#چالش_امشب_انجمن_ادبی_آن...
نـــــفرات برتر
#برنامه_سرگرمی_ادبی با واژه ها
👇داوربرنامه: جناب آقای
#محمدمحمدیمدیریت چالش: جناب آقای
#محمدمحمدیزمان شروع برنامه:
#سه_شنبه_ها ۲۲:۰۰ تا ۲۳:۳۰
——————————
وقتی
که دندان #تبر های #خیانت#دست درخت
#اعتمادم را بریدند
#چشمان باران زای من بعد از همان روز
یک روز روشن توی تقویمم ندیدند
#گاهی درون آینه با خود غریبم
#تنهایی من ریشه ای دیرینه دارد
شاید که قرنی می شود یک دسته
#لبخنداز شانه ی امن
#خیابانم پریدند
گم می شوم در جاده ی پر
#پیچ غصه
اینجا هوا سرد است، روح من
#برهنه است
اما به جای پوست بر اندام دنیام
انگار غم ها را برایم آفریدند
بعد از تو دیگر خانه ام سقفی ندارد
درها شکسته ، شیشه هایش را شکستند
دستان قسمت روی دیوار
#اتاقمیک آسمان سرد و تیره را کشیدند
#نازنین_پورمحسنی——————————
#تنهایی ام در
#پیچ بازی درد دارد
#تحریم کرده
#چشم تو
#لبخند لب را!
از
#شانه های زخمی
از تیغ #خیانت
تا #اعتمادی که نشانده در نگاهم بغض و تب را
از من چه می خواهی
#خیابان #برهنه!
در تو هزاران عاشق گمنام بارید
آن
#تیره راه تو به احساسم
#تبر زد!!
لعنت به خورشیدی که بر روی تو تابید!
از این
#اتاق رنگ و رو از یاد برده!
تا آن درختانی که
#نارنج بارشان بود
آخر
#پناهنده شدم در دست
#گیسوت!
زیبایی و آرامش من ، کارشان بود
با تو به آخر میرسید این عشق ، شاید
تنها اگر دستان تو در دست من بود
شاید برای تو نبودم تکیه گاهی!
اما برای من دو چشم تو وطن بود ...
#مریم_فروزش ——————————
گم شد میان غم، سرِ پیداشدن نداشت
رنگین کمانِ خم که دگر تا شدن نداشت
وقتی که اسمان به طراز ابرها نبود
این سیل اشک حسرت دریا شدن نداشت
چشمی به پنجره گرهی کور خورده بود
مانند پنجره گره هم وا شدن نداشت
دستان شب به دست شبی حلقه می زد و
ابر سیاه حالت فردا شدن نداشت
من با تو جمع می شود از هرچه بگذریم
از هر چه بگذریم، ولی ما، شدن نداشت
مادر که رفت عطر سپیدش به کوچه ماند
این کوچه آه فرصت بابا شدن نداشت.
#ریحانه_فرزی——————————
t.center/an_anjomansherinstagram.com/an_anjomansherWeb:
http://anjomanean.blog.ir🌹ازحضور سبزتان صمیمانه سپاسگزاریم
🌹11 مهرماه 1398