#صنایعخلاقاراکبزرگ- بخش ۱
#ابوالفضلعباسیبانی- ۹ خرداد ۹۹
:
فارغ از دیرینگی چندین هزار ساله ی
#اراکبزرگ ، شهرفعلی
#اراک اما بعنوان نخستین نوین شهر کشور به درست ترین شیوه مهندسی در سال ۱۱۹۵ خورشیدی و با اهدافی نظامی/ اقتصادی و با تخریب ۹ دژ ، بازآفرینی شده(پس شهرجدیدی نیست!) و تقریبا تا پایان عمر پهلوی اول بسیار مورد توجه و همه سازوکارهای یک شهر بالنده را داشته .
....واما برای اطلاق صفت خلاقیت برای یک فرد،شهر و یاصنعت، یک شناخت فراگیر لازم است و اگر از یک شهر خلاق سخن می گوییم شهروندان(!) باید نه یک شناخت نسبی که یک شناخت همه جانبه از تاریخ،جغرافیا، فرهنگ،صنعت و... شهر خویش داشته باشند، حال آنکه شهرنشینانِ! اراک نه تنها شناختی از اراک و پیشینه و ظرفیتهای آن ندارند،بلکه این شهر بدلایلی که پیش از این نگاشته ام! از واگراییِ دردآوری رنج می برد که لازم است ضمن آسیب شناسی،راههای انسجام و همگرایی اش، تمرین شود .
از همین روی شناخت مردم از شهرخویش براساس برخی شاخص های نه چندان مثبتی است که شوربختانه از نشر آن هم ابایی ندارند!!
لذا پیش از آنکه بدنبال ثبت
شهرخلاق باشیم، بایستی شرایط لازم برای بازشناسی پتانسیل ها،ظرفیتها،قابلیتها و توانمندیهای کم نظیر و گاها بی نظیرِ اراک را فراهم آوریم که در این راه رسالتِ اهالی فکروفرهنگ،آموزش وپرورش،میراث فرهنگی،فرهنگ وارشاد و بویژه بویژه بویژه صداوسیمای محلی بسیار اهمیت دارد.
واقعیت این است که هرشهری این قابلیت را ندارد که به سمت
#شهرخلاق حرکت کند و صرف وجود شرکتهای بزرگی چون ماشین سازی و هپکو و...دلیل بر صنعت خلاق نیست و اتفاقا صنایع کلاسیک بدلایل مختلف اعم از آلایندگی،اشغال فضای گسترده ،دخالت گسترده حاکمیت در مالکیت و مدیریت و... درتضاد با روح صنعتِ خلاق هستند و نگاه حاکم بر این نوع صنعت، ارتزاقی و معاشی است و بعنوان عضو کوچکی از ستادتسهیل استان عرض می کنم صنایع فعلی نه تنها کمکی به بالندگی اقتصاد نمیکنند بلکه در بسیاری موارد زیان رسان هم هستند که دلایل خاص خود را دارد و درجای خود قابل بررسی است!
حال آنکه صنعت خلاق بی دخالت دولت و حاکمیت در بستری از فکروفرهنگ ومدنیت و با کمترین هزینه و سربار، بیشترین بهره وری و برونداد را داشته و دخل و تصرفِ سیاست و حاکمیت و دیدگاهی خاص! در کمترین حدخود قراردارد.
پایه و بنیاد
شهرخلاق،صنعت خلاق و یا شهروندخلاق ، اطلاعات ، دانش و آگاهی است و این مقوله هیچ نسبتی با نهادهای حاکمیتیِ مبتنی برنفوذ و سیاست ندارد و شهر و شهروند و صنعتِ خلاقِ حاصل از عصرانفجار اطلاعات است و ویژگی این عصر، بازرگانی و تجارت الکترونیکی است که در این نوع تجارت، بنگاه اقتصادی بمعنی مرسوم آن که مکانی است بزرگ و شیک و دارای شعب متعدد و... هیچ جایگاهی ندارد و بجای آن شاهد اقتصاد شادمانی،اقتصاد فرهنگی ، اقتصادهنر،اقتصاد ورزش و... هستیم.
لذا برای تبیین درست
شهرخلاق و صنعت خلاق و... بجای افتادن در ورطه ثبت جهانیِ چنین القاب پرطمطراقی، ابتدا بایستی بستری مناسب را با آسیب شناسی و بررسی وضع موجود و ریشه های فرهنگی این سرزمین با داشتن اصالت که لازمه خلاقیت است،همچنان ناشناخته مانده، فراهم آورد که به سه مورد اشاره می کنم:
۱.هنرصنعت_فرش:
روزگاری نه چندان دور بیش از ۵۰ کمپانی خارجیِ فعال در تجارت فرش در اراک مستقر بوده و این نیست مگر اصالت فرش اراک که تاریخ آن میرسد به ۱۱۹۰ سال پیش هجری که فرش ساروق به شاپور دوم(ذوالاکتاف) اهدا شده و همچنان فرش
#ساروق_آمریکایی شهرت جهانی دارد و روزگاری تمامی خانه های روستایی اراک و بیشتر خانه های اراکِ فعلی میزبان دارقالی بود و شعبه ای از کنسولگری انگلیس و شعبه ای از وزارتخارجه ایران در اراک(سلطان آباد) مستقر بود و این یعنی
#هنرصنعتِ خلاق فرش که در سایه بی مسئولیتی و بیتوجهی تقریبا ازبین رفته! بواسطه اصالت،دیرینگی،درآمدزایی، هنرصنعت،تنوع،تمرکزوپویایی ،گستره اجرا وخیلی ویژگی های دیگر قابلیت احیا و بازآفرینی مجدد دارد.
ادامه دارد
#سربلندایران_وایرانی#آگاهی ، آغاز
#خردمندی است.
https://t.center/irantamaddon