خشمگین‌من‌مو بیدار کن، لطفن استدعا دارم. رنگ و قِر بریز جلوم. دست بذار رو نقاطِ جوشِ خشمگین‌منِ درونم. برو رو مخش. لطفن. همون که خط‌چشم و سرمه می‌کشه. سیاه‌چشم‌ترینی که وقتی میاد نه فحش ناموسو بد می‌دونه نه املای درست حرمتو بلده. خسته از تلاش برای معقول و محترم بودن تمنا می‌کنم با استفاده از جمله‌هایی که گند می‌زنه به اعصابم بی‌اعصابی رو بیدار کن که با چشم‌سفیدی و سرعتی کمیاب شروع کنه به فعالیت. ایرپاد بذاره و محسن‌یگانه گوش کنه و استکان‌ها رو با فاصله روی هم رها کنه تا صداشون با صدای محسن یگانه قاطی بشه. تقاضا می‌کنم دقیقن تو روزایی که حرمت کفاف نمی‌ده خشمگین‌منو بیدار کنی تا به چشم‌ریزکردنی تو صورتت لبخند بزنه و بشوره‌بچلونه‌پهنت‌کنه بــعد، راحت تکیه بده به مبل. کاری که خودِ غالبم نمی‌کنه. یک ساعت بی توقف نامه تایپ و تو نیم ساعت برقو تو آشپزخونه پهن کنه. خواهشن اعصاب منو تو این روزای مزخرف تیلیت کن تا بهت نشون بدم وقتی به عاطفه‌ی آرومم لبیک نمی‌گی عاطفه‌ی ناآرومم چی برات می‌ذاره. هوم؟ بیا و دست یاری برسون برای همگانی کردن عاطفه‌ای که چهارنفر بیشتر ندیدنش تابه‌حال. #خود_پخ_پنداری ۱۵ ۱۰ ۰۳ @atefehataeiii