⚡️پاسخ به نقد شبکه ولیعصر(ع)
🔻بخش دوم
⬅️بخش اول
۳. آیا اندوه و تأثر و جزع دائمی حضرت فاطمه(ع) اختصاص به امام حسین(ع) دارد؟ آیا آن حضرت برای شهادت همسرشان امام علی(ع) و شهادت فرزندشان امام حسن(ع) نیز در حال جزع هستند؟ چرا برای مصیبتها و شهادت آنها نباید حزن دائمی و انتقامخواهی داشته باشند؟ حقیقت اینکه تصوری که این افراد به پیروی از روایات غلات از حضرت فاطمه(ع) به وجود میآورند موجب تنزیل شأن و به نوعی توهین به کرامت ایمانی آن حضرت است؛ زیرا وجهی که برای این جزع و اندوه دائمی وجود دارد، دلبستگی مادر و فرزندی است و این توصیفات چنان تصوری از حضرت زهرا(ع) ایجاد میکنند که گویا ایشان به امور شهادت امام حسین(ع) به صورت شخصی مینگرد و تا وقتی انتقام گرفتن از قاتلان فرزندش در قیامت را به چشم نبیند راضی به ترک جزع نمیشود. در واقع شأن آن حضرت را از بسیاری از مادران شهداء که در شهادت فرزندانش صبور بوده و بیتابی نمیکنند، پایینتر میآورند.(پناه بر خدا که چنین اموری را به ایشان نسبت دهیم) اینجاست میگوییم گاهی کسی از زوایه دوستی توهینهایی به امامان(ع) نسبت داده و آنها را رواج میدهد که دشمن قادر بر آن نیست.
۴. جناب ابوالقاسمی با ردیف کردن روایات بدون بررسی سندی، متنی و دلالی آنها، به سخن خود صورت علمی میدهد و بنده را متهم به ناآگاهی یا غرضورزی میکند. مثلا ایشان به روایتی از کامل الزیارات متمسک میشود که فردی از موالیان بنیعباس به نام حسین بن ثُوَیر نقل میکند که از امام صادق (ع) شنيدم كه میفرمود: پس از شهادت حسين بن علي (ع) همهی آفريدگان خدا بر او گريستند، مگر سه چيز: «بصره، دمشق و آل عثمان.» (کامل الزيارات، ص80) این روایت که در سندش فردی غالی(حسن بن علی بن ابی عثمان) و همچنین ناشناخته وجود دارد، از جهت متن نیز دچار مشکل است، زیرا معلوم نیست مقصود از گریه نکردن بصره و دمشق چیست؟ آیا منظور خود این شهرها هستند یا مردم اهل این شهرها؟ گریه نکردن این شهرها که توجیهی ندارد. اگر منظور اهل این شهرها هستند، این مشکل وجود دارد که بسیاری از مردم جهان در آن روزگار از کافرانی بودند که نه برای اسلام احترام قائل بودند نه برای حسین بن علی(ع). چرا آنها باید برای امام گریه کنند و اهل دمشق و بصره نه؟! آیا تمامی مردم بصره و دمشق دشمن اهلبیت(ع) بودند؟ آیا قاتلان امام حسین(ع) در کربلا و دشمنان پراکنده اهلبیت(ع) در جهان اسلام نیز برای ایشان گریه کردند؟ مسلمانان در قلمرو بزرگ اسلامی چگونه از شهادت امام مطلع شدند که برای حضرت گریه کردند؟
این کارشناس شبکه ماهواره ولیعصر(ع) همچنین متمسک به اشعاری در سوگواری امام میشود که در آنها سخن از تسلی حضرت زهرا(ع) به میان آمده است. این درحالی است که شعر محل تَخیُّل و مبالغه و آرایههای این چنین است و از این رو گفتهاند: یجوز فی الشعر ما لا یجوز فی فی غیره.
این کارشناس با بهرهگیری از تعابیر حزن و اندوه در روایات کوشیده تا به بطلان صحبتهای بنده بپردازد و چیزی نمانده بود که مدعی گریه کردن خداوند در سوگ امام حسین(ع) شود. درحالی که تعابیری همچون ناراحتی پیامبر(ص) از گناهان امتش از جنس ناراحتی که موجب کدورت و عذاب روحی در عالم آخرت باشد، نیست، و همین معنا درباره خشم خداوند از گناهان بندگان و دوست داشتن و دوست نداشتن وجود دارد.
۵. در یادداشت اصلی بنده فردی به نام «عبد الله بن عبد الرحمن الأصم المسمعي» مطرح شده بود که در سند روایات مورد بحث قرار دارد و او را از غالیان به شمار آوردهاند. جناب ابوالقاسمی تلاش زیادی در غلوزدایی از وی داشت. اما دکتر حسن انصاری در مقالهای مفصل با عنوان «درباره از ميراث غلات: کتابی از سنت غاليان بصره از نيمه اول سده سوم قمري» به بررسی شخصیت این راوی و ریشهیابی احادیثش میپردازد و مینویسد: «میبينيم که الأصمّ نه تنها خود وابسته به جريانهای غاليانه شيعی بوده بلکه از غاليان هم روايت می کرده و غاليان هم بدو دلبسته بوده اند و احاديثش را روايت می کردند.»
۶. در یادداشت اصلی بنده کلامی از شهید مطهری نقل شده بود که تفاوتی با بیان و نظر مطرح شده توسط بنده نداشت بلکه بیان ایشان صریحتر و تندتر داشت. ناقدین هوشمندانه از کنار این سخنان گذشتند و صلاح دیدند با توهین و طرح اتهام به بنده از موضع خویش دفاع کنند.
.......
@azadpajooh