شعر ، ادبیات و زندگی

#سپیده_قلیان
Channel
Art and Design
Books
Music
Humor and Entertainment
Persian
Logo of the Telegram channel شعر ، ادبیات و زندگی
@alahiaryparviz38Promote
267
subscribers
7.65K
photos
4.62K
videos
17.2K
links
کانال شعر ، ادبیات و زندگی
. مهین بلندگرامی؛ کارگر تمام وقت زنده بوشهر که عاشق شیرینی بود «مهین بلندگرامی»یکی از شخصیت‌های واقعی کتاب «احضار دوال پای رسوایی با پای سیب» سپیده قلیان است. مهین کُرد بود، سی ساله و کارگر تمام‌وقت زندان بوشهر؛ همان زندانی که سپیده آن را «آخر دنیا» توصیف کرده بود. مهین با تی شکسته مجبور بود ساعت‌ها خم شود و دستشویی‌ها و راهروها و همه‌جا زندان را بشوید و به باور سپیده، برای همین هم بوده که او شیرینی خیلی شیرین دوست داشته؛ چون آن‌همه کار کردن، قند خون را می‌اندازد. او بر اثر ابتلا به کرونا و عدم رسیدگی پزشکی در زندان جان باخت. گزارش ایران‌وایر درباره شخصیت‌های واقعی کتاب سپیده قلیان در لینک بیو با عنوان «شخصیت‌های واقعی، نام‌های ناآشنا و رنج‌های بزرگ؛ زنان کتاب سپیده قلیان کیستند؟» بخوانید. برای خواندن کتاب «احضار دوال پای رسوایی با پای سیب» به این لینک مراجعه کنید. https://publuu.com/flip-book/451556/1019097 #سپیده_قلیان #مهین_بلندگرامی #کتاب_احضار_دوال_پای_رسوایی_با_پای_سیب

#زن_زندگی_آزادی


https://t.center/alahiaryparviz38
💥💥💥

خانواده #سپیده_قلیان، زندانی سیاسی اعلام کردند که آن‌ها نیز، در همراهی با اعتصاب غذای ۶١ زن زندانی سیاسی و عقیدتی بند زنان زندان اوین، دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
مهدی قلیان، برادر سپیده قلیان، در استوری اینستاگرامش نوشت "من مهدی قلیان، برادر سپیده قلیان و محبوبه رضایی به همراه پدر و مادرم در کنار خواهران زندنی‌ام، اعتصاب غذا می‌کنیم."

https://t.center/alahiaryparviz38
نامه سپیده قلیان از زندان

با دستور وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، محکوم به نفی بلد هستم.

سالهاست که در تبعید به سر می‌برم. طی این سال‌ها برای رفع این حکم دست به هر کاری زده ام؛ نامه نگاری ، مذاکره، مناقشه، تحصن، اعتصاب. گفته‌ام جان و نان خانواده‌ام در خطر است، هر هفته طی کردن هزاران کیلومتر راه مصیبت است. اما هر بار با ادامه‌ی روند تبعید به من محرز شده است که حرف نماینده سازمان زندان‌ها در زندان بوشهر درست بود: جنازه‌ت به خوزستان بازخواهد گشت.
علی ایحال در این مصیبت‌کده که ملتمان مرگ را نفس میکشد صحبت از رنج نفی بلد برای من و خانواده‌ام شاید بی‌جهت باشد. نفی بلد من در برابر اینکه جمهوری اسلامی در روز روشن میتواند کودک ۱۶ ساله را سلاخی کند هیچ است. اما این نامه را ثبت کردم که بگویم اگر این کیلومترها روزی قاتل خانواده‌ام شد، یادمان باشد که به غیر از مذاکره و مناقشه با نامسئولین نامحترم جمهوری اسلامی و تحصن، اعتصاب و نامه‌نگاری با آنها، به مردم نیز گفته ام: من سپیده قلیان پنج سال است که به دستور وزارت اطلاعات به نفی بلد محکوم شده‌ام!
#سپیده_قلیان
آذرماه ۱۴۰۲
زندان اوین
[email protected]
💥💥💥

🔻 بیانیه پنج تن از زنان سیاسی پس از آزادی از زندان

ما نویسندگان این نامه به عنوان بخش بسیار کوچکی از  زندانیان سیاسی ایران که به تازگی از زندان آزاد شده ایم بر این باوریم که موج آزادی‌های اخیر زندانیان سیاسی از نتایج خیزش اعتراضی مردم آزادی‌خواه و شجاع از جمله زنان ‏و جوانان مبارز ایران است. اتفاقی که نتیجه همبستگی در قیام #زن_زندگی_آزادی و خیزش مردمی علیه سرکوب‌ حکومت است. حرکتی که ابعاد گسترده و مبنای برانگیزاننده آن توجه همه‌ی جهان را جلب  نموده و الهام بخش تلاش برای عدالت و آزادی شده ما از زمانی که آزاد شده‌ایم چشم به راه رهایی بقیه همبندی‌هایمان هستیم ، از جمله سپیده کاشانی و نیلوفر بیانی که حکایت ۵ سال رنج و ستمی که بر آنها روا رفته را همه شنیده اند.آنها جزو شریفترین افراد این سرزمین هستند که در طی این سال ها با زندان و شکنجه صرفا تاوان عشق و پاسداری خود از طبیعت این مرز و بوم را پرداخت کرده‌اند.
آنچه در این میان بسیار تاثیرگذار و قابل توجه است ترکیب و پایگاه اجتماعی زندانیان است. جمع زندانیانی که فعالین زنان، معلمان، دانشجویان، کارگران، جامعه‌شناسان، اساتید دانشگاه، وکلا، روزنامه نگاران، سینماگران، ورزشکاران، نویسندگان، هنرمندان، نوکیشان مسیحی، دراویش، اقوام، دادخواهان تا جامعه بهائیان و فعالین محیط زیست و… را در برمی‌گیرد.این گستردگی اجتماعی وسعت حیرت انگیز برخورد حاکمیت با مردم ایران و همچنین مقاومت مردمی در طبقات و اقشار مختلف را نشان می‌دهد.
ما به عنوان تعدادی از زندانیان سیاسی زن آزاد شده و همراه با حرکت آزادی‌بخش “زن، زندگی، آزادی” امید داریم با تداوم حمایت‌های شما مردم و تلاش و پافشاری جامعه جهانی به زودی شاهد آزادی همه زندانیان سیاسی مرد و زن و هم‌بندیان زندانی خود در اوین، و سایر زندان‌ها باشیم.
‏از جمله ‎#نرگس_محمدی#ناهید_تقوی#مریم_حاج‌حسینی#فاطمه_مثنی#زهرا_زهتابچی#سپیده_قلیان#مهوش_شهریاری#فریبا_کمال‌آبادی#بهاره_هدایت#فائزه_هاشمی#گلرخ_ایرایی#ثمین_احسانی#اکرم_نصیریان#نسرین_جوادی#معصومه_نساجی#ملیحه_نظری#سارا_احمدی#نیلوفر_بیانی#سپیده_کاشانی ‌‎#مریم_اکبری‌منفرد#زینب_جلالیان#سها_مرتضایی و… .
روز آزادی نزدیک است.


#عالیه_مطلب_زاده
#رها_عسکری‌زاده
#نوشین_جعفری
#ملیحه_جعفری
#هستی_امیری

#درب_زندانها_شکسته_خواهد_شد
https://t.center/alahiaryparviz38
شعر ، ادبیات و زندگی
Photo
🔴 روایت سپیده قلیان از اعترافات اجباری بازداشتی‌های قیام ژینا در زندان اوین

من در چهارمین سال، از گذران حبس و تبعید، صدای پای رهایی و آزادی را از تمامی ایران می‌شنوم. دیوارهای اوین نمی‌تواند جلوی رسیدن صدای #زن_زندگی_آزادی از چهارگوشه‌ی ایران را بگیرد.

این ها چیزی از ترس و وحشت هر لحظه‌ام از شکنجه و اعدام و سرکوب را کم نمی‌کند. هر بار با پخش نامستندی فرو می‌ریزم؛ گرچه نوید انقلاب را خیابان در گوش‌مان زمزمه می‌کند. من در زندان دانشجوی رشته‌ی حقوق هستم و در میان این سردی و وحشتِ هر روزه، برای اخذ امتحان به مکانی به نام فرهنگی زندان اوین می‌روم. مکانی که فقط جایی برای برگزاری آزمون‌ها بود. حال گویا تبدیل به ساختمان بازجویی شده است. لابد بسیار طبیعی است که مدارس به سربازخانه  و دانشگاه ها به محل هجوم اراذل حکومتی تبدیل شده است.

در تاریخ هفتم آذر‌ مقابل درب خروجی فرهنگی، پسر جوانی را در حال بازجویی دیدم. من فریاد می‌زنم تو رو خدا اعتراف نکن و مرگ بر شما ستمگران که به زودی تقاص پس می‌دهید. جلوی دهانم را مأمور زن می‌گيرد و به زور می‌بردم. می‌توان حدس زد که در این مدت، عموم احکام زندان و اعدام، از دل همین بازجویی‌ها درآمده است. از دل شکنجه‌گاه‌ها.

اینک تکرار اعترافات اجباری و پخش نامستندها ادامه دارد اما صدایی که فضا را می‌شکند این بار نه از راهروی بازجویی بلکه از خیابان‌های مریوان، ایذه، رشت، مازندران و سیستان و بلوچستان و باقی شهرهای ایران به گوش می‌رسد. این صدا، صدای انقلاب است. صدای واقعی #ژن_ژیان_ئازادی .
#سپیده_قلیان 
https://t.center/alahiaryparviz38
💥💥💥

نامه ۱۸ تن از زنان زندانی سیاسی در اوین: اعدام باید متوقف شود

«اعدام باید متوقف شود
ما مردم آزادی‌خواه و برابری‌طلب ایران در ماه‌های اخیر برای سرنگونی رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی هم‌پیمان شده ایم. ما در شهرها، روستاها، خیابان‌ها و خانه‌های‌مان، در داخل و خارج از کشور به‌پاخاسته‌ایم.
سرکوب‌های وحشیانه و گسترده حکومت در سراسر کشور موجب پراکنده شدن اعتراضات قدرتمند خیابانی در روزهای اخیر شده و حکومت به جای عقب‌نشینی از کشتار خیابانی و سرکوب، قدمی پیشتر نهاده و اعدام را برای ایجاد ارعاب آغاز کرده است.
اعدام کسانی که شانه به شانه‌ی هم در خیابان‌ها ایستاده بودند.
اعدام محسن شکاری به عنوان یک معترض خیابانی جنایتی آشکار بود که جهان را به حیرت واداشت.
به پاس عهد و پیمان در قلب‌های‌مان، به پاس دست‌های گرم در دست هم گذاشته‌مان، به پاس فریاد برخاسته از سینه‌های‌مان، به بغض نشکسته در گلوی‌مان، تنهای‌شان نگذاریم و برای نجات جان به‌پاخاستگان در بند و توقف چرخه‌ی قتل حکومتی به‌پا خیزیم.
برای پاره کردن ریسمان دور گلوی جوانان‌مان و برای درهم شکستن چوبه‌های برافراشته مرگ به‌پا خیزیم.
راه دیگری وجود ندارد!
این بار خیابان‌های شهر را با فریاد "اعدام را متوقف کنید" تسخیر کنیم و اعتصابات را با قدرت و فراگیری بیشتر ادامه دهیم.
ما نیز در کنار شما، گرچه در زندان، همراهی خود را با "خیابان" که به حکم اسارت از آن محروم مانده‌ایم اعلام کرده و برای اعلام مخالفت خود با اعدام در دفتر افسر نگهبان بند زنان زندان اوین در 21 آذرماه با خواندن سرود و سر دادن شعار تحصن می‌کنیم.
اسامی امضاءکنندگان به ترتیت حروف الفبا بر اساس نام‌خانوادگی:

#گلرخ_ایرایی، #فریبا_اسدی، #الناز_اسلامی، #نسرین_جوادی، #زهره_داوری، #زهره_زیوری، #زهره_سرو، #زهرا_صفایی، #گلاره_عباسی، #مرضیه_فارسی، #سپیده_قلیان، #صبا_کردافشاری، #عسل_محمدی، #نرگس_محمدی، #فرنگیس_مظلوم، #پرستو_معینی، #پوران_ناظمی، #بهاره_هدایت».

#اعدام_قتل_عمد_حکومتیست
#توماج_صالحی_را_آزاد_کنید
#دانشجوی_زندانی_را_آزاد_کنید
#آزادی_یی_قید_و_شرط_بازداشت_شدگان
#زندانی_سیاسی_ آزاد_ باید
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
#علیه_وضع_موجود
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#سارینا_اسماعیل_زاده
#اعتراضات_سراسری
#اعتصاب_عمومی
#اعتراض_به_قتل_مهسا_امینی

https://t.center/alahiaryparviz38
جان #سپیده_قلیان در خطر ست!

حال نامساعد و وخیم سپیده قلیان بدلیل ابتلا به کرونا در قرنطینه ی زندان اوین !
#آزادی_ بی_ قید_ و _شرط _سپیده_ قلیان
https://t.center/alahiaryparviz38
به نقل از مهدی قلیان برادر سپیده قلیان ساعتی قبل بعد از تحمل ۲۵ روز انفرادی در بند امنیتی ۲۰۹ امروز سپیده قلیان به بند زنان زندان اوین منتقل شد.

#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#سپیده_قلیان
https://t.center/alahiaryparviz38
جان زندانیان سیاسی در خطر است.

برادر سپیدە قلیان خبر داد کە ٨ زندانی در زندان بوشهر بە قصد کشتن سپیدە به او حملە کردە و او را مورد ضرب و شتم شدید قرار دادەاند.
یک روز بعد از تماس تلفنی سپیدە با خانوادەاش، پدر و مادر سپیدە سراسیمه از شهرستان دزفول بە سمت زندان بوشهر کە ٧٠٠ کیلومتر فاصلە دارد, حرکت میکنند و بە ملاقات سپیدە می روند.
مسئولین زندان از مطالبە والدین سپیدە مبنی بر کنترل دوربینهای مداربستە خودداری میکنند.

پ.ن/چرا از دوربینهای مدار بسته ی مستقر در زندانها نیز گزینشی استفاده میکنید؟!!

#سپیده_قلیان
#مویی_از_سرشان_کم_نشود
#بدون_قیدوشرط_آزادگردند

منبع : شورای بازنشستگان ایران

https://t.center/alahiaryparviz38
Forwarded from اتچ بات
‍ پاسخ سپیده قلیان به محمد مهدی حاج محمدی، رئیس سازمان زندان‌ها.

محمدمهدی حاج‌محمدی، رئیس سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور، روز جمعه ۷ خرداد با انتشار عکسی در حساب کاربری توییترش، نوشت ضمن بازدید از زندان بوشهر، با سپیده قلیان، فعال مدنی و حامی کارگران دیدار کرده است.

رئیس سازمان زندان‌ها ادعا کرد که شخصا «پیگیر وضعیت سپیده قلیان» شده و او از «شرایط و امکانات در اختیارش راضی بود» و از «شیرینی‌هایی که خودش در زندان پخته را تعارف می‌کرد». رئیس سازمان زندان‌ها همچنین تاکید کرد که سپیده قلیان از «بابت سختی رفت و آمد خانواده‌اش نگران بود»
سپیده قلیان در پاسخ به پیگیری او توسط رئیس سازمان زندان‌ها و تعارف شیرینی گفته:

«گفته‌اید شخصا پیگیر حال من بوده‌اید و از اینکه به شما شیرینی تعارف شده به نتایج دلخواه خود رسیده‌اید. بهتر است قبل از اینکه بروم سر اصل ماجرا چند نکته را به شما یادآوری کنم. اولا من به تنهایی آن شیرینی‌ها را نپخته‌ام، بلکه حاصل کار و تلاش زندانیان زنی بود که به صورت شورایی یک کارگاه را اداره می‌کنند تا تلخی حبس ناعادلانه‌شان را کمی برای خود شیرین کنند. رضایت‌مندی اعضای کارگاه پنگ نیز به این خاطر بود که شیرینی‌پزی برای آنها تمرین خواهرانگی و همبستگی‌ای تبدیل شده که با هر ابزاری از آنها گرفته شده است.»

سپیده قلیان در صحبت‌هایش به یکی از اعضای شیرینی‌پزی زندان بوشهر به نام «محبوبه رضایی» اشاره می‌کند، یک زندانی سیاسی با حکم دو سال و شش ماه حبس که به گفته او بر اساس ابلاغیه دادگاه، به صورت رسمی از حق مرخصی محروم شده است.

سپیده قلیان در پاسخ به نگرانی‌های مطرح شده توسط رئیس سازمان زندان‌ها در خصوص سختی و مسافت طولانی خانواده برای دیدار با او، همچنان مطالبات کارگران هفت تپه را به پرسش می‌گذارد:

«در اولین و آخرین مکاتبه‌ام از شما می‌خواهم به جای اینکه بعد از دو سال نگران وضعیت من و خانواده‌ام شوید یا به کیلومترهایی که آنها طی می‌کنند فکر کنید، برگردیم به سوال اصلی: امید اسدبیگی کجاست؟ همدستان غارتگر هفت‌تپه کجا هستند؟فساد قوه قضاییه بر ما پوشیده نیست.»

سپیده قلیان یادآور می‌شود که پس از دو سال مطالبات آنها همچنان به قوت خود باقی مانده است و به گفته او «این فساد با هیچ رنگی پاک‌شدنی نیست.»

او در بخش دیگری از سخنانش به شکایت مقام‌ها و مسئولان نهادهای امنیتی درباره خودش می‌پردازند:

«در جریان دیدارهای قبلی با مقامات، نهادهای امنیتی همیشه شاکی بودند و می‌پرسیدند که چرا به سمت آنها تف انداخته‌ام، چرا قاضی ناظر بر زندان را سیلی زده‌ام، چرا نماینده دادستان را با تنها سلاحم که کفشِ پایم بود کتک زدم. جواب سوالتان را اینجا می‌دهم، مرز ما با کسی که در سفرش به سنندج اعلام می‌کند "الگوی ما در زندانبانی لاجوردی است" کاملا مشخص است. حتما در دیدار بعدی به جای تعارف شیرینی‌های کارگاه پنگ به سمت‌تان مشت و لگد پرتاب خواهم کرد. پنگ در گویش بوشهری به معنی خوشه خرما است. مردمان جنوب همواره در طول تاریخ رنج‌هایشان را به نخل و تزکیه‌هایشان را به خوشه خرما سپرده‌اند.»

#سپیده_قلیان_آزاد_باید_گردد

https://t.center/alahiaryparviz38
چرا چاره نمی شود
آتشی که به جانم افتاده است
از خشم و رنج ونفرت وتحسین
برقص پسرم... برادرم....یاورم
دلاورم...
یزله کن ....
بگذار کاخ های ستم بلرزند
و ویران شوند
بگذار گرسنگی پایان بگیرد
و مزدوری برای سرمایه
به تاریخ سپرده شود
یزله کن....یزله کن....
جهان ، رقص پاهای گرسنه و تاول زده ات را
ثبت خواهد کرد
تاریخ کارگران و ستمدیدگان
به آن افتخار خواهد کرد
برقص پسرم دلاورم.....
بر نعش سود و سرمایه
برقص دلاورم🌹✌🏻
#هفت_تپه#نان_کار_آزادی
#اسماعیل_بخشی#ایمان_اخضری
#کارگر_اخراجی#کارگر_زندانی#شلاق
#سپیده_قلیان#نه_به_شورای_اسلامی_کار#تشکل_مستقل_کارگری

یکشنبه /۱۲/مرداد/۱۳۹۹
ارسالی به کانال تلگرامی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
💥💥💥

#سپیده_قلیان دقایقی پیش #بازداشت شد

پس از مراجعه #سپیده_قلیان به دادسرای اوین برای پیگیری پرونده اش، همانجا بازداشت و روانه زندان شد .
سپیده قلیان بدلیل حمایت از کارگران هفت تپه به پنج سال زندان و از شمول عفو خارج شده بود امروز به دادسرای اوین مراجعه کرد که همان جا بازداشت و روانه زندان شد.
سپده قلیان در کلیپی امروز خبر داد تا یکشنبه آینده موقتا آزاد شده و برای جمع کردن وسایل شخصیش به خانه بازگشته است.
وی یکشنبه آینده باید به زندان برگردد.

https://t.center/alahiaryparviz38
Forwarded from اتچ بات
‍ این صدای آقای صادقیان، رییس اطلاعات شوش است. این صدا را یک روز پیش از بازداشت مجددم ضبط کردم و فردای روزی که با برادرم مرا ربودند، - با اینکه خیلی‌ها مخالف انتشارش بودند- اما در نهایت منتشر شد و حالا که فکر می‌کنم بهترین کار ممکن بود.
پیش‌تر آقای صادقیان توسط کارگران هفت‌تپه افشا شده بود. رویکرد این آقا در هفت‌تپه غیر معمولی بود. از آن جهت که میان کارگران می‌نشست، شماره رد و بدل می‌کرد، همیشه جواب تماس‌هایش را می‌داد و خود را دوست همه معرفی می‌کرد. با اینکه رییس اطلاعات شهرستان بود –و البته شریک دزد و رفیق قافله!-، از روزهای پیش از بازداشت‌ام آقای صادقیان بین ۵۰۰۰ هزار کارگر می‌نشست و دزدی‌هایی که نماینده‌های کارگران به او و سه هم‌دست‌اش نسبت داده بودند را انکار می‌کرد و این انکار را با نسبت دادن تهمت‌های جنسی به من محق جلوه می‌داد. در لحظه‌ی نخست بازداشت صادقیان، که از این افشاگری بیشتر از هرچیزی نگران و عصبی بود و با توجه به شناخت از موقعیت و سنت‌های ما در این منطقه، در درست‌ترین (بخوانید کثیف‌ترین) جای ممکن دست گذاشت. افزایش فشار، تهمت‌های جنسی، تحریک خانواده‌ها و برخی از کارگران. وقتی در اتوبوس کارگران هفت‌تپه بودم و گارد ویژه اتوبوس را متوقف کرد، آقای بهمنی رییس فرماندهی اطلاعات شوش یکی از هم‌دستان صادقیان، اسدبیگی، جعفری و نظری -که تصویرش را از شیشه‌ی اتوبوس ضبط کرده‌ام- دستور داد به ما حمله کنند و‌کارگران لطف کردند و مرا از زیر دست ‌و پای ماموران درآوردند و بعد #اسماعیل_بخشی را چنان زدند، چنان زدند که بیهوش شد. وقتی هم که به مقر آقای صادقیان منتقل شدیم، توهین ‌‌و تهمت‌های جنسی، چنان شدت گرفت، شکنجه‌ی عزیزان ما توسط صادقیان چنان شدت گرفت که امیدی به زنده بودن نمی‌دیدیم. تهمت‌های جنسی همانطور که گفتم، فقط به گرفتن تست بکارت و ضرب و شتم و تحریک کارگران و خانواده‌ام ختم نشد. بارها آقای صادقیان در اتاق بازجویی‌ام آمد، با سر و روی متورم‌ام مواجه شد و هربار می‌گفت رفتی بیرون شکایت کن!
آمدیم بیرون و با موج جدیدی از حمله‌ها مواجه شدیم. تهدیدهای جانی، و ضرب و شتم‌هایی که زندگی را سیاه‌تر از قبل کرد و بعد ضبط این صدا و‌ باز هم تهدید اینکه «می‌خوای به خانواده‌ت بگیم؟» مدتی از خانه فرار کردم. آقای صادقیان خیلی دلش می‌خواست به‌خاطر سرپوش گذاشتن بر افشاگری کارگران #هفت‌_تپه درباره‌ی شراکت‌اش با امید اسد بیگی، یک قتل ناموسی هم شکل دهد و موضوع را منحرف کند. اما چیزی که ما میخواهیم واضح است: انتشار باقی اسامی. انتشار اسم صادقیان و نظری و جعفری و بهمنی.
ما به عدالت شما ذره ای باور نداریم. چیزی که باور داریم #فساد_سیستماتیک شماست. اما باز هم فریاد می زنیم که "باقی اسامی کجاست؟" ما هم حق شکایت داریم. یا مثل شکایتم از آمنه سادات ذبیح پور جای شاکی و متهم عوض می شود؟

* پست اینستاگرامی #سپیده_قلیان

https://t.center/alahiaryparviz38
🔴🔴یه جاهایی دوربین نیست اما اون تصاویری که هیچ‌جا ثبت نشده رو یه روزی یه قلم نقل ازنقاشی می‌کنه. روایت من از سی دی‌ماه سال گذشته.

. #تصویراول خودم هستم که با لباس خواب با موها روی زمین کشیده شدم، #تصویردوم تصویر مادرمه که با ملاقه (سلاحش) سعی داشت جلوی انتقال من (توسط اتومبیل اطلاعات) رو بگیره.

نقاشی ‌‌‌و متن برگرفته از صفحه اینستاگرام سپیده قلیان
#زندان
#سپیده_قلیان
https://t.center/alahiaryparviz38
از صفحه اینستاگرام سپیده قلیان

.
پاره‌ای توضیحات درباره آنچه در این #شنبه_سیاه گذشت:
امروز صبح پیروی پیامک چهارشنبه به دادگاه انقلاب مراجعه کردم. ابتدا گفتند رای صادر نشده.
در نهایت با پیگیری و پافشاری وکیلم حکم به ما ابلاغ شد.
در دادنامه کوتاهی که سرنوشت و آینده ما را تعیین می کرد نوشته بود عضویت در گروه های ضد نظام فعالیت تبلیغاتی و نشر اکاذیب برای #سپیده_قلیان #محمد_خنیفر #امیر_امیرقلی #اسماعیل_بخشی #امیرحسین_محمدی_فرد #ساناز_الهیاری و #عسل_محمدی محرز شده و جملگی مصداق اجتماع و تبانی بوده و تمام ما به صورت #کیلویی به ۵سال حبس قابل اجرا محکوم شدیم.
بعلاوه اتهام توهین به رهبری نیز برای آقای بخشی تایید شده که با توجه به تجمیع اتهامات همان ۵ سال برای ایشان قابل اجرا است.
ضمن اینکه #عاطفه_رنگریز و #مرضیه_امیری با توجه به اینکه فعالیت شان در همین راستا تشخیص داده شده(!) به اتهام اجتماع و تبانی به ۵ سال حبس قابل اجرا محکوم شده اند. که نمی‌دانم با توجه به بازداشت در #روز_کارگر و بازپرسی و روند به اصطلاح قضایی متفاوت چنین حکمی چه جایگاه حقوقی می تواند داشته باشد؟!
وقتی از منشی شعبه ۳۶ دادگاه انقلاب جزئیات احکام را مطالبه کردم با توهین و تشر به من گفتند که نمی گوییم حکم شما چند سال است که بازی رسانه‌ای انجام ندهید و فقط میزان قابل اجرای آن را به شما می گوییم. در واقع #مزه_شیرین_عدالت برای ما #تایید_نظر به جای تجدید نظر بوده است.
آن هم در شرایطی که تمام مسئولان به ما قول برگزاری دادگاه با حضور خودمان و وکیل را داده بودند و حتی صحبت از برگزاری دادگاه علنی بود تا حداقل بتوانیم صدای حق خواهی کارگران باشیم.
با توجه به روند غیر شفاف من هیچ مشروعیتی برای این احکام قائل نیستم و از ابتدا می دانستم که آزادی موقت ما چیزی جز کارناوال نمایشی برای مسولان نبوده است.
در روزهای آینده اعتراضهای خود را به هر طریقی که برایمان مقدور باشد ادامه خواهیم داد.
عجالتا به شما یادآور می شوم که آبان ماه نشان داده که نسلهای بعد با زبان دیگری با شما سخن خواهند گفت.
https://t.center/alahiaryparviz38
💥 فوری

دادگاه تجدیدنظر احکام متهمین پرونده هفت‌تپه را صادر کرده و طی این احکام #اسماعیل_بخشی، #سپیده_قلیان، #محمد_خنیفر ، #امیرحسین_محمدی_فرد، #ساناز_الهیاری #عسل_محمدی و #امیر_امیرقلی هر کدام به پنج سال حبس تعزیری محکوم شدند.

https://t.center/alahiaryparviz38
💥💥💥

🍃درباره آنچه که در ۱۶ آذر گذشت، و به عنوان یک دانشجوی زن می‌نویسم:
پیوند کارگران و دانشجویان ترسناک‌ترین سیمای اعتراضات برای نهادهای امنیتی است. آن‌ها این خوف را کتمان نمی‌کنند و بارها از تریبون‌های مختلف اعلام کرده‌اند که از پیوند جنبش‌های اعتراضی مختلف، سخت هراسان‌اند. سرکوب نیز همواره در جایی سخت‌تر و خشن‌تر بوده است که جنبش‌های اعتراضی مختلف با هم گره خورده‌اند. چه در میان فعالان دانشجویی و چه در بین فعالان کارگری، آن‌هایی شدیدتر سرکوب شده‌اند که بر روی گرانیگاه سیاسی حکومت دست گذاشته‌اند: پیوند میان کارگران و دانشجویان. حمایت دانشجویان از مطالبات کارگران هفت‌تپه، چنان لرزه بر اندام نهادهای سرکوب‌گر انداخت، که آن‌ها سرگشته و مستاصل، ابتدا دست به بازداشت فعالان نزدیک به هفت‌تپه زدند و بعد تریبون‌های تخریبی-امنیتی خود را علیه هفت‌تپه، که مقابل خصوصی‌سازی ایستاده بود به کار گرفتند.
در وضعیت بحرانی موجود، در موقعیتی که خیابان، به شکلی عینی و انضمامی، تضادهای مردم و حاکمیت را روشن کرده است و تورم افسار گسیخته، استخوان‌های طبقات پایین‌دست را له کرده است، پس از تجمع دانشجویان، در روز دانشجو و سر دادن شعارهایی در پیوند با جنبش کارگری، بخشی از نیروهای راست چه در حاکمیت و چه در اپوزیسیون، چنان به به دانشجویان مستقل دانشگاه تهران توپیده‌اند که گویی آن‌ها روی مردم اسلحه کشیده‌اند و در سرکوب خونین مردم، در شکنجه‌ی جوانان عاصی و اعتراف‌گیری از معترضین جان به لب آمده، نقش داشته‌اند.
شاید ما، به عنوان ناظران بیرونی این وقایع، چرایی این هجمه‌ی وسیع را به طور کامل درک نکنیم. اما قطع به یقین، محکوم کردن اعتراضات دانشجویان و تلاش برای خفه کردن آن‌ها، بخشی از روند سرکوب است. نقد اقتصاد نئولیبرال، در هر شمایلی، نقد وضعیت اسفناکی است که به مردم ایران تحمیل شده است. مگر نئولیرالیسم تعریفی جز بنیادگرایی سرمایه دارد؟ و مگر دولت در افزایش قیمت بنزین هدفی جز آزادسازی قیمت‌ها داشت که سرآغاز خیزش سرخ آبان شد؟ اگر مدافعان یواشکی وضعیت موجود، نسبت به اصطلاح «نئولیبرالیسم» حساسیت دارند، آن‌ها به صحبت‌های کارگری در مقابل فرمانداری ارجاع می‌دهم که می‌گفت: صدتا حقوقم بدی بی فایده‌ست. شرکت باید برگرده به بخش دولتی. این البته که به معنای دفاع از سرمایه‌داری دولتی نیست. اما آزادسازی قیمت‌ها، مقررات‌زدایی از کار، و کالاسازی هست و نیست جامعه، سیاست‌های نئولیبرال هستند و این سیاست‌ها، زندگی و معیشت بخش عمده‌ی مردم را هدف گرفته‌اند.

با جمله‌ای از دیوید هاروی به اتمام میرسانم:

چشم‌اندازی از ازادی بسیار بسیار با شکوه‌تر از انکه نئولیبرالیسم تبلیغ می‌کند وجود دارد که باید به دست آورد. نظامی برای حکمرانی، به مراتب ارزشمند‌تر از آنکه نو محافظه کاری امکان می‌دهد، وجود دارد که باید ایجاد شود.

#سپیده_قلیان_۱۶_آذر

https://t.center/alahiaryparviz38
🌈🌈🌈

سلام به مردم عزیز،
رابطه‌ی زندانی سیاسی با حاکمیت، از هر جناح و دسته‌ای، رابطه‌ی قربانی و جلاد است. دستگاه‌های سرکوب و نهادهای امنیتی، فعال سیاسی را به عنوان ابزاری می‌بینند که با زندانی کردنش، با شکنجه‌اش و با ساختن نامستندهای صدا و سیما در موردش، سیاست ارعاب عمومی برای پیشگیری از اعتراضات را پیش ببرند. این نهادها زندگی شخصی، حیات شغلی و وضعیت تحصیلی زندانی را با بحران مواجه می‌کنند، تا دیگرانی که دل در گروی تغییر وضعیت موجود دارند، از سرنوشت زندانی سیاسی نتیجه بگیرند که بهتر است سکوت کنند.
جناح‌های دیگر حکومتی، که در درگیری‌های جناحی، نتوانسته‌اند بخشی از قدرت که مطلوب‌شان بوده است را به دست بیاورند هم، زندانی سیاسی را به شکل دیگری قربانی می‌کنند. مصداق بارز این قربانی سازی، استفاده از نام زندانیان سیاسی، در نطق‌های رای جمع‌کنی نمایندگان لیست امید است. برای آن‌ها زندانی سیاسی تنها یک نام است که با تکیه بر آن، اولاً خود را از خشونت و سرکوب‌گری مبری جلوه دهند و در عین حال در بازی‌های پشت پرده با برگ «نام زندانی سیاسی» قمار سیاست بازی کنند. این اصلاح‌طلبانِ معتدل شده، احتمالاً به عمد فراموش می‌کنند فاجعه‌ی خاتون آباد در دوره‌ی قدرت آن‌ها بروز کرده است و زندان‌های ایران در زمان یکه‌تازی آن‌ها در دولت و مجلس، مملو از معترضان سیاسی بوده است.
اما مبتذل‌ترین، سخیف‌ترین و رذیلانه‌ترین شکل سو استفاده از نام زندانیان سیاسی، توسط فرقه‌ی بهار و جناح بهاری جمهوری اسلامی انجام شده است. عبدالرضا داوری، در یک نمایش ناشیانه، والدین من را پیدا می‌کند، به آن‌ها وعده‌ی آزادی من را می‌دهد، برای آن‌ها و از طرف آن‌ها، نامه‌ای با تکیه بر دعواهای جناحی می‌نویسد و آن را در دبیرخانه‌ی قوه‌ی قضاییه ثبت می‌کند. تنها چند روز پس از آزادی من و زندانیان هفت‌تپه و روز کارگر، او مزورانه مدعی می‌شود که این آزادی مرهون آن نامه بوده است. هر چند نمی‌گوید نگارنده‌ی نامه خودش بوده است. اما خطاب به آقای رئیسی، طوری آدرس می‌دهد که بله! ایها الناس! بدانید که دعوای باندی و نامه‌ی ما، دلیل اصلی این آزادی بوده است.
جناح و فرقه‌ی بهار، هر قدر هم که تلاش کند، نخواهد توانست سال‌های خفقان و فشار و سرکوب فعالان سیاسی را از ذهنیت افکار عمومی پاک کند. برخی از محبوسین آن دوران، هنوز در زندان‌اند. بنابراین اگر قرار بر نامه نگاری باشد، داوری بهتر است نامه‌ای به احمدی‌نژاد بنویسد و از وضعیت زندانیان کهریزک و اوین و از خون‌های هشتاد و هشت بپرسد.
تزویر اهالی فرقه‌ی بهار، که تلاش می‌کنند مفسدین اقتصادی زندانی شده از گروهشان را به عنوان زندانی سیاسی حقنه کنند و این افراد را با صدها زندانی سیاسی گمنام جمع ببندند، بی‌آنکه من و ما بگوییم روشن است. اما در مقابل این قِسم سو استفاده، باید با قاطعیت و شدت ایستاد و افشاگری کرد.
من این رفتار عبدالرضا داوری را نه سو استفاده از شخص خودم، که پیش بردن یک سیاست مزورانه، خائنانه و در عین حال سرکوب‌گرانه می‌دانم، و تا آنجا که به من مربوط می‌شود، محکوم می‌کنم.

#سپیده_قلیان
۱۲ آبان ۱۳۹۸
https://t.center/alahiaryparviz38
More