوابگاه خود به ِلار می برد لب چشمه ابی رسید نشست دستو صورتی به آب زد وظرف وکِتری را پر آب کرد از بالای گردنه روستا پیدا بود
دود اجاقها حکایت از آن داشت که دخترکهای روستا مشغول درست کردن شام شب هستند
پیر مرد در دلش میگفت کاشکی منهم امشب در خانه بودم
چوب دستم را کنار در میگذاشتم وکلاهم را روی طاق چرم وجوراب پشمی را در میاوردم وزیر #کرسی حسابی
پاهایم را دراز میکردم وگرم میشدم
نفس عمیقی کشید ودوباره حرکت کرد
رمه کم کم به تلار رسیدند و وارد تلار شدند
پیر مرد گَوَن بزرگ درِجونکا را برداشت و وارد جونکا شد
کوله بارش را زمین گذاشت
اجاقش را آتش کرد تا چایی درست کند برنجی در دیک کوچک ریخت وکمی گوشت قرمه با تکه ای قراقروت درقابلامه روی اجاق گذاشت غذای مختصری درست کرد مشغول شام خوردن واستراحت شد
صدای نفسِ گوسفندان در تلار می پیچید پیرمرد پاهایش را دراز کرد ولی درد پا ارامش نمی گذاشت نجوایی با پا هایش میکرد که ای پاهای من شما کوهستانها را از #لمن تا لمسوکلا از دریوک وزنگ زنگ
تا لیور ونیلمون ونازر در نوردیدید ومرا یاری کردید کمی ارام بگیرید
تا دوباره فردابه چرا گاه بروم
صدای سوز سرما از بیرون میامد پیر مرد در شولا نمد خود دراز کشید صدای زوزه شغالها و گرگها از بیرون می امد و #سگ پارس میکرد کمی ارام گرفت ودر خواب وبیداری
در دلش نجوا میکرد

غم دوران چه خوری شاهی
میرود و شاهی میاید
تو غصه چی می خوری که
اسمان سقفت واین خاک فرشت
اگرم کال چرمت پاره شده پینه میزنی
سیاهی شب همه جارا فراگرفت چشمان
پیر مرد بخواب رفت وصدای تپشِ قلبش میامد
گرگها وشغالان همچنان زوزه میکشیدند وسگ پارس میکرد پیرمرد در خواب میدید
که به روستا رفت ودرایوان نشسته ومناظر روستا را تماشا میکند
۹۶
#ق_علی_صالحی
@baladeh_e_noor
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀

۞﷽۞
‍ ‍ ‍ ‍ ‍
★ بسم ربّ شهدا و الصدقین ★

ڪلیپے از تصاویر شهداے روستای #مـرچ [کانال: #کوهستان_مرچ]

ارسالی از خانم #کثیرے ادمین کانال
روستاے #ڪلیڪ ‍ ‍
#کانون_هیئات_مذهبی_نور_بخش_بلده
👇👇👇
@baladeh_e_noor