شاهنامه و جهل مرکب
۱. هرآنگه که گویی رسیدم به جای
نباید به گیتی مرا رهنمای
چنان دان که نادانترین کس توی
اگر پند دانندگان نشنوی
۲. هرآنگه که گویی که دانا شدم
به هر دانشیبر توانا شدم
چنان دان که نادانتری آن زمان
مشو بر تن خویشبر بدگمان
(شاهنامه، تصحیح خالقی، جلد دوم از چاپ دوجلدی، ص ۲۴۵ و ۵۹۷)
@atefeh_tayyeh