یک قانون خیلی مهمی هم وجود دارد بنام قانون نسبیتِ رَدّ و ضعف.
به این صورت که هر قدر کسی بیشتر در چیزی ضعف داشته باشد، بیش تر ادایِ ردکردن آن چیز را در می آورد.
البته فقط ادایش را !!!
مثلا همین آدم هایی که عشق را نفی میکنند و جملات روشنفکرانهشان چشم کافههای دود زدهی شهر را پر کرده، همینهایی که به خیال خودشان صد تا نیچه و دکارت را توی جیب بغل کتشان میگذارند و اتفاقا که بیش تر از بقیه هم توی کار خودشان ماندهاند!
این هایی که ردِ عشق را مُد کردهاند.
همین ها، دل شان غنج می زند برای یک شبِ آرام و شنیدنِ یک دوستت دارم ساده!
این شعارهای ضد مهربانی و افکار دادائیسم زدهی این آدم های گیج است که از ما ملتی هرج و مرج زده ساخته.
عشق نه مانع از سیاست است و نه کار و نه پیشرفت.
این خودخواهیهایِ ساماننیافته است که هر روز فاجعهای را بر سرمان آوار میکند، برج هایی آتش میگیرند و سربازهای بیگناهی جوانمرگ میشوند و هزار بلای دیگری که شاید از نفرینی بزرگ باشد.
من عشق و مهربانی را شعار نمیدهم که فریاد میزنم، چرا که فقط دلهای گرم و عاشق می توانند رحم کنند به
آدم ها...
شیما سبحانی
@Aphrodite89