View in Telegram
شکر @baharvin 🔸شکر، شکر، شکر، خدا را صدهزار مرتبه شکر، به گمانم تا هفته‌ها هر لحظه که یادم بیاید چطور خطر سیطره‌ی رادیکالیسم بر قوه‌ی اجرایی کشور، آن‌هم در حساس‌ترین سال‌های پیش‌رو، از بیخ گوش ملت و مملکت گذشت خدا را شکر خواهم کرد، گرچه راستش همان تجربه‌ی محدود و چهارساله‌ی شورای شهر به من نشان داد که بوروکراسی به همان اندازه که در برابر اصلاح و بهبود مقاوم است، در برابر تغییرات منتهی به ویرانی و تخریب نیز مقاوم است، کلا بوروکراسی نسبت به تغییر مقاوم است و خب این نعمت و نقمت همزمان است اما به‌هرحال آزمون و خطای مبتنی بر آرمان‌گرایی‌های رادیکال گرچه به دلیل همین مقاومت بوروکراتیک از پیش محکوم به شکست است، اما مجانی و کم‌هزینه هم نیست و هزینه‌اش هم از جیب دم به دم خالی‌شونده‌ی مردم و امید‌های بربادرفته‌ی ملت فاکتور می‌شود. 🔸 خدا را شکر، لحظه‌ی تحویل سال امسال حال خوشی داشتم و نوشتم اگر به بهار و سحر و تحویل سال باشد، امسال سالی سرشار از روشنی و خیر و آرامش خواهد بود انشاءالله و حالا از پس همه‌ی این طوفان‌های سه‌ ماهه، از وعده‌ی صادق تا سقوط بالگرد و انتخابات نامنتظره واضطراب کشنده و تلاش‌های نفس‌گیر و در نهایت همه‌ی این‌ها پیروزی دشوار و شکننده‌ اما مهم و سرنوشت‌ساز میانه‌روی بر رادیکالیسم، حالا شاید آن روشنی و خیر و آرامش، اندک اندک در افق مملکت سوسو بزند انشاءالله. 🔸 اما گذشته از شکرگزاری بابت عبور به سلامت کلیت مملکت از این گردنه‌ی صعب و خطیر، پیروزی آقای پزشکیان یک شکرانه‌ی شخصی هم برایم دارد، اینکه باز می‌توانم فارغ از عملگرایی سیاسی معطوف به نتیجه، به جهان ایده‌ها برگردم و در جایگاهی که بیش از هر جایگاه دیگری دوست دارم و در آن احساس راحتی می‌کنم، یعنی جایگاه یک جامعه‌شناسی خوانده‌ی حساس به مسائل سیاسی - اجتماعی فکر کنم و بنویسم. 🔸 راستش در سه سال گذشته، هر زمان پشت میزم در دانشگاه به خودم آمدم در لحظه خدا را شکر کردم که بعد از تجربه‌ی شورای شهر، باز توانستم در همان جایگاهی قرار گیرم که دست‌کم در نظر خودم بیشترین احساس مهارت و توانمندی و ثمربخشی را دارم. حالا هم با پیروزی جبهه‌ی اصلاحات و آقای پزشکیان می‌توانم کل امورات واقعی و عملیاتی تشکیل دولت و حفظ فراگیری دولت و مهار سهم‌خواهی‌ها و کاسب‌کاری‌ها و تندوری‌ها و چه و چه را کنترات به خرد جمعی دوستان اصلاح‌طلب و تشکیلات و آدم‌های توانمند درون مجموعه بسپارم و خودم در گوشه‌ی دنج دانشگاه، به بیان صریح پتانسیل‌ها و نقص‌ها آن‌چنان‌که از بیرون به نظرم می‌رسد بپردازم . 🔸 راستش این پنجاه روز گذشته، به ویژه این یک هفته‌ی اخیر که ناگزیر بودم بنا به ملاحظات عملگرایانه‌ی معطوف به نتیجه، زبان به دهان بگیرم و از بیان هر سخن در هرجایی و هر نکته در هر مکانی پرهیز کنم، احساس خفقان کردم. از انبوه تحلیل‌هایی که در توجیه رای ندادن ارایه می‌شد و حاوی آن‌چنان مفروضات متناقض و شواهد عینی خلاف واقع بود که آدم در حیرت می‌ماند که فلان روشنفکر نامدار و بهمان تحلیل‌گر شناخته شده چطور به صرف همسویی با شهود عمومی حاضر به بسط و ارایه‌ی دستگاه تحلیلی‌ای تااین‌حد متناقض و پرت از واقعیت است تا استراتژی و برخی اشخاص محوری کمپین تبلیغاتی آقای پزشکیان که نقدهای بسیاری بهشان داشتم تا ضرورت و اهمیت توجه به اقلیت منسجم و متمرکزی که می‌تواند برای خیال‌پردازی‌هایی تندروانه ۹ تا ۱۳ میلیون رای جمع کند تا…شکر، خدا را شکر، خدا را شکر که با پیروزی اصلاح‌طلبان، حالا آن‌ها نمایندگانی شایسته در قدرت دارند و امثال من می‌توانند همدلانه اما صریح به نقد کنشگری اصلاح‌طلبانه بپردازند بدون اینکه این تلاش‌شان برای ارتقاء و بهبود علمکرد اصلاح‌طلبان در پس‌زمینه‌ی نزدیک شدن به اشخاص و نظام در قدرت مورد سوءتعبیر قرار گیرد. 🔸 شکر، خدا را شکر که حالا بعد از یک هفته‌ی نفس‌گیر، بالاخره می‌توانم نفس بکشم و از پس آشفتگی و گیجی ناشی از یک هفته دویدن‌های عملگرایانه و معطوف به نتیجه که با تلاش‌های خستگی‌ناپذیر انبوه کنشگران گمنام ختم به خیر شد، حالا باز می‌توانم در آرامش و سکوت تعطیلات تابستان یک گوشه بنشینم و سعی کنم دور و اطرافم را در حد توانم با دقت ببینم و وصف و تحلیل کنم. خدا را صدهزار مرتبه شکر
Telegram Center
Telegram Center
Channel