View in Telegram
مشکل‌گشا ابلفضل آمده‌ام که حرف بزنم. متکی به این‌که ابلفضل دستی به کار بکشد. مطمعنم کل صورتم آویزان است. گوشه‌های ابروها و لب‌ها به سمت زمین. کل صورت پرانتزی رو به پایین. «این کارو فقط تو می‌تونی انجام بدی عاطی.» گرهی کل صورتم را درهم می‌برد. دست می‌زنم به سینه‌ام: «من؟ من با این یقه‌چِرِّگی•؟ دیگه دست نمونده به این یقه مشت نشه، همین یه دست کمه به خدا.» «بیخود عزیزم. زر نزن. این کار فقط از تو برمیاد.» صدا بالا می‌برم: «برید گــم‌شیــد. من تو کار خودم موندم. به من چه ربطی داره حاجـــی؟» آن یکی ادای گریه در می‌آورد: «ببین چه گناه دارم.» «عزیزم. آدم می‌شی مغزتو فشــار می‌دی می‌ری خودت حرف می‌زنی.» «نمی‌تــونه. مگه نمی‌بینی چه خره؟» «حل کردن مشکل یه خر به من چـــه؟ من نمی‌رم.» «عاطی جونم؟» سه‌تایی می‌گویند: «عاطی جووون؟ چس‌بازی درنیار دیگــه. موضوع جدیه.» سیم محافظ را در دست تاب می‌دهم: «من برم حل کنم؟» هرسه باهم: «آره آره.» «من برم پس؟» هرسه با سر تکان دادن: «اوهوم اوهوم.» خیز برمی‌دارم: «پس‌اول‌اینوبزنــــــم.» باهم از جا می‌پرند: «نـــه. عاطــی.» دهان به فحش باز می‌کنم: «بی‌شرف‌این‌چه‌غلطیه‌کردی؟» دور صندلی می‌چرخیم: «بیا اینجا.» «عاطـــی.» «باید بزنمش. می‌خوای‌برم‌حرف‌بزنم‌باید‌بذاری‌بزنمـــت.» لیوانی آب جلو می‌آید: «بیا بخور آروم شی.» «به‌من‌چه‌آقا؟ بذارید سرویس شه بره پی کــارش. به ما چه؟» «عاطـــی؟» «مادر گلــــه؟» «مــادرگله‌بایداینوبزنــــــه.» دست زیرِ چانه خیره‌ام به وی‌یوی ابدی. آمده‌ام که حرف بزنم. پیرِ نپخته ولی بچه‌دوستی می‌گفت؛ سگ باش مادر نباش. •یقه چِرِّگ: ما به افرادی که همیشه همه‌چیز سر اونا خراب می‌شه می‌گیم یقه چِرِّگ. یعنی یقه چروک. منم منم. ۱۸ ۱۰ ۰۳ @atefehataeiii
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily