آشفته نويسي هاي گاهگاهي من

#روز_پزشک
Channel
Logo of the Telegram channel آشفته نويسي هاي  گاهگاهي  من
@alitaheriniyaPromote
1.23K
subscribers
3
photos
2
videos
151
links
dr.alitaherir@: اینستا ادمین : @alitaheri2
برای روز پزشک!

کابل ، اگر شهر ری داشته باشد واگر یکجایی آنجا باشد که ادمها اصیل باشند و توی پس کوچه هایش یک محرومیت عمیق و ریشه داری هم وجود داشته باشد ، فاطمه! اهل یکی از همان جاهای کابل است.
هوش زیاد و دست تقدیر فاطمه را می کشاند سمت کنسولگری ایران و می شود نفر اول ازمونی که قرار است رتبه های برتر آن بیایند و در یکی از همین دانشکده های ایران طب بخوانند .
هفت سالِ طب برای فاطمه به سرعت هفت روز و هفت ساعت میگذرد و فاطمه هر روز را با رویای روپوش سفید و دست کشیدن به موهای صاف و ریخته شده روی پیشانی دختر بچه های اهل کابل می گذراند.
و درست در همان روزهایی که امضاها تند تند و پشت هم روی برگه ی تسویه تحصیلی فاطمه ردیف می شوند و همه عادت کرده اند که دکتر فاطمه صدایش کنند، کابل و صدای شیون افغان ستان دوباره و برای بار نمی دانم چندم می رود سر خط تمام خبرها.
خاورمیانه باز غافلگیر می شود و حسرت دکتر فاطمه برای نسخه نوشتن در پس کوچه های جنوب شهر کابل ، لابلای غرش هواپیماهای عالم سیاست گم می شود .

مرثیه ی #روز_پزشک امسال را برای فاطمه ی افغان و دهها دکتر فاطمه ی دیگری که در شفاخانه های کابل و لابلای چرخ نحس ترین پرواز تاریخ دست به دعا و نگران روزهایی هستند که کسی نمی داند می خواهد چه بشود ، می نویسم .

کاش نه سقراط از سیاست سر در می اورد و نه افلاطون در روش سیاسی چیزی می نوشت کاش جای مردان سیاست هیچ چیز نمی کاشتند و کاش ویلبر و اورویل هم یکجایی سرشان گرم می شد و طیاره و این آهن پاره های بدفرجام را میگذاشتن برای یک تمدن دیگری که میلیونها سال بعد می امد ...


علی طاهری نیا - متخصص پزشکی اورژانس

https://t.center/alitaheriniya
یک جایی خوانده بودم که یک مرحوم یا یک خدابیامرزی گفته است ادمهایی که عاشق میشوند و آدمهایی که ازجنگ برمیگردند، دیگر هیچوقت ان آدم سابق نمی شوند.

من این چند ماهه دیدم ، دکترهایی هم که کرونا گرفته اند و یکبار تا کناره های خط پایان رفته اند ، دیگر هیچوقت آن دکتر سابق نمی شوند. اینها سی تی و ازمایش و‌... خودشان را دیده و درلایه های درونی ذهن شان با بیماری که با همین تابلو آمده بود و حالا تصویر خندانش روی یک تکه بنر دومتری با یک نوار مشکی،سر یک کوچه نامشخص نصب شده ، تطبیق داده اند وهمزاد پنداری کرده اند .
اینها در خلوت خودشان بارها مرده اند.

من یک دکتر کرونا گرفته میشناسم که دیگر کراواتش را اتو نمی کند ، من یک دوست دکتر دارم که البرز را مثل قرقی بالا میرفت وحالا که کرونا گرفته وآنرا هم شکست داده هفته ای یکبار روی همین زمین صاف تسمه تایم ذهن پاره می کند، من یک دکتری را دیده ام که دیگر به هاریسون قسم نمی خورد و هر شب تا صبح چشم توو چشم آنتونی فائوچی است که بیاید و بگوید ابتلا اگر شدید باشد و اگر طرف دکتر هم باشد یک مقدار کمی هم که شده ایمن می کند ، علی برکت الله .

اینکه چند ماسک ،اِن همه چیز ،بزنی روی هم و سرت را بکنی توی حلق بیمار وجایی هم خوانده باشی که این نفس هایی که زیر این چند لایه ماسک نه می آیند و نه می روند ممکن است دیگر ممد حیات ت هم نباشند حس غریبی ست .
از آن غریب تر اینکه همان لحظه توی قاب رسانه بحث قیف و اماله کردن روغن بنفشه باشد و یکنفری هم که دانشمندی اش را تازه از دانشگاه آزاد جنوب رفسنجان گرفته بیاید و از باسن حرف بزند و اینکه اگر زنبوری بیاید و یکجایی را عمیقا و از ته دل نیش بزند بیمار کرونایی فردایش پا می شود و می رود پی زندگی اش .
ما در یک سال غریبی قرار گرفته ایم ، از ویروس چشم بادامی گرفته تا دانشمند کت شلواری اش ، همه چیز غریب است .
روز پزشک غریبی هم داریم ، نمی دانم مبارک است یا نه ، ما همکاران زیادی را بدرقه کردیم و همکاران بیشتری را هم از دست داده ایم همانها که دیگر آن ادم سابق نمی شوند، ما عمیقا نیاز داریم آنها را هم برگردانیم ، روح شان و روان بهم ریخته شان را ....

روز همه ی آنها مبارک .

علی طاهری نیا - متخصص پزشکی اورژانس

#علی_طاهری_نیا
#آشفته_نویسی
#روز_پزشک



https://t.center/alitaheriniya