"از رندیهای حافظ در قافیهپردازی"
صلاح کار کجا و منِ خراب کجا
ببین تفاوت ره، کز کجا است تا به کجا؟!
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را
سماعِ وعظ کجا نغمهی رباب کجا؟
شاعرانِ بزرگ گاه جوازهایی در حیطهی وزن و قافیه برای خود قائل اند. گرچه دراینمیان مولوی با تنگناها و قواعدِ شعری قلندرانه و آزادانهتر برخوردمیکرده و چنانکه میدانیم گاه حتی وزنگردانی یا قافیهگردانی نیز میکرده، اما حافظ نیز رندیهایی خاصِ خود داشته. مثلاً او گرچه سختگیرانه اصلِ دال و ذال در قافیهی شعر را مراعات و التزاممیکرد اما درمقابل گویا التزامی به مراعاتِ تمایز میانِ "ی" معلوم و مجهول در شعرش نداشت. ازهمینرو در دیوانش بهکرات "یِ" نکره با "یِ" وحدت یا مصدری، قافیه شدهاست.
حروف قافیهی غزل "اب" است اما حافظ در همان مطلع یا بیتِ نخست که درحقیقت ویترینِ شعر نیز هست، "تا به" را با واژههای مختوم به "اب" قافیه کرده! و این خود بدعتی نابخشودنی در اصول و قواعدِ شعرِ فارسی بوده! اما اگر باریک شویم این اتفاق، خللی به وزنِ عروضی و موسیقیِ شعر واردنمیکند.
درحقیقت در تقطیعِ عروضیِ ابیاتِ غزل (مفاعلن فعلاتن مفاعلن فَعَلن/فعلن)، این دیگر قوافی هستند که بیشتر باید ازمنظرِ موسیقایی خود را با "تا به" میزانکنند نه بالعکس. چراکه بهگمانام فَعَلن بهمراتب موسیقاییتر از فعلن است. در فعلن گویا وزنِ شعر دچارِ سکته میشود. بنابراین ازآنجا که قافیه بیشتر شنیداری است تا دیداری، "تا به" ازمنظرِ موسیقی و قواعدِ قافیه، درستترین قافیهی این غزل است!
@azgozashtevaaknoon