شعر ، ادبیات و زندگی

#نظام
Channel
Art and Design
Books
Music
Humor and Entertainment
Persian
Logo of the Telegram channel شعر ، ادبیات و زندگی
@alahiaryparviz38Promote
267
subscribers
7.65K
photos
4.62K
videos
17.2K
links
کانال شعر ، ادبیات و زندگی
دو میلیارد نفر از مردم جهان در ماههای آینده شغل خود را از دست خواهند داد!

🔹در دو تا سه ماه آینده از هر ۶نفر از مردم جهان یک نفر به صف بیکاران اضافه خواهد شد.
🔹طبق تحقیق انجام شده توسط BCG به دلیل کروناویروس درآمد کارگران در جهان 3.4 تریلیون دلار کاهش پیدا می‌کند.

باید تناقض و تضادی در بنیان وجودی یک نظام اجتماعی باشد که با وجود افزایش ثروت ، از نکبت و بدبختی آن برای اکثریت کاسته نمی شود.
#نظام سرمایه داری ناکارآمد تر از همیشه

https://t.center/alahiaryparviz38
555.pdf.pdf
601.5 KB
🟢لیست بیمارستان‌های پذیرش دهنده بیماران مبتلا به کرونا اعلام شد

🟢دقایقی پیش این لیست در اختیار ما قرار گرفت. در صورت هرگونه تغییر اینجا اطلاع‌رسانی خواهیم کرد.


🌐كانال سازمان #نظام_پزشكي
🔴@IRIMCCHANNEL
#من #مهندس #عمرانم ...



من یک #مهندس عمرانم ، روز بعد از زلزله به محل #حادثه رفتم تا کمکی انجام دهم گوشه چشمی هم به خرابی ها و نوع خرابی ها دارم ، خوب میدانم نقاط ضعف کجاست . میدانم چرا اسکلت ساختمان سالم است ولی دیوار ریخته ، خوب میدانم این ستون است که با آجر پرشده یا ملات خور سنگ و کاشی روی ستون ! خوب میدانم و میبینم و میشنوم چه میگویند ولی فعلا سکوت میکنم چون هموطنم #داغدار است .

من #مهندس عمرانم ، دارای پروانه اشتغال و مهر نظام مهندسی در رشته #طراحی . حق الزحمه من برای طراحی سازه متری 6000 تا 10000 است کمتری از حق الزحمه کاشیکاری یا گچ کاری و نقاشی و ... برای هر متر ! مالک به سراغم می آید و تخفیف میخواهد چون فلان شخص زیر تعرفه نظام مهندسی برایش محاسبات انجام میدهد ولی نمیداند که نقشه ی تیپ و کپی پیست تحویل میگیرد ! مالک به سراغم می آید و میخواهد ساختمانش سبک باشد و میلگرد کمتری مصرف کند او فرق طراحی بهینه و دور زدن آیین نامه و عدد سازی را نمیداند .ای کاش در ساخت و سازها مخصوصا مسکن مهر از نقشه های تیپ استفاده نمی شد و هزینه لازم برای طراحی که مهمترین اصل است پرداخت میشد تا هر منطقه بر اساس فاکتورهای لازم همان منطقه طراحی میشد .

من #مهندس عمرانم ، دارای پروانه اشتغال و مهر نظام مهندسی در رشته #نظارت ، حق الزحمه من برای نظارت #سازه متری 6000 تا 10000 است کمتری از #حق_الزحمه #کاشیکاری یا #گچ کشی و #نقاشی و ... برای هر #متر ! برای گرفتن یک کار ماه ها در صف انتظار #سیستم #ارجاع هستم . همه از #مالک و سازنده تا استاد #بنا میخواهند به من دروغ بگویند تا کار پیش برود . تذکر میدهم گوش کسی بدهکار نیست . سازنده و مجری ساختمان ها اکثرا دارای صلاحیت نیستند . استادکارهای دارای کارت مهارت از فنی و حرفه ایی نیستند . گزارش تخلفشان را به شهرداری و نظام مهندسی ارسال میکنم ولی نتیجه ایی ندارد . اهرم فشاری برای اجرای آیین نامه ها در اجرا برای من وجود ندارد . نه نظام مهندسی از من حمایت میکند نه #شهرداری ... . ای کاش در ساخت و سازها به ناظر قدرت بیشتری داده میشد و به پشتوانه نظام مهندسی ساختمان ناظر قدرت اجرای نکات آیینه نامه های ساختمان را داشت ، ای کاش #مسکن #مهر تحت نظارت نظام مهندسی ساخته میشد .

من #مهندس عمرانم ، دارای #پروانه #اشتغال و #مهر #نظام مهندسی در رشته #اجرا ، اوضاع من از همه بدتر است ! من سالها درس خواندم ، آزمون نظام شرکت کردم و قبول شدم ، دوره های نظام شرکت کردم و باز آزمون دادم و قبول شدم و سالها تجربه کاری دارم ولی هیچ الزامی در کشور برای استفاده از مجری دارای #صلاحیت ساخت و ساز نیست . جایگاه من را کسانی گرفته اند که نه صلاحیت اجرا دارند و نه تخصص .ای کاش در ساخت ساز کشور #مجری #ذیصلاح #اجباری میشد مگر میشود #سازنده ساختمان که رکن اصلی اجرای ساختمان بر اساس آیین نامه های ساختمان است تخصص نداشته باشد ؟ مگر میشود از استادکاری که کارت مهارت سازمان فنی و حرفه ایی ندارد انتظار کار اصولی داشت ؟

من #مهندس عمرانم ، در یک شرکت #مشاور #نظارت #مقیم #پروژه های عمرانی هستم ، بعد از سالها درس خواندن و سالها تجربه کاری هنوز امنیت شغلی ندارم قرارداد من پروژه ایی است ، همیشه بیش از شش ماه حقوقم عقب است . هر روز باید زیر آفتاب و باران در سرما و گرما مراقب تمام حرکات پیمانکار باشم . بعد از بتن ریزی ها اصولا صدایم میگیرد چون خیلی داد میزنم . تنها سلاح من قلمم است ولی بی اثر ! بسیار مکاتبات کردم با پیمانکار و کارفرما و تذکر دادم و نکات آیین نامه را گوشزد کردم ولی کارفرما تمایلی به رعایت آیین نامه ندارد و بیشتر کلنگ زنی و افتتاح پروژه برایش مهم است .زمانی که به شدت سر اجرای اصول و قوانین ایستادگی میکنم سریعا بازخواست میشوم و تهدید به اخراج و به لطف قراردادهای نیم بند و نبود امنیت شغلی به سرعت جایگزین مطلوب به جای من خواهد آمد . ای کاش کارفرمایان به جای فکر کردن به افتتاح پروژه و پاداش ها و ارتقاهای بعد پروژه به فکر کیفیت پروژه بودن . کلنگ زدن و افتتاح هنر نیست ، هنر ماندگاری و کیفیت پروژه است .


من مهندس عمرانم ولی به احترام داغ هموطنانم سکوت میکنم ... .


به قلم ح .
@alahiaryparviz38
نامه (مانیفست) #برتراند_راسل ، #فروید ، #گاندی و #انیشتین در باره لغو سربازی



بخش سوم

متن مانیفست به زبان اصلی:


MANIFESTO AGAINST CONSCRIPTION
AND THE MILITARY SYSTEM

🖌In the name of humanity,

for the sake of all civilians threatened by war crimes,
especially women and children, and
for the benefit of Mother Nature suffering from war preparations and warfare,

We, the undersigned, plea for the universal abolition of conscription as one major and decisive step towards complete disarmament.

We remember the message of 20th century-humanists:

"It is our belief that conscript armies, with their large corps of professional officers, are a grave menace to peace. Conscription involves the degradation of human personality, and the destruction of liberty. Barrack life, military drill, blind obedience to commands, however unjust and foolish they may be, and deliberate training for slaughter undermine respect for the individual, for democracy and human life.

It is debasing human dignity to force men to give up their life, or to inflict death against their will, or without conviction as to the justice of their action. The State which thinks itself entitled to force its citizens to go to war will never pay proper regard to the value and happiness of their lives in peace. Moreover, by conscription the militarist spirit of aggressiveness is implanted in the whole male population at the most impressionable age. By training for war men come to consider war as unavoidable and even desirable." (1)

"Conscription subjects individual personalities to militarism. It is a form of servitude. That nations routinely tolerate it, is just one more proof of its debilitating influence.

Military training is schooling of body and spirit in the art of killing. Military training is education for war. It is the perpetuation of war spirit. It hinders the development of the desire for peace." (2)

We encourage all people to emancipate themselves from the military system and, therefore, apply methods of non-violent resistance on the lines of Mahatma Gandhi and Martin Luther King, as they were: Conscientious Objection (by conscripts and professional soldiers, in war and peace time), Civil Disobedience, War Tax Resistance, Non-Cooperation with military research, military production and arms trade.

In our age of electronic warfare and media manipulation, we cannot deny our responsibility to act in time, according to our consciences. It is high time to demilitarize our minds and our societies, to speak out against war and all preparations for it.

Now is the time to act, now is the time to create and to live in a way that saves the lives of others.

(1) Anti-Conscription Manifesto 1926, signed among others by Henri Barbusse, Annie Besant, Martin Buber, Edward Carpenter, Miguel de Unamuno, Georges Duhamel, Albert Einstein, August Forel, M.K. Gandhi, Kurt Hiller, Toyohiko Kagawa, George Lansbury, Paul Loebe, Arthur Ponsonby, Emanuel Radl, Leonhard Ragaz, Romain Rolland, Bertrand Russell, Rabindranath Tagore, Fritz von Unruh, H.G. Wells

(2) Against Conscription and the Military Training of Youth 1930, signed among others by Jane Addams, Paul Birukov and Valentin Bulgakov (collaborators of Leo Tolstoy), John Dewey, Albert Einstein, August Forel, Sigmund Freud, Arvid Jaernefelt, Toyohiko Kagawa, Selma Lagerloef, Judah Leon Magnes, Thomas Mann, Ludwig Quidde, Emanuel Radl, Leonhard Ragaz, Henriette Roland Holst, Romain Rolland, Bertrand Russell, Upton Sinclair, Rabindranath Tagore, H.G. Wells, Stefan Zweig
http://img.techpowerup.org/170806/anger-1-fatimah-al-khtani.jpg



#سربازی
#برده_داری
#خدمت_اجباری
#نظام_وظیفه
نامه #برتراند_راسل ، #فروید ، #گاندی و #انیشتین در باره لغو سربازی


بخش دوم

متن اعلامیه:



🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃


🖌به نام انسانیت

برای سعادت همه شهروندان غیر نظامی که در خطر جنایت جنگی هستند، بخصوص زنان و کودکان، و برای خاطر مادر طبیعت که زخم خورده مانور‌های نظامی و جنگ‌ها است.
ما امضا کنندگان تقاضای برچیده شدن خدمت سربازی به عنوان یکی از مهم‌ترین و سرنوشت ساز‌ترین گام‌ها برای خلع سلاح عمومی را داریم.
ما پیام انسان گرایان قرن بیستمی را به یاد می‌آوریم:
«این باور ماست که ارتش با سیستم نظام وظیفه اجباری و لشکر‌های انبوه از افسر‌ها یک خطر سنگین برای صلح می‌باشد. خدمت سربازی اجباری شامل یک نظام تخریب شخصیت انسانی و ازبین برنده آزادی می‌باشد. زندگی پادگانی، آموزش‌های نظامی، اطاعت کورکورانه از فرمان‌های نظامی بدون توجه به احمقانه و غیر منصفانه بودنشان، و آموزش‌های نظامی برای قتل عام، به گور سپارنده احترام فردی، دموکراسی و حیات انسان است. این تحقیر شرافت یک انسان است که مجبور شود از جان خود دست بشوید و یا برخلاف میلش جان دیگری را بگیرد یا بدون باور به عدالت در رفتارش کاری را انجام دهد. حکومتی که به خود حق می‌دهد شهروندانش را مجبور به جنگ رفتن کند، در دوران صلح نیز هرگز به ارزش زندگی شهروندانش و سعادت زندگی آنان توجهی نمی‌کند. علاوه بر این، با سربازگیری اجباری روح خشونت طلبی در جان مردان در تاثیرپذیر‌ترین سن آنان ریشه می‌دواند. در آموزش‌های نظامی برای جنگ، مردان جوان به مرور جنگ را اجتناب ناپذیر و حتی مطلوب می‌انگارند.»
«خدمت سربازی شخصیت فردی افراد را به سمت نظامی‌گری سوق می‌دهد و این شکلی از بردگی است. اینکه برخی ملت‌ها این سیستم را تحمل می‌کنند یک نشانه دیگر از اثر ناتوان کننده این سیستم می‌باشد. آموزش نظامی هنر کشتار را به جسم و جان انسان‌ها می‌آموزد. آموزش نظامی آموزش جنگ است و بقای روح جنگ را تداوم می‌بخشد و مانع ایجاد میل به صلح می‌شود.
بدین سان ما همه انسان‌ها را تشویق می‌نمائیم که خود را از سیستم نظامی‌گری‌‌ رها کنند و روش‌های مقاومت غیر خشونت آمیز را در راستای افکار ماهاتما گاندی و مارتین لو‌تر کینگ درخواست نمایند. همانگونه که آن‌ها خواستند: نرفتن به خدمت نظامی (توسط سربازان اجباری و سربازان حرفه‌ای)، نافرمانی مدنی، مقاومت در برابر هزینه مالیات جنگ، عدم همکاری با تحقیقات نظامی، تولیدات نظامی و تجارت اسلحه.
در عصر جنگ الکترونیک و دستکاری رسانه‌ها بر طبق وجدانمان نمی‌توانیم منکر مسئولیت خود برای کنش به موقع شویم. اکنون زمان آن است که ذهنمان و اجتماعمان را از نظامی‌گری بزدائیم تا بر ضد جنگ و هر آمادگی برای آن سخن بگوئیم.
اکنون زمان کنش است. اکنون زمان خلاقیت و زندگی در راهی است که جان دیگران را نجات دهد.

آلبرت انیشتین، زیگموند فروید، گاندی، رومان رولاند، برتراند راسل، تاگور، توماس مان و دهها نویسنده و متفکر نیمه اول قرن بیستم
(لیست افراد امضا کننده در انتهای صفحه 👇)

(1) Anti-Conscription Manifesto 1926, signed among others by Henri Barbusse, Annie Besant, Martin Buber, Edward Carpenter, Miguel de Unamuno, Georges Duhamel, Albert Einstein, August Forel, M.K. Gandhi, Kurt Hiller, Toyohiko Kagawa, George Lansbury, Paul Loebe, Arthur Ponsonby, Emanuel Radl, Leonhard Ragaz, Romain Rolland, Bertrand Russell, Rabindranath Tagore, Fritz von Unruh, H.G. Wells

(2) Against Conscription and the Military Training of Youth 1930, signed among others by Jane Addams, Paul Birukov and Valentin Bulgakov (collaborators of Leo Tolstoy), John Dewey, Albert Einstein, August Forel, Sigmund Freud, Arvid Jaernefelt, Toyohiko Kagawa, Selma Lagerloef, Judah Leon Magnes, Thomas Mann, Ludwig Quidde, Emanuel Radl, Leonhard Ragaz, Henriette Roland Holst, Romain Rolland, Bertrand Russell, Upton Sinclair, Rabindranath Tagore, H.G. Wells, Stefan Zweig
http://img.techpowerup.org/170806/page-18-thumb-large.jpg


#سربازی
#برده_داری
#خدمت_اجباری
#نظام_وظیفه
نامه #برتراند_راسل ، #فروید ، #گاندی و #انیشتین در باره لغو سربازی

بخش اول

مقدمه:

فروید از جمله متفکرینی بود که از اوائل جنگ جهانی اول بر این حقیقت تاکید کرد که بشر وقتی در یک مجموعه بزرگتر اجتماعی قرار می گیرد با وجود همه شعور تمدنی، به طور تقریبا کورکورانه به رفتار بسیار بدوی و خشن مربوط به دوران باستانی تمایل پی می کند.

او دولت های بزرگ در سرزمین های پیشرفته را در ایجاد نفرت عمومی بین انسانها مسئول دانست. به نظر او توسعه صنعتی بشر قرن بیستم نفرت و مخالفت بین ملت ها را از همیشه خطرناکتر کرده است. در بحبوحه جنگ جهانی اول و سال های بعد از آن، فروید و بخشی از متفکرین علمی و فرهنگی جهان ضمن تماس و گفتگو با هم توانستند اعلامیه مشترکی بنویسند که اصل و اساس نظامی گری و سرباز گیری در اجتماعات بشری را ضد انسانی تشخیص دهند.
بیش از 80 سال از این اعلامیه جهانی در مخالفت با نظامی گری می گذرد ولی هنوز بخش بزرگی از کشورهای روی زمین ارتش و سرباز گیری به انواع مختلف را در قانون کشوری شان حفظ کرده اند.

با وجود آنکه دنیا در بسیاری از زمینه های علمی و فرهنگی توسعه یافته است ولی همچنان خطر جنگ بین ملت ها وجود دارد. کشورهای بزرگ صنعتی همچنان بزرگترین تولید و صادر کننده تولیدات نظامی هستند و و بحران و بهانه های واقعی نفرت بشر از همدیگر بویژه در مناطق توسعه نیافته به قوت خود باقی است.

خواندن دوباره این اعلامیه به خوبی نشان می دهد که که چرا با هشیاری تمام هدف این رهنمودها، تاثیر مهیب سیستم نظامی گری و سربازگیری دولت های جهان است.


#سربازی
#برده_داری
#خدمت_اجباری
#نظام_وظیفه
▪️ حقه‌های #تفاوت_گذار #نظام_کاپیتالیستی و ارتباط آن‌ها با #خود:

نویسنده: #سحر_آریا

"رنگ مویی طبیعی را انتخاب کرده‌ام و بیش از هر وقت دیگر به «خودم» احساس نزدیکی می‌کنم."

شخصیتی که فرد بالا به آن احساس نزدیکی می‌کند، کجاست؟ چگونه محقق می‌شود؟ تا پیش از این تغییرات کجا بوده است؟ آیا واقعیتِ این سوژه‌ها خیلی پیش‌تر توسط جهان کاپیتالیستی ما از بین نرفته‌اند؟ این هویت‌های توهمی که به شخص خورانده می‌شوند، جز آن‌که تنها رجعتی‌‌اند به یک مدل انتزاعی یا ترکیبیِ از پیش تعیین شده، چه هستند؟ تلاش نومیدانه‌ی ما برای برجسته‌سازی تفاوت‌ها (در این مثال ساده تفاوت‌های چهره‌ای که باعث تشخص یافتن خود و درنتیجه متمایز شدن خود از دیگری می‌شود.) زمانی‌که ما زیر بمباران اشیا و نشانه‌هاییم، تنها کارکرد و نقش لجستیکی ما را یادآور می‌شود. سرمایه‌داری به خوبی آن روی سکه را می‌بیند و می‌تواند به واسطه‌ی وعده‌‌ی پرطمطراق «تفاوت» به شکل‌های مختلفی انواع وجوه زیستی ما را تحت سلطه قرار دهد.

خواست محافظه‌کارانه‌ی اشیای کم‌تر تجملی و کم‌تر پر زرق و برق تنها فیگوری‌ست برای تمایزگذاری بین خود و دیگری. بنابراین تظاهر به سادگی و طبیعی‌نمایی نیز یکی دیگر از استراتژ‌ی‌های طبقاتی جدید برای تشدید میل به فردگرایی و ترغیب به تفاوت‌گذاری است. البته هرگز تفاوت‌های اساسی و واقعی برای نظام محلی از اعراب ندارند؛ بلکه آنچه مهم به نظر می‌رسد، از ریخت انداختن این تفاوت‌های واقعی به کمک جانشین کردن معیارهای تولیدی‌اش با آن‌هاست.

این الگوهای تفاوت‌گذار صوری، توخالی و پوشالی‌اند ‌و درواقع شبکه‌ی پیچیده‌ی قدرت مدام همان ساختار صلب و دوقطبی زنانه/مردانه را بازتولید می‌کند؛ هرچند که هرچه می‌گذرد، الگوهای زنانه در ابعاد کلان فراگیرتر می‌شوند؛ به طوری‌که ماهیت رفتارهایی که از افراد، فارغ از جنس آن‌ها در چنین نظامی انتظار می‌رود، چندان باهم فرقی نمی‌کنند.

تا زمانی‌ که مدام بر اساس پیش‌قراردادها فکر می‌کنیم؛ آن‌ها را صحه‌گذاری و تثبیت می‌کنیم و با مکانیسم‌های اخلاقی و دلالتی سر جنگ نداریم، هرگز نمی‌توانیم به دگردیسی و بازاندیشی در "خود" نزدیک شویم؛ همچنین هرگز موفق به مهیاسازی بستری تازه برای تولید فرم‌های متکثر و ایجاد فرصت‌ها و ظرفیت‌های به معنی واقعی متفاوت نمی‌شویم و درنتیجه این نظم‌ تقابلی و دوتایی بهم زده نمی‌شود.

خود را تنها می‌توان از طریق رهاسازی‌اش از آپاراتوس‌های سیاسی و اجتماعی ‌بازیابی کرد؛ به زعم میشل فوکو باید مدام پرسید: «ما چگونه خودمان را از طریق تکنیک‌‌های اخلاقی خود برمی‌سازیم؟» چگونه می‌توان از شر عقلانیت مطمئنی که در تمامی نهادها و ایده‌ها ریشه دوانده‌است، خلاص شد؟ چگونه ‌می‌توان تکنیک‌های فردیت‌ساز قدرت را خنثی کرد؟

با مفهوم‌‌سازی مسائل باید ردپای قدرت ریزومی را از خلال استراتژی‌های به کارگرفته شده‌ی آن در روابط و رویارویی‌هایش دنبال کرد و اشکال تازه‌ی اعتراض را که از دل سیاست تمامیت‌بخش قدرت بیرون می‌زنند، دریافت. آن‌ها تنها آن‌ها می‌توانند نویدبخش انفصال از پایگان‌های هرمی و طبقه‌ای باشند.