🔴🔴 بیانیهی انجمن علمی سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه تهران در واکنش به حذف دکتر رضا امیدی از دانشگاه ◼️ سرانجام، پس از نزدیک به سه سال از آغاز پروژهی حذف دکتر رضا امیدی، استاد گروه سیاستگذاری اجتماعی و توسعهی دانشگاه تهران، بانیان این پروژه باز هم نابخردانه و لجوجانه بر آتش التهاب و نارضایتی جامعهی دانشگاهی دمیدند و کار ناتمام خود را به اتمام رساندند، بلکه بتوانند در غیاب پژوهشگر توانمند و ایراندوستی چون امیدی، کوتاهقدی و ضعف خود را پنهان کنند. این لجاجت و بیخردی پس از آن بود که در این مدت سه ساله، دانشجویان، اساتید دانشگاه، خبرگان و دلسوزان، و حتی بدنهی عمومی جامعه به انحاء مختلف نسبت به این حذف مخرب و آثار سوء آن برای جامعهی علمی و حوزهی رفاه و سیاستگذاری اجتماعی کشور هشدار داده بودند. پیام این اقدام از سوی آنان که امروز در توهم آن به سر میبرند که دانشگاه و جامعه ملک طلق ایشان است روشن است: در حذف امیدی نه ملاحظات علمی و آکادمیک مدنظر قرار گرفته است و نه روزنهای از دغدغهمندی برای جامعه و مردم؛ اینجا منافع سیاسی، البته پوشانده شده در زرورق تزویر، حرف اول را میزند.
◼️ رضا امیدی در شهریور ماه ۱۳۹۶ و از طریق فراخوان جذب وزارت علوم برای استخدام در دانشگاه تهران اقدام کرد و پس از طی کردن مراحل قانونی، از مهرماه ۱۳۹۷ بهصورت رسمی مشغول به کار شد. امیدی پژوهشگری کاربلد بود و تنها نیمنگاهی به آثار و پژوهشهای وی در حوزهی رفاه و سیاستگذاری اجتماعی گواه این مدعاست. حضور امیدی در دانشگاه تهران، جان تازهای به دانشکدهی علوم اجتماعی دمید و در همین مدت پنج ساله توانست نور امید را در دل اهالی علوم اجتماعی و سیاستگذاری زنده کند. در فاصلهی کوتاهی از حضور او، درخواست شرکت در کلاسهایش از سوی دانشجویان شدت گرفت و حتی دانشجویانی از سایر رشتهها در کلاسهای درس او حضور مییافتند. امیدی صدای جامعه در دانشگاه بود؛ او از جامعه مینوشت و برای جامعه پژوهش میکرد. افزایش فقر و نابرابریهای اجتماعی در حوزههایی چون آموزش، بهداشت و مسکن، و از دست رفتن همبستگی اجتماعی در جامعهی ایران مهمترین دلمشغولیهای وی را تشکیل میدادند؛ پژوهشهای او بهشیوهای دقیق و مثالزدنی به تحلیل سیاستهایی میپرداخت که رفاه جامعه را تضعیف میکنند.
◼️ البته که حضور چنین فردی در کلاس درس، که بدون وامداری جناحهای سیاسی خود را وقف جامعه و دانشگاه کرده بود، بههمان میزان که توانسته بود جوانهی امید را در دل دانشجویان و پژوهشگران دلسوز و میهندوست زنده کند، برای برخی دیگر گران آمده بود. شایعهسازی و دروغپردازی علیه باهنران، سلاح همیشگی کسانی بوده است که بیهنرسالاری و چاپلوسی، منطق دوام و بقائشان در مناصبی بوده که آمال حیاتشان است. همآنها که در طول زندگیشان شرف بهحراج میگذاشتند تا به بالادستیهایشان اثبات کنند که «خودی» هستند، کمر به حذف کسی بستند که بدون باج دادن از جامعه سخن میگفت. تریبونهایشان را از دروغ پر کردند تا ادعا کنند فرایند جذب امیدی «مشکلدار» بوده است، حالآنکه پیگیران ماجرا، از دوست و دشمن، از همطیف تا ناهمطیف، هر بار و از هر مسیری که پیگیر موضوع میشدند، واهی بودن این ادعا برایشان آشکار میشد. با این حال، برخی از همان مطلعان که در خلوت به ارزشمندی امیدی و قانونی بودن تمام ابعاد حضور وی در دانشگاه اذعان میکردند، نفع سیاسیشان را در حذف امیدی میدیدند و بهدنبال تکمیل کار ناتمامشان در حذف وی بودند.
◼️ سرانجام، دانشگاه تهران تصمیم گرفت از فضای ملتهب جامعه و دانشگاه بهرهی خود را ببرد تا صدای دیگری از جامعه را در دانشگاه خاموش کند. دانشگاه تهران تصمیم به اعلام «عدم نیاز» به رضا امیدی گرفت، درحالیکه هنوز یک سال از نامهی ۸۷۰ تن از دانشگاهیان به ریاست دانشگاه تهران نگذشته که در آن به «نیاز» دانشگاه و سیاستگذاری اجتماعی ایران به امیدی تأکید کردند و حضور او را فرصتی مغتنم خواندند. دانشگاه تهران تصمیم به «عدم نیاز» به امیدی گرفت، در شرایطی که ۳۲ نفر از اعضای هیئت علمی دانشکدهی علوم اجتماعی در نامهای به رییس دانشگاه خواستار حفظ امیدی شده بودند. این پروژهی سیاسی در نهایت با حذف صدای دیگری از جامعه، این بار رضا امیدی، به اتمام رسید تا آنان که در این مدت حضور فردی چون او در دانشگاه، بیداریشان را آشفته کرده بود، در خواب خوش خرگوشیشان بیشتر فرو روند که میتوان صدای جامعه را خفه و دانشگاه را با حذف و طرد، سرکوب کرد. وای به حال ایشان و رویای ناتمامشان؛ صدای جامعه رساتر خواهد شد و دانشگاه بیدارتر.
⚜ @socialplanning_ut⚜