View in Telegram
"تجسّمِ تصویریِ فریاد در واج‌های شعر" پیش‌تر در یادداشتی به این نکته‌ اشاره‌شد که شاعران گاه با گزینش و آرایشِ واج‌ها، فریاد را در آوای شعرِ خویش تجسّم‌می‌بخشند. و این تجسّمِ آوایی و درعین‌حال تصویری، گاه به‌گونه‌ای است که خواننده‌ی شعر هنگامِ قرائتِ آن بیت یا سطر، به‌ناگزیر باید دهانِ خود را مانندِ فردی که فریاد‌می‌زند، همواره یا اغلب باز‌نگه‌دارد. گاه شاعران، در سراسرِ شعر این واج‌ها را التزام‌می‌کنند. کافی است ازاین‌منظر شعرِ "آی آدم‌ها ..."ی نیما را مرورکنیم: گاه سر، گه پا آی آدم‌ها به این سطرها از شاملو دقت‌کنید: شعری با سه دهان، صد دهان، هزار دهان با سیصدهزار دهان یا این مصراعِ شفیعی کدکنی: که دهان‌های وقاحت به خروش اند همه در این بیتِ مولانا نیز آرزوی داشتنِ دهانی به پهنای فلک، در شکلِ دهانِ خواننده‌ی شعر، منعکس است: یک دهان خواهم به معنای فلک تا بگویم شرحِ آن رشکِ مَلَک حافظ استاد این‌گونه هنرنمایی است. این بیتِ او از این منظر شاهکاری است: در نمازم خمِ ابروی تو با یاد آمد حالتی رفت که محراب به‌فریاد‌آمد بسامدِ بالای ã کاملاً در خدمتِ بازنماییِ بازماندنِ دهان و تجسّمِ فریادکشیدن است. ضمناً بیت، تداعی‌های تصویریِ دیگری نیز در بیت دارد؛ ازجمله، تجسّمِ انحنای طاقِ محرابِ مسجد و نیز موذّنی که احیاناً در گوشه‌ی محراب می‌ایستاده و با صدای بلند و دهانِ باز اذان‌می‌گفته. @azgozashtevaaknoon
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily