شعر ، ادبیات و زندگی

#زبان_مادری
Channel
Art and Design
Books
Music
Humor and Entertainment
Persian
Logo of the Telegram channel شعر ، ادبیات و زندگی
@alahiaryparviz38Promote
267
subscribers
7.65K
photos
4.62K
videos
17.2K
links
کانال شعر ، ادبیات و زندگی
«زمانی که در کلاس ششم ابتدایی، متن انشای خود را به زبان ترکی نوشتم، معلم مرا وادار کرد تا کاغذهای دفترم را بخورم. و آن گاه من قورت دادم زبان مادری‌ام را...» / (رضا براهنی)
ــــ

فارغ از اینکه هیچ تعصبی نسبت به زبان مادری ندارم و زبان را بیشتر از اینکه از زاویه‌ی فلسفه‌ی زبان بنگرم، ابزاری ارتباطی بین آدم‌ها می‌دانم، اما نمی‌توانم سیاست‌های سلبی و مغرضانه‌ی دولت مرکزی در موردِ زبان و فرهنگِ اقوام و ملیت‌های مختلفی که در ایران وجود دارد را نادیده بگیرم.
سال ۷۱ دانش‌آموزِ دوم ابتدایی بودم. به صورتِ طرحی سراسری، بخشنامه آمده بود تا در راستای ترویجِ زبانِ فارسی، از همان سنین کودکی دانش‌آموزان در مدارس با سیاست‌های سخت‌گیرانه‌ای آموزش ببینند و کسانی که به زبانِ فارسی صحبت نمی‌کنند، جریمه شوند.
جهت عملیاتی کردنِ این پروژه، قلّکِ کوچکی روی میز معلم‌مان گذاشته بودند. هر کس تُرکی حرف می‌زد باید به عنوان جریمه، ۵ تومان داخل قلک می‌انداخت. برای کودکی ۷ ساله که در خانه و محله و شهر تُرکی حرف زده بود و کل ارتباطش با زبان فارسی تماشای کارتون‌هایی بود که به زبانِ فارسی از تلویزیون پخش می‌شد، فارسی صحبت کردن بسیار سخت بود. دایره‌ی واژگان‌مان محدود بود و معادلِ فارسیِ خیلی چیزها را به فارسی یاد نگرفته بودیم. بنابراین میانِ جمله‌ای که باید به فارسی بیان می‌کردیم، حتی اگر از یک کلمه‌ی تُرکی، آن‌هم یا به خاطر بلد نبودن معادلِ فارسی، یا یک لحظه اشتباه کردن و قاطی کردن ترکی و فارسی، استفاده می‌کردیم، جریمه می‌شدیم. آن زمان، روزی ۱۰ یا ۲۰ تومان پول تو جیبی می‌گرفتیم. بارها مجبور شده بودم پول‌هایی را که قرار بود ساندویچ یا بیسکوییت بخرم و زنگ تفریح بخورم را به قلّک انداخته و تا عصر در مدرسه گرسنه مانده و گرسنه نیز به خانه برگردم.

#امیر_چمنی

#زبان_مادری
@alahiaryparviz38