🌺بسمه تعالی 🌺 ✅ شبهه ای که معمولا مخالفین در کانالهای تلگرامی و شبکه های خود مطرح میکننداز این قرار است که چرا رسول الله (ص) دختران ابوبکر وعمر را به عنوان همسر خود اختیار کرده است چرا دو دختر خود را به عثمان بن عفان داده است ؟ و این افراد را به خود مقرب کرده است ؟ مگر ایشان نمیدانستند که این افراد مرتد میشوند وملت اسلامی را به انحراف میکشانند ؟ ✅پس این افراد حتما مومن بوده اند واین خلاف مدعای شیعیان است ‼️ 💠میگویم : این سوال بر پایه ای غلط وغیر علمی و منطقی مطرح شده است و در اسلام هیچگونه ارزشی ندارد و مخالف سخنان آقا رسول الله (ص) و وحی میباشد ولکن قبل از اینکه سراغ منطق اسلامی برویم یک قصه معروفی را نقل میکنم که حتما قاریان عزیز آن را شنیده اند این داستان طولانی هست برا همین فقط ترجمه آن را خواهم نوشت وآن داستان برصیصای عابد است ✔️ ✅در کتب تفاسیر شیعه وسنی آورده اند که فرد عابدی به نام برصیصا به مدت 40 سال وبعضا 70 سال در صومعه ای عبادت الله عزوجل میکرد و ابلیس لعنه الله سعی میکرد که آن را گول بزند و منحرف کند ولکن همیشه تیرش به سنگ برمیخورد تا اینکه ابلیس لعنه الله شیاطین را دور خود جمع میکند وبه آنان جریان برصیصا را بازگو میکند ویکی از شیاطین مسوولیت منحرف کردن او را میگیرد ونزد صومعه برصیصا به صورت راهبی میرود و هنگامی که به صومعه رسید برصیصا را نداد زد لکن مشغول عبادتش بود و عبادتش به گونه ای بوده است که هر ده روز استراحتی میکرد وغذایی میخورد پس آن شیطان نیز در همان محل مشغول عبادت شد پس برصیصا بعد از انکه استراحتی کرد به او روی کرد وگفت حاجتت چیست ؟ گفت : دوست داشتم نزد تو باشم وعبادت کنم واز ادب وعلمت یاد گیرم پس برصیصا گفت من مشغول عبادتم ومجددا شروع به عبادت کرد تا اینکه چهل روز عبادت کرد وهنگامی که تمام کرد باز آن شیطان را به صورت فردی آراسته وزیبا روی دید پس برصیصا به او اجازه داد که نزدش بماند وبا هم مشغول عبادت شدند وبرصیصا مخدوع شخصیت او شد تا اینکه بعد از مدتی آن شیطان به او گفت من از نزد تو میروم زیرا که دوستی دارم که عملش واجتهادش وعبادتش از تو بیشتر است پس برصیصا این حرف بر او سنگین شد و از مفارقتش کراهت داشت پس آن شیطان به برصیصا گفت دعایی به تو یاد میدهم که بیماران را شفا دهی وبه او یاد داد پس شیطان نزد ابلیس میرود وبه او گفت که برصیصا را هلاک کردم ! پس آن شیطان به مردی متعرض شد وان مرد را جنون دچار شد سپس بصورت طبیبی در آمد وبه اهل ان مرد گفت من نمیتوانم او را شفا دهم لکن فردی را میشناسنم که قدرت این کار را دارد آن برصیصای عابد است پس نزد او میرود وآن مرد نیز شفا میباد پس آن شیطان این فعل را تکرار میکرد وانان را سمت برصیصا میبرد تا اینکه ان شیطان به دختری از دختران پادشاهان بنی اسرائیل متعرض شد که سه برادر داشت پس خانواده ان دختر را به نزد برصیصا سوغ داد ودختر را نزد او گذاشتند پس هنگامی که تنها شدند شیطان لباسهای آن دختر را در اورد و برصیصا نیز مخدوع آن شد وبا آن نزدیکی کرد تا اینکه آن دختر حامله شد پس شیطان به برصیصا گفت وای بر تو مفتضح شدی ! آن را بکش سپس توبه کن! پس برصیصا همین کار را انجام داد سپس برادران آن دختر نزد برصیصا امدند وبه انان گفت که شیطانش امد وانرا برد سپس به خانه های خود بازگشتند تا اینکه شب آن شیطان به خواب یکی از برادرانش میرود وبه او میگوید وای بر تو خواهرت در فلان مکان دفن است وبرصیصا فلان کار را با او انجام داد سپس انرا کشت ! پس جسد خواهراشان را پیدا کردند وبرصیصا را نزد حاکم بردند ودستور به قتل آن دادند ! پس باز شیطان نزد برصیصا امد وبه او گفت وای بر تو مفتضح شدی واگر با این حالت بمیری ننگ است میتوانم تورا نجات دهم اگر برایم سجده کنی! پس برای شیطان سجده کرد پس شیطان گفت همین را از تو میخواستم ومن از تو برائت میجویم ! وبرصیصا کشته شد ! 📚زاد المسير عبد الرحمن بن علي بن محمد الجوزي الوفاة: 597 ج 8 ص 223 ✅نکات زیادی از قصه فوق قابل اخذ است ولکن آنچه که با موضوع ما در ارتباط است این میباشد که 👈🏻با توجه به قصه فوق آنچه که مهم است حسن خاتمه میباشد👉🏻 چه بسا فردی همانند برصیصا باشد که کل عمر خود را مشغول عبادت باشد ولکن خاتمه اش سجده برای شیطان ودر نتیجه کفر باشد وتمام آن عباداتش به هدر رود وایضا چه بسا فردی پیدا شود که باجناق ویا پسر ویا پدر (طبق اعتقاد سلفیه) یکی از انبیای اولوا العزم باشد ولکن حسن خاتمه اش همانند برصیصا باشد پس آنچه که مهم است حسن خاتمه است وپسر بودن یا باجناق بودن ویا اخوی بودن و یا همسر بودن وسائر روابط فامیلی هرگز وهرگز علت تامه برای حسن عقیده وخاتمه نمیباشند ومهم حسن خاتمه است که در ادامه در این زمینه سخنی از فخر رازی نقل میکنیم: ادامه دارد... ⬇️⬇️⬇️ 🔹مجموعہ‌علمۍ‌تحقیقاتۍ --«انصارالعقیده‌فۍ‌الاهواز»-- :: @ansaralaghideh_fa ┈••••✾•